قبل از اینکه با عجله دامنه و نام سایت خود را ثبت کنید بهتر است به نکات زیر توجه کنید

دامنه شما باید نام سایت شما باشد

نام سایت هماهنگ با نام دامنه شاید خیلی مشخص باشد، ولی خیلی ها این مشخصه خیلی واضح را رعایت نمی کنند.

قرار دادن نام سایت هماهنگ با نام دامنه خیلی مهم است چراکه کسانی که به سایت شما فکر می کنند، آنها با نام سایت به آن فکر می کنند. اگر نام سایت همان URL باشد، آنها برای مشاهده سایت شما دقیقا می دانند که باید کجا بروند. برای مثال وقتی کاربران به ponisha.ir فکر می کنند دقیقا می دانند که باید چه چیزی تایپ کنند تا وارد پونیشا شوند. نام سایت همان URL است.

تصور کنید نام شرکت شما ABC باشد و یک نفر دیگر این دامنه را در اختیار داشته باشد. و سایت شما روی mysite.com است، مشتریان شما برای دسترسی به وب سایت شما ABC.com را وارد می کنند و وارد یک سایت دیگر می شوند. یک ضرر برای شما!

در دنیای مدرن، مردم بصورت خودکار برای دریافت اطلاعات بیشتر وارد اینترنت می شوند. شما باید دامنه ای داشته باشید که نشان دهنده نام و کسب و کار شما باشد تا به راحتی در ذهن مشتریان شما بماند. در غیر اینصورت تنها کسی که نام سایت شما را بخاطر خواهد سپرد خود شما و رقیبانتان خواهید بود که آنها فقط برای مقایسه قیمت به سایت شما سر می زنند.

اگر نتوانستید دامنه با نام مورد نظر خود را بگیرید چه؟ این به این بستگی دارد که چقدر گرفتن آن نام برای شما مهم است، اگر شما نام تجاری دارید که مشتریان با آن شما را می شناسند حتما نمی خواهید نام تجاری خود را بخاطر اینکه نمی توانید دامنه را بگیرید تغییر دهید به هر حال ثبت نام تجاری به خودی خود کار آسانی نیست. شاید شما بتوانید دامنه را از کسی که دامنه را در اختیار دارد بخرید. از طریق whois می توانید اطلاعات دارنده دامنه را پیدا کنید و با وی تماس بگیرید. اگر دارنده دامنه فروشنده باشد حتما مبلغی بسیار بالاتر از ارزش اصلی آن پیشنهاد می دهد.

از طرف دیگر اگر شما تازه کار هستید بهتر است اول دامنه مورد نظر خود را ثبت کنید بعد کار جدید خود را نام گذاری کنید. برای مثال شما دامنه ABC.com را ثبت کردید حالا می توانید سایت و کسب و کار خود را ABC قرار دهید. میدانم که این روش شاید کمی عجیب باشد ولی این تنها روش ارزان برای انجام این کار است.

دامنه با نام ژنریک و یا نام تجاری؟

خیلی از افراد فکر می کنند نام ژنریک ارزش خیلی بیشتری دارد. برای مثال اگر شما در کار خرید و فروش خودرو هستید نام سایت شما cars.com باشد ولی به شخصه بر این اعتقاد دارم که نام سایت شما باید برابر با نام تجاری شما باشد مثلا toyota.com یا generalmotors.com

دامنه کوتاه یا بلند؟

دامنه می تواند تا ۶۷ کاراکتر باشد. نیاز نیست حتما شما دامنه avab.com را انتخاب کنید، وقتی کسب و کار شما AcademicVideoAndBook.com است.

بعضی ها فکر می کنند دامنه کوتاه راحت تر بخاطر سپرده می شود، سریع تر تایپ می شود و خطای اشتراک به حداقل می رسد برای مثال getit.com بسیار ساده تر از connecttomywebsiteandobtainit.com می باشد.

بعضی دیگر می گویند دامنه طولانی بهتر بخاطر سپرده می شود برای مثال gaepw.com خیلی سخت بخاطر سپرده می شود امکان نوشتن اشتباه است و … تا GetAnEconomicallyPricedWebsite.com که احتمال بخاطر سپردن این دامنه بیشتر از اولی است.

روز به روز پیدا کردن دامنه کوتاه با معنی سخت تر می شود برای مثال دامنه هایی مثل good.com یا getit.com مدت هاست که فروخته شده اند. اگر شما توانستید دامنه کوتاه پیدا کنید توجه داشته باشید با معنی باشد نه مثل مثال من gaepw.com.

دامنه های طولانی که کلمات کلیدی شما را داشته باشند به قرارگیری بهتر سایت شما در موتورهای جستجو کمک می کنند.

من کدام را انتخاب می کنم؟ من سعی می کنم خیلی طولانی نباشد راحت بیان شود و راحت بخاطر سپرده شود.

این نوشته یک راهنماست برای کسانی که می خواهند برای اولین بار وب سایت خود را طراحی و راه اندازی کنند.

مهم نیست اگر زیاد از زبان برنامه نویسی چیزی نمی دانید یا نمی دانید از کجا شروع کنید. در اینجا خیلی ها هستند که حاضرند برای طراحی سایت به شما کمک کنند.

اصلی ترین قدم ها برای طراحی سایت

۱ – دامنه خود را ثبت کنید

شما قبل از راه اندازی سایت نیاز به دامنه دارید. دامنه نامی است که شما برای وب سایت خود انتخاب می کنید، برای مثال شما این مطلب را در وب سایت ponisha.ir می خوانید. شما برای دامنه سالیانه مبلغی برای حق استفاده از آن نام را پرداخت می کنید. ثبت دامنه شبیه به ثبت سایت یا چیزی شبیه به آن نیست، فقط یک نام است که شما می توانید از آن استفاده کنید.

– برای اطلاعات بیشتر درباره ثبت یک دامنه مناسب راهنمای انتخاب دامنه را بخوانید.

– بعد از آنکه این مطلب را خوانید راهنمای ثبت دامنه را مطالعه کنید.

– و برای پیشگیری از خطاهایی که برخی افراد تازه وارد مرتکب می شوند، بهتر است پیشگیری های مهم قبل از خرید دامنهرا نیز بخوانید.

۲- انتخاب هاست

وب هاست اصولا به شرکتی گفته می شود که کامپیوترهای زیادی دارد که به اینترنت وصل هستند. وقتی شما سایت خود را روی کامپیوترهای آنها قرار می دهید، همه از سرتاسر دنیا می توانند به آنها متصل شوند و سایت شما را ببینند. شما باید یک حساب کاربری در هاست مورد نظر خود ایجاد کنید تا بتوانید سایت خود را آنجا قرار دهید. اگر فرض کنیم ثبت دامنه مانند ثبت نام شرکت شماست، شما برای شرکت جدید خود نیاز به دفتر یا فروشگاه دارید. هاست همان دفتر یا فروشگاه شماست که می بایست اجاره کنید.

– مشکلات زیادی برای پیدا کردن هاست مناسب وجود دارد، چطور یک هاست مناسب پیدا کنم را بخوانید تا با مشکلات سر راه بیشتر آشنا شوید.

– بعد از اینکه فهمیدید دنبال چه چیزی بگردید شما می توانید پیشنهاد من برای هاست را در کدام هاستینگ پیدا کنید.

بعد از اینکه هاست خود را تحویل گرفتید، می بایست دامنه خود را به هاست وصل کنید. برای این کار چطور دامنه را به هاست متصل کنم را بخوانید.

۳- طراحی وب سایت

بعد از اینکه دامنه و هاست را تهیه و به هم متصل کردید، زمان طراحی سایت شماست. در این مقاله تصور بر این است که شما برنامه نویسی و طراحی سایت نمی دانید.

همانطور که گفتم در پونیشا افراد زیادی هستند که می توانند به شما کمک کنند تا وب سایت خود را طراحی کنید. وارد حساب کاربری خود شوید و روی ایجاد پروژه جدید کلیک کنید.

یک نام برای پروژه خود انتخاب کنید، مثالا: ایجاد وب سایت شخصی، ایجاد فروشگاه آنلاین یا طراحی سایت برای معرفی شرکت.

برای پروژه خود مهارت انتخاب کنید، اگر نمی دانید طراحی وب سایت چه مهارت هایی نیاز دارد کافیست از لیست انتخاب کنید تا مهارت های لازم پیشنهاد شود.

در توضیحات امکاناتی که وب سایت شما می بایست داشته باشد را قرار دهید. برای مثال: “وب سایت من می بایست یک صفحه اصلی برای معرفی شرکت، یک صفحه درباره ما، یک صفحه تماس با ما که به ایمیل متصل شود داشته باشد و ادمین بتواند مطالب را در سایت ثبت کند”.

پیمانکاران بر اساس این اطلاعات قیمت پیشنهادی خود را برای پروژه شما ارائه می کنند. پس هر چیزی که نیاز دارید را با جزئیات کامل درج کنید.

حالا شما باید برای پروژه خود بودجه تعیین کنید. اگر نمی دانید پروژه ای با مشخصات پروژه شما چقدر ارزش دارد، بقیه پروژه های ثبت شده در پونیشا را ببینید. اینکار به شما در تصمیم گیری بودجه پروژه کمک می کند.

پس از تکمیل پروژه خود را ثبت کنید و منتظر دریافت پیشنهادات از طرف طراحان سایت باشید. بهترین را انتخاب کنید.

بعد از انتخاب پیمانکار برای وی بیعانه ایجاد کنید. بیعانه را تا قبل از تحویل گرفتن پروژه خود آزاد نکنید. اینکار به شما کمک می کند تا پروژه خود را آنچنان که سفارش داده اید تحویل بگیرید.

۴- تست کردن وب سایت

اگر چه من این قسمت را از قسمت بالا جدا کردم ولی این دو با هم انجام می شود. اطلاعات هاست را در اختیار طراح وب قرار دهید تا بتواند پروژه را اجرا کند و تحویل شما دهد. شما باید سایت خود را با مرورگرهای اصلی تست کنید تا نمایش در تمامی آنها به درستی انجام شود.

سایت خود را روی آخرین ورژن اینترنت اکسپلور، فایرفاکس، کروم، سافاری و اوپرا تست کنید، تمامی این مرورگرها مجانی هستند و براحتی می توانید آنها را دانلود کنید.

اگر می خواهید مطمئن شوید که در ورژن های آتی مرورگرها سایت شما همچنان درست کار می کند، می بایست کدهای html و css سایت خود را کنترل کنید تا با استانداردها همخوانی داشته باشد. برای این کار می توانید از validator های مجانی که کم هم نیستند مانند validator.w3.org استفاده کنید. اگر validator به شما بگویند که کد شما مشکلی دارد، گاهی وقت ها پیدا کردن و درست کردن مشکل کار بسیار پیچیده ایست. بعضی از validator ها هستند که به شما پیشنهاد می دهند یا خود این کار را برای شما انجام می دهند.

۵- اتصال به بانک

اگر شما سرویسی ارائه می کنید یا محصولی می فروشید، می توانید پرداخت آنلاین روی سایت خود راه اندازی کنید و از طریق سایت خود اقدام به فروش کنید. این کار هم به نفع شماست هم به نفع مشتریان شما. برای این کار ابتدا نیاز به ثبت قرارداد با بانک دارید، بانک پاسارگاد، ملت، سامان و پارسیان شناخته شده ترین بانک ها برای ایجاد پرداخت آنلاین روی سایت هستند.

شما نیاز ندارید با همه آنها قرارداد ببندید، یک بانک کافیست چون همه آنها کارت های عضو شتاب را قبول می کنند. روش مراجعه به بانک برای قراردادن پرداخت آنلاین روی سایت.

بعد از آنکه با بانک مورد نظر قرارداد بستید و کدهای پرداخت آنلاین را دریافت کردید، دوباره می توانید از طریق ایجاد پروژه جدید برای راه اندازی پرداخت آنلاین روی سایت خود پیمانکار پیدا کنید و از پیمانکار قبلی خود بخواهید روی پروژه جدید شما، پیشنهاد ثبت کند.

۶- معرفی سایت

وقتی سایت شما آماده شد، وقت آن رسیده تا به موتورهای جستجو مثل گوگل و بینگ اطلاع دهید.

– ثبت لینک سایت در گوگل

– ثبت لینک سایت در بینگ

در حقیقت اگر از سایت های دیگر به سایت شما لینک داده شده باشد، نیازی به این کار نیست و موتورهای جستجو بلافاصله شما را پیدا می کنند. برای مثال اگر می خواهید بدانید چند صفحه از سایت شما در گوگل ثبت شده site:ponisha.ir (بجای پونیشا نام دامنه خود را قرار دهید) را در نوار جستجوی گوگل تایپ کنید.

به غیر از معرفی به موتورهای جستجو، شاید بخواهید از طریق روش های دیگر نیز سایت خود را معرفی کنید. تبلیغ در روزنامه، تبلیغ در سایت های دیگر، تبادل لینک با سایت های دیگر و …

آیا شما در شبکه های اجتماعی مخاطب دارید؟ شما می توانید با معرفی پونیشا به مخاطبان خود در فیس بوک، گوگل پلاس، توییتر یا کسانی که از طریق RSS شما را دنبال می کنند درآمد کسب کنید.

در پونیشا ثبت نام کنید، کسب درآمد در پونیشـــا چطور کار می کند را بخوانید، لینک کسب درآمد حود را دریافت کنید!

لینک را در پیج خود به اشتراک قرار دهید، تمام کاربرانی که از طرف شما معرفی شوند در لیست کسب درآمد شما قرار میگیرند و هر وقت پونیشا از عملکرد آنها در سایت کمیسیون دریافت کند شما ۸۰% کمیسیون را دریافت می کنید!

افراد بسیاری وجود دارند که رویاهای دوران کودکی خود را که می خواستند یک گاوچران، یک پلیس، یک آتش نشان، یک خلبان، یک فضانورد، یا یک پزشک باشند دور انداخته اند و به جای این ها، وارد کار فریلنسینگ شدند. بسیاری از کودکان نمی خواهند در آینده یک مترجم باشند، اما پس از رسیدن به سن معینی، به سرعت به مزایای این شغل پی می برند و می فهمند که آنها قبلا بیش از حد جوان بودند که بخواهند حتی رویای چنین شغلی را در سر داشته باشند.

بسیاری از افراد جویای کار مشتاق هستند تا به دلایل زیادی به یک فریلنسر تبدیل شوند. در حالی که بسیاری ار این افراد می خواهند یک مترجم باشند و مهارت کافی را در این زمینه دارند، اما مشکلات و خطراتی وجود دارد که آنها را در رسیدن به پتانسیل واقعی در صنعت ترجمه متوقف می کند. شروع کار فریلنسینگ در حوزه ترجمه می تواند بسیار چالش برانگیز باشد، اما در مجموع غیر ممکن نیست.

دلایلی برای شروع کار ترجمه به عنوان یک فریلنسر

اگر شما به دو یا چند زبان مختلف مسلط هستید، پس هیچ محدودیتی برای شما وجود ندارد. در آخرین بررسی انجمن مترجمان آمریکایی، گزارش ها نشان داد که یک مترجم فریلنسر با کار تمام وقت چیزی در حدود ۲۰ میلیون تومان در سال درآمد خواهد داشت.

مزایای بارز این کار به شرح زیر است : توانایی کار در خانه، برنامه ریزی برای خود، نداشتن رئیس، نرفتن از خانه به محل کار و بالعکس. علاوه بر این، یک کسب و کار سودآور برای کسانی است که می خواهند حرفه ای متحرک داشته باشند و یا در مکان هایی زندگی کنند که در آن جا هیچ شغل خوب و پردرآمدی برای مترجمان حرفه ای وجود ندارد.

نکاتی در ترجمه و رمزهایی برای مترجمین مبتدی

در اینجا راهنمایی و ترفندهایی وجود دارد که شما می توانید از آنها در کار ترجمه استفاده کنید :

• ترجمه همه متون : اشتباه مشترک بسیاری از فریلنسرهای مبتدی این است که در مورد ترجمه مشکل پسند و سختگیر هستند. از آنجا که شما یک فریلنسر تازه کار هستید، پس نباید مشتریان خود و یا موضوع ترجمه را خودتان انتخاب کنید. علاوه بر این، از آنجا که این کار هیچ نظم خاصی ندارد، شما می بایست خودتان را به عنوان شخصی نشان دهید که همه کاری را انجام می دهد و همیشه در دسترس است.

• گردآوری نمونه کارها : چه راهی بهتر از این است که نمونه کارها، خود و مهارت های خود را به دیگران نشان دهید؟ یک رزومه عالی می تواند نقاط قوت شما را برجسته سازد و برای کارفرمایان ایده خوبی از محدوده ترجمه و تطبیق پذیری شما فراهم می سازد. بهترین کارهای خود را در رزومه عنوان کنید (خصوصا آنهایی را انتخاب کنید که سبک منحصر به فرد شما را بهتر نشان می دهند) و نام کارفرمایان سابق خود را در رزومه لحاظ کنید (خصوصا کسانی که از استعداد شما برای مشتریان دیگر تعریف کرده اند).

• آموزش مکرر : تنها یک کار را در یک زمان انجام ندهید. اگر شما در ترجمه انگلیسی به ژاپنی و بالعکس مهارت دارید، پس تمام کارهای مربوط به این مهارت را انجام دهید. یاد بگیرید که متن های مختلف را ترجمه کنید. همچنین می بایست زمان زیادی را صرف خواندن کتابهای فرهنگ لغت دوزبانه کنید تا مهارت زبانی خود را افزایش دهید و از فرسودگی آن جلوگیری کنید.

شما هر آنچه را که یک طراح وب سایت نیاز دارد را در اختیار دارید :خلاقیت، هنرمندی، شناخت رنگ ها و بافت ها، به علاوه مهارت حل مشکلات و توانایی های فنی. با داشتن این مهارت ها، هر کسی می تواند در صنعت طراحی وب موفق باشد، درست است؟

اشتباه است. یک عامل بسیار مهم در این معادله لحاظ نشده است — کار گروهی!

منظور من این است : هیچ کس نباید به تنهایی کار کند!

این یک واقعیت است که در دنیای پویای طراحی وب، بسیاری از ما به تنهایی کار می کنیم. برای اینکه حس خلاقیت را در خود تقویت کنیم، باید ظرفیت تنها بودن را داشته باشیم و همینطور می بایست بر ترس از تنها بودن غلبه کنیم.

بسیاری از افراد خلاق، زمانی که تنها هستند بهتر کار می کنند. بسیاری از شما می دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنم. همه فریلنسرها به تنهایی کار می کنند. فردی که آژانس تبلیغاتی راه اندازی می کند، همه کار توسط خودش انجام می شود. افراد بسیاری وجود دارند که خود به تنهایی قادرند یک وب سایت را طراحی و اجرا کنند.

در واقع ، تنهایی باعث خلاقیت می شود. تنهایی به شما کمک می کند که افکار خود را بشنوید، قدری در آن تعمق کنید و به عمیق ترین بخش از خود برسید. با تنهایی شما می توانید بیشتر و بهتر تمرکز کنید. تنهایی کار کردن بسیار وسوسه انگیز است : هیچ چیز حواس شما را پرت نمی کند. تنها آرامش وجود دارد.

سکوت بیش از حد

گاهی اوقات ممکن است به دلیل سکوت بیش از حد، نتوانید بر کار خود تمرکز کنید. منظورم این است که گاهی اوقات فضای اطراف ما بیش از حد آرام است. آنقدر آرام که تنها صدای افکار خود را می شنوید و دیگر نمی توانید بر کار خود تمرکز کنید.

در واقع تنهایی کار کردن مزایای زیادی دارد. با این حال، همه چیز دارای جوانب مثبت و منفی بسیاری است، و همینطور برای ایده “کار به تنهایی” نیز جوانب مثبت و منفی بسیاری وجود دارد. به عنوان یک طراح وب به شما می گویم که تنهایی کار کردن می تواند باعث از دست دادن خلاقیت شود. هر چند که می تواند ذهن یک طراح خلاق را تقویت کند، بهره وری را افزایش دهد و حواس او را جذب کار کند، اما برخی نکات منفی نیز در مورد آن وجود دارد.

در زیر چند نکته منفی را با هم مرور می کنیم :

۱ – انزوای اجتماعی برای سلامتی مضر است

این شاید بزرگترین دلیل برای این مسئله است که چرا طراحان نباید به تنهایی کار کنند. انسان ها (از جمله طراحان وب) حیوانات “اجتماعی” هستند. آنها تکامل پیدا کردند و چالش هایی را با اشتراک تجربیات خود با انسان های دیگر پشت سر گذاشتند. ما به خاطر پیشرفت خود، می بایست با دیگران ارتباط برقرار کنیم.

هنگامی که به تنهایی کار می کنیم، خودمان را در قرنطینه نگه می داریم و این می تواند نه تنها منجر به آسیب رساندن به حرفه ما به عنوان یک طراح، بلکه به سلامت روان ما نیز شود.

چرا؟

وقتی که به تنهایی کار می کنیم، بسیار آسان است که به این انزوا عادت کنیم. هیچ رئیسی وجود ندارد، ساعات کاری منظمی وجود ندارد، می توانید آزادانه و بر اساس قوانین شخصی خود به کار بپردازید، و در واقع مراقبت از همه چیز به تنهایی می تواند واقعا هیجان انگیز باشد. این امکان وجود دارد که همه کارها به این صورت به خوبی پیش برود، اما با گذشت زمان می تواند برای شما بسیار دشوار شود و مشکلاتی به وجود آید.

زمانی می رسد که شما نمی توانید همه چیز را آن گونه که مایلید تغییر دهید و به آنها رسیدگی کنید. تا قبل از این، شما از اینکه به تنهایی کار می کردید بسیار راضی بودید و ارتباط با افراد دیگر برای شما ناراحت کننده به نظر می رسید و نمی توانستید با آنها کار کنید. بدترین حالت این شرایط: تحریک پذیری، خستگی، احساس ناامیدی، و عدم فعالیت می باشد. به علاوه شما دیگر قادر نخواهید بود از آنچه زمانی لذت می بردید، به همان شکل قبل لذت ببرید. به عبارت دیگر، شما علاقه خود را نسبت به بسیاری از چیزها ازدست می دهید!

درست است که تنهایی کار کردن خوب است، اما عادت نکنید که خود را منزوی کنید. تنهایی و انزوا دو چیز بسیار متفاوت هستند.

۲ – تنهایی کار کردن = خلاقیت

درست است که خلاقیت در تنهایی شکوفا می شود و افراد خلاق هنگامی که تنها هستند به بهترین نحو کار می کنند، اما این مسئله فقط تا حدی درست است. شما نمی توانید برای همیشه به این صورت خلاق باشید. خلاقیت نیاز به پویایی دارد. در برخی موارد، بعد از مدتی همه آنچه را که انجام می دهید تکراری به نظر می رسد و این دیگر خلاقیت نیست.

به عنوان یک طراح سایت، کار ما این است که همیشه چیزها را کمی بهتر کنیم. ایده ها باید پویا و در حال حرکت باشند. به عنوان مثال زمانی که ایده ای دارید، همیشه می توانید در مورد آن با یک تیم بحث کنید و حتی این ایده ممکن است پس از این، به یک ایده استثنایی تبدیل شود!

بنابراین به عنوان یک طراح بهتر است که یک تیم داشته باشیم و ایده های خود را به اشتراک بگذاریم و آن ایده را به چیزی شگفت انگیز تبدیل کنیم.

۳ – افزایش و کاهش بیش از حد سطح اعتماد به نفس

کار کردن به تنهایی می تواند باعث افزایش یا کاهش بسیار زیادی در سطح اعتماد به نفس یک طراح شود. از آنجا که شما به تنهایی کار می کنید، کمتر احتمال دارد که با افراد دیگر در تعامل باشید و ممکن است به مرور زمان دچار افسردگی شوید. اگر شما از تنهایی کار کردن بسیار لذت می برید، ممکن است به سختی بتوانید تصور کنید که در یک تجمع بزرگ شرکت دارید، و یا با یک تیم کار کنید زیرا اعتماد به نفس کافی برای انجام چنین کاری را ندارید. برای طراحان سایت و توسعه دهندگان وب همیشه جایی برای حمایت و پشتیبانی از آنان در یک تیم وجود دارد.

از سوی دیگر، برای برخی از مردم ممکن است اثر معکوس داشته باشد. از آنجا که آنها از اینکه به تنهایی کار می کنند احساس رضایت می کنند، پس درباره خودشان نیز احساس خوبی دارند و کمی به سمت تکبر پیش می روند. به علاوه، زمانی که دچار اشتباه می شوند، هیچ تیمی وجود ندارد که به سوالات آنان جواب بدهد. یک تیم مانند یک خانواده همیشه وجود دارد تا راهنمای طراحان وب باشد.

به یاد داشته باشید که هیچ کس کامل نیست و همیشه جایی برای بهبود وجود دارد. بنابراین سعی کنید که با تیمی از افراد بزرگ کار کنید و آماده شنیدن پیشنهادات آنها باشید.

۴ – کار تنها به این معنی است که هیچ دیدگاه دیگری وجود ندارد!

این مسئله مانند این است که یک اتاق پر از صندلی وجود داشته باشد اما هیچ کسی نباشد که نظرات خود را بیان کند. یا اینکه یک اتاق پر از فرصت ها وجود داشته باشد، اما هیچ کس از آنها استفاده نکند. در واقع فقط شما و تردیدهای شما وجود خواهید داشت. هنگامی که به تنهایی کار می کنید، همه کار بر عهده خودتان است. آیا خوب نیست که با یک تیم کار کنید و نظرات خود را با آنان به اشتراک بگذارید؟

حتی اگر شما یک طراح خیلی بزرگ باشید، به نقطه ای می رسید که دچار اشتباه می شوید. در آن زمان خوب نیست که با یک تیم کار کنید و به نظرات آنها گوش کنید؟ باید بدانیم ما قبل از اینکه یک طراح باشیم، یک انسان هستیم.

نتیجه گیری :

– انزوای اجتماعی برای سلامت شما مضر است.

– کار به تنهایی نمی تواند مساوی خلاقیت باشد.

– کار به تنهایی می تواند منجر به افزایش یا کاهش بیش از حد در سطح اعتماد به نفس شود.

– کار به تنهایی به این معنی است که نظر دومی وجود ندارد.

– هیچ کس نمی تواند به تنهایی کار کند!

یکی از اهداف اصلی نوشتن یک رزومه، دعوت از شما برای شرکت در مصاحبه می باشد. هدف از مصاحبه نیز این است که کار مورد نظر را پیدا کنیم. اگر در رشته خود به اندازه کافی مهارت داشته باشید، ممکن است توسط شرکت های حرفه ای استخدام شوید. حتی اگر آنها شما و مهارتهایی شما را بشناسند، باز هم از شما می خواهند که رزومه کاری خود را برای آنها ارسال کنید.

اگر در رشته خود به اندازه کافی مهارت نداشته باشید و یا به مدت طولانی کار نکرده باشید، پس احتمالا داشتن یک رزومه تنهاترین راه برای معرفی شما به شرکت ها و تصمیم گیری آنان برای بررسی دقیق تر و یا حتی مصاحبه از شما می باشد.

• یک رزومه کاری خوب می تواند به یک مصاحبه شغلی بیانجامد.

• یک رزومه کاری نامناسب می تواند شما را از داشتن یک مصاحبه شغلی دور نگه دارد.

اشتباهات عمده ای که می بایست از آنها اجتناب شود

شما فکر می کنید رزومه ای که نوشته اید کامل است. آن را به خوبی تنظیم می کنید و قبل از موعد مقرر ارسال می کنید. شما شرایط، تجربه و تحصیلاتی که مورد نیاز شرکت بوده را دارا هستید، اما هیچ تماس تلفنی از سوی آنها برای انجام مصاحبه دریافت نمی کنید.

در پایان هفته، با آنان تماس می گیرید و مطمئن می شوید که رزومه کاری شما را دریافت کرده اند و در حال اجرا می باشد، اما شماره تلفن شما مشکل داشته است و آنها نتوانستند با شما تماس بگیرند و برای مصاحبه از شما دعوت کنند.

یکی از بزرگترین مشکلاتی که یک رزومه می تواند داشته باشد، خطای ساده انسانی است. زمانی که نوشتن رزومه کاری تان به پایان رسید، آن را مجددا بررسی کنید و مراقب هر گونه خطای احتمالی در اطلاعات تماس خود باشید. چگونه کارفرماها با شما تماس بگیرند، اگر به آنها شماره تلفن و یا آدرس پست الکترونیک اشتباه داده باشید؟

حتی زمانی که برای یک سمت واجد شرایط هستید، اشتباه دیگری که می تواند شما را از داشتن یک مصاحبه محروم کند شامل ارسال رزومه کاری اشتباه به یک شرکت اشتباه، فرستادن رزومه در تاریخ اشتباه و یا سایر اشتباهات بزرگی است که باید در طول بررسی مجدد به آنها توجه کرد.

یکی از رایج ترین اشتباهات می تواند نوشتن اشتباهی موضوع رزومه باشد، یعنی ارسال رزومه برای یک سمت اما با موضوع اشتباهی که مربوط به سمت دیگری است.

مشکل دیگری که در نوشتن رزومه وجود دارد، انتخاب فرمت اشتباه است. با انتخاب فرمت اشتباه برای یک رزومه کاری، شما قادر به برجسته ساختن نکات مثبت خود نیستید و ممکن است سهوا نقاط ضعف خود را پر رنگ تر سازید.

یک مشکل عمده دیگر که می تواند وجود داشته باشد این است که فکر می کنیم تمام رزومه باید در یک صفحه جا شود. در حالی که یک فارغ التحصیل جدید و یا کسی که تنها یک شغل داشته قادر است تمامی اطلاعات خود را در یک صفحه جای بدهد، افرادی که در قسمت های مختلفی اشتغال داشته اند به مراتب به فضای بیشتری برای نوشتن تمامی اطلاعات خود نیاز دارند. یک دیپلم متوسطه می تواند رزومه خود را در یک صفحه به پایان برساند، اما یک پزشک قادر به انجام این کار نمی باشد.

نوشتن یک رزومه در یک صفحه، برای کارکنان منابع انسانی که می توانند رزومه متقاضیان را به سرعت مطالعه و بررسی کنند بسیار مفید است. اما ممکن است یک رزومه یک صفحه ای، تمامی اطلاعات یک متقاضی را نشان ندهد. بهترین توصیه برای نوشتن رزومه کاری این است که همه اطلاعات خود را به هر میزان که باشد وارد کنید و توجهی به تعداد صفحه های آن نکنید و اطلاعات مهم را حذف نکنید.

شما بر اساس تجربیاتی که کسب کرده اید از دیگران برتری دارید و رزومه کاری شما بیشتر به چشم می آید. رزومه کاری شما باید صادقانه و دقیق نوشته شده باشد. چنین رزومه ای باید نقاط قوت شما را که به کار خاصی مربوط می شود، برجسته و پر رنگ سازد.

در بخش اول ۱۴ مورد از دلایلی که ممکن است گوگل از وبلاگ شما متنفر شود، مورد بررسی قرار گرفت. حال سایر موارد را بررسی می کنیم :

۱۵ – هیچ گاه در پست های وبلاگ خود از فهرست بندی استفاده نکردید

گوگل فهرست بندی را نه به اندازه عنوان سرفصل ها، سرفصلهای های فرعی و یا لینک ها، بلکه خیلی بیشتر از متن های منظم و پشت سر هم دوست دارد. این بدان معنی است که شما باید متن های طولانی را با فهرست بندی کردن بشکنید و کلمات کلیدی خود را به خصوص در چند واژه اول از هر لیست قرار دهید.

۱۶ – شما در شبکه های اجتماعی حضور ندارید

شبکه های اجتماعی تاثیر بسیار زیادی بر این مسئله دارند که موتورهای جستجو مطالب شما را ببینند و این دقیقا همان کاری است که صفحات فعال شبکه های اجتماعی انجام می دهند. پس در شبکه های اجتماعی عضو شوید، و در آنها برای وبلاگ خود یک صفحه ایجاد کنید.

۱۷ – شما پست های وبلاگ خود را در صفحات شبکه های اجتماعی به اشتراک نمی گذارید

صفحات شبکه های اجتماعی وسیله ای مناسب برای به اشتراک گذاشتن و ترویج پست های وبلاگ شما می باشند! سعی کنید پست های جدید وبلاگ خود را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید و از دوستان خود نیز بخواهید که آنها را با دیگران به اشتراک بگذارند.

۱۸ – شما از خوانندگان وبلاگ دعوت نمی کنید تا نظرات خود را بیان کنند

نظرات خوانندگان به وبلاگ طراوتی می دهد که موتورهای جستجو عاشق آن طراوت هستند. نظرات خوانندگان نشان می دهد که پست های وبلاگ شما برای آنها مفید واقع شده است. از خوانندگان دعوت کنید تا نظرات خود را بیان کنند و آن را مقداری بحث برانگیز کنند تا بحث و گفتگو میان دیگران نیز ادامه پیدا کند.

۱۹ – شما نمی دانید که بیشترین تعداد افرادی که وبلاگ شما را می خوانند از چه جاهایی آمده اند

گوگل آنالیتیک به شما نشان می دهد که مردم چگونه سایت شما را پیدا کرده اند، در چه قسمت هایی از سایت شما کاوش می کنند، و بیشترین تعداد افرادی که وبلاگ شما را می خوانند و ترافیک ایجاد می کنند از چه جاهایی آمده اند. گوگل آنالیتیک همچنین به شما نشان می دهد که چه کلمات کلیدی باعث می شود که وبلاگ شما دیده و خوانده شود، چند بار از وبلاگ بازدید می شود، و بر روی چه صفحات دیگری کلیک می شود.

۲۰ – مطالب وبلاگ شما قدیمی است

وبلاگ نویسی در مورد مطالب اخیر و جذاب روز می تواند خوانندگان بسیاری را به خود جذب کند، اما ممکن است بعد از مدتی جذابیت خود را از دست بدهد و دیگر توجهی به آن نشود. نوشتن مطالب مفید و آموزشی یکی از راه هایی است که می توان از آن در تمامی زمان ها استفاده کرد. نوشتن انواع مختلف پست های وبلاگ نیز خوانندگان را همچنان به پست های شما علاقه مند نگه می دارد.

۲۱ – شما در مورد موضوعاتی که مردم به آنها علاقه مند هستند، مطلب نمی نویسید

آیا هیچ وقت از خودتان پرسیده اید که آیا پست های وبلاگ شما به اندازه کافی جالب هستند یا خیر؟ اگر وبلاگ شما توجه خوانندگان را به خود جلب نکند، گوگل دیگر به سایت شما توجه نمی کند. شما می توانید موضوعات جالب و جذاب را از نظراتی که خوانندگان در وبلاگ دیگران می گذارند، نظر سنجی ها، و مباحث توییتر پیدا کنید و یا اینکه خجالتی نباشید و مستقیما از خود خوانندگان بپرسید.

۲۲ – شما مواردی را در سایت تبلیغ می کنید که هیچ ربطی به موضوع وبلاگ شما ندارد

تبلیغات خوب هستند ولی اگر شما تعداد زیادی تبلیغات بی ربط به موضوع وبلاگ را در سایت قرار دهید، به نوعی باعث می شود خوانندگان نگاه بدی به وبلاگ شما داشته باشند. گوگل وب سایت های بد کیفیت را به خوبی شناسایی می کند و تبلیغات بی ربط می تواند وبلاگ شما را جزو یکی از بد کیفیت ترین ها قرار دهد.

۲۳ – شما مطالب خود را با دیگران به اشتراک گذاری نمی گذارید

اشتراک گذاری اجتماعی به خوانندگان شما اجازه می دهد تا سخنان شما را ترویج دهند. پست های وبلاگ شما هر چه بیشتر لایک بخورد یا خوانندگان هر چه بیشتر کامنت بگذارند، ارزش بیشتری دارند و گوگل نیز بیشتر به شما توجه می کند.

۲۴ – شما در مورد موضوعات بسیاری می نویسید و گوگل گیج می شود

این فوق العاده است که شما احساسات مختلفی دارید و دوست دارید مطالب زیادی بنویسید، اما وبلاگ نویسی در مورد همه آنها شما را به جایی نمیرساند. در واقع، از نقطه نظر SEO، وبلاگ شما مانند مجموعه بزرگی از کتاب های پراکنده بر روی زمین است که دسته بندی آن ها بسیار سخت می باشد. بنابراین سعی کنید آن را ساده نگه دارید و گوگل را گیج نکنید.

به یاد داشته باشید که ماموریت نهایی گوگل، مطابقت جستجوهای آنلاین با مناسب ترین و معتبرترین مطالب است. گوگل زمانی به شما توجه می کند که مطالب شما نیازهای خوانندگان را برآورده سازد. این کار یک شبه رخ نمی دهد، اما اگر به این کار ادامه دهید، مردم به زودی شما را پیدا می کنند (و این گوگل است که شما را به آنها نشان می دهد).

وبلاگ شما خوانندگان بسیاری دارد. همه می گویند به خوبی نوشته شده است. اگر چه این “همه” در واقع افرادی هستند که شما آنها را می شناسید، مثل مادرتان!

پس چرا وبلاگ تان توسط افراد دیگر خوانده نمی شود؟ میلیون ها نفر مشتاقانه از محتوای وبلاگ ها در فضای آنلاین جهانی که ما آن را اینترنت می نامیم، استفاده می کنند.

حقیقت این است که گوگل از وبلاگ شما متنفر است و این یک مسئله شخصی نیست. شما آنچه را که گوگل نیاز دارد، در اختیار ندارید.

اگر می خواهید موتورهای جستجو به وبلاگ شما توجه کنند، می بایست وبلاگ هایی با کیفیت بالا بنویسید اما این تنها بخشی از کار شماست. اگر مطمئن نیستید که گوگل واقعا از وبلاگ شما متنفر است، پس به این علائم هشدار دهنده توجه کنید :

۱ – شما نمی دانید که خوانندگان از چه کلمات کلیدی استفاده می کنند
هسته اصلی بهینه سازی موتورهای جستجو در واقع فهمیدن این مسئله است که مردم به صورت آنلاین در جستجوی چه چیزی هستند و آیا مطالب شما با خواسته آنها هماهنگی دارد یا خیر. هنگامی که شما از همان واژه ها و عباراتی که مخاطبان شما به دنبال آنها هستند استفاده می کنید، پست های وبلاگ شما با جست و جوی آنلاین همسان می شوند.

۲ – شما نمی دانید که چگونه کلمات کلیدی مناسب پیدا کنید
گوگل یک ابزار کلید واژه رایگان دارد که به شما عبارات مختلفی که جستجو می شود، میزان ترافیک آنها، و سایت های دیگری که با این عبارات رتبه بندی می شوند را نشان می دهد. قبل از نوشتن هر پست وبلاگ، چند لحظه ای را برای پیدا کردن محبوب ترین عبارات برای موضوع وبلاگ خود صرف کنید. برای مشاهده این ابزار اینجا را کلیک کنید.

۳ – شما از کلمات کلیدی خود به اندازه کافی استفاده نمی کنید
سعی کنید بارها و بارها از کلمات کلیدی خود استفاده کنید و به گوگل کمک کنید تا بفهمد که پست وبلاگ شما در چه موردی است. اما مراقب باشید که اگر بیش از حد از کلمات کلیدی استفاده کنید، شما را به عنوان یک اسپم می شناسند.

۴ – در هر پست بیش از حد از کلمات کلیدی استفاده می کنید
بهترین روش برای بهینه سازی پست های وبلاگ شما این است که سعی کنید پست های خود را ساده نگه دارید. بهتر است بر روی یک موضوع واحد و یک کلمه کلیدی اصلی تمرکز کنید تا از تضعیف تلاش های SEO جلوگیری شود.

۵ – سرفصل وبلاگ حتی به کلمه کلیدی اصلی اشاره ای نمی کند
هدف از بازاریابی استراتژیک این است که پیام شما مثل باد به همه جا برسد. به سرفصل های اصلی و سرفصلهای فرعی معمولا بیشتر از خود متن توجه می شود، به طوری که آنها اولین کاندیداها برای کلمات کلیدی و عبارات شما می شوند.

۶ – شما به خود زحمت نمی دهید تا توضیحاتی به تصاویر اضافه کنید
شما ممکن است برای جلب توجه خوانندگان و یا برای کمک به تعادل متن از تصاویر استفاده کنید، اما گوگل تا زمانی که توضیحاتی به تصاویر اضافه نکنید نمی تواند آنها را ببیند و در نتیجه تصویر نادیده گرفته خواهد شد. پس سعی کنید از کلمات کلیدی برای شرح تصاویر استفاده کنید.

۷ – شما پست جدید خود را به پست های قبلی لینک نمی کنید
ایجاد ارتباط بین پست های قبلی، کشف مطالب دیگر را برای خوانندگان آسان می کند و آنها را برای مدت طولانی تری در دیدرس نگه می دارد. از نقطه نظر SEO، گوگل توجه خاصی به لینک ها دارد و آنها را مکانی ایده آل برای کلمات کلیدی شما می سازد.

۸ – شما به وبلاگ نویسان دیگر لینک نمی کنید
اگر چه ممکن است عجیب باشد، اما شما با دور کردن خوانندگان خود از وبلاگ تان و لینک دادن به وبلاگ های دیگر، می توانید مزایایی از SEO دریافت کنید. شما ممکن است این کار را با نوشتن لیست “بهترین” ارسال ها انجام دهید. با این کار، گوگل اشتراک گذاری مطالب دیگر را از شما می بیند و بابت آن به شما پاداش می دهد.

۹ – شما قسمت “عنوان صفحه” و “شرح پست” را پر نمی کنید
هنگامی که شما در گوگل جستجو می کنید، نتایج به دست آمده به عنوان تیترِ پست پر رنگ نشان داده می شود و یک توضیح مختصری در زیر آن نمایش داده می شود. موتورهای جستجو این اطلاعات را پیدا می کنند، اما شما بهتر است عنوان صفحه، شرحی از پست، و کلمات کلیدی را خودتان وارد کنید.

۱۰ – شما آدرس پستی مناسبی برای وبلاگ انتخاب نکردید
استفاده از کلمات قابل تشخیص، به خصوص کلمات کلیدی در آدرس پست وبلاگ به گوگل کمک خواهد کرد تا شما را راحت تر پیدا کند. یکی دیگر از مزیت های این کار این است که پست های وبلاگ شما راحت تر در ذهن همه می ماند. پس قبل از اینکه پست خود را منتشر کنید، آدرس وبلاگ خود را ویرایش کنید.

۱۱ – وبلاگ شما در همه جا لینک های شکسته شده دارد
لینک های شکسته زمانی ایجاد می شوند که یک URL اشاره به صفحه ای دارد که آن صفحه دیگر وجود ندارد،یا ممکن است شما آدرس URL را کمی تغییر داده باشید و یا پست وبلاگ را حذف کرده باشید. لینک های شکسته این احساس را برای خواننده ایجاد می کند که شما به وبلاگ خود هیچ توجهی نمی کنید. لینک های شکسته همچنین گوگل را در پیدا کردن پست های وبلاگ شما متوقف می کند.

۱۲ – وبلاگ شما نقشه سایت ندارد
نقشه سایت، صفحه ای در وب سایت است که تمام لینک ها و صفحات وبلاگ در آن نقشه برداری می شوند. نقشه سایت می تواند فهرست کردن هر صفحه از وبلاگ را برای گوگل آسان سازد، و همینطور می تواند سرعت شما را در نتایج موتورهای جستجو تحت تاثیر قرار دهد. اکثر سیستم های مدیریت محتوا، پلاگین هایی دارند که نقشه شما را ایجاد و سپس به گوگل ارائه می کنند.

۱۳ –مطالب خود را از وبلاگ نویسان دیگر کپی می کنید
افراد باهوش، کاری را که قبلا انجام شده است را دوباره انجام نمی دهند. این افراد سعی می کنند از جهان اطراف خود الهام بگیرند. گوگل به محتواها و مطالب اولیه و اصلی پاداش می دهد، اما محتوای “اولیه” اشاره به جمله بندی دارد و نه مفهوم. اگر شما مطالب زیادی را از منابع خارجی در پست خود قرار دهید، گوگل آن را به عنوان مطالب تکراری علامت گذاری می کند و هیچ SEO ای به شما نمی دهد.

۱۴ – شما به اندازه کافی پست منتشر نمی کنید
گوگل مطالب تازه را دوست دارد و پست های جدید در وبلاگ شما برای گوگل یک انگیزه بزرگ است تا از آن ها بازدید کند. شماری از وبلاگ نویسان زمانی که از چیزی الهام می گیرند، شروع به نوشتن می کنند. شماری دیگر از وبلاگ نویسان هر روز مشغول نوشتن هستند. سوالی که باید به آن پاسخ دهید این است که چگونه می توانید پست های با ارزش و مربوط به خوانندگان خود را منتشر کنید.

بی شک به عنوان بخش مهمی از فریلنسینگ باید خودتان را به بازار معرفی کنید، به دیگر سخن: خود را بازاریابی کنید. راه های زیادی برای شناسایی و دست یابی به مشتری جدید و همچنین شناساندن خودتان به آنها وجود دارد. برای بعضی از آن ها باید هزینه های قابل توجهی بپردازید و برخی نیاز به صرف هزینه ندارند.

در این مقاله ۷ راه برای شناساندن شما در بازار کار معرفی می کنیم، ۷ روش کم هزینه و سودمند که البته نام شما را تبدیل به یک نشان تجاری و برند می کند.

۱- وبلاگ بنویسید

مطمئناً می گویید: «خوب این که واضح است!» اما بسیاری از مردم این فرصت استثنائی برای شهرت یافتن را به سادگی از دست می دهند.

بلاگ نویسی برای خودتان یا نوشتن در بلاگ دیگران نباید شخصی باشد. برای موارد شخصی یک بلاگ جداگانه درست کنید. برای نشان دادن مهارت های حرفه ای خود، در خصوص مسائل تخصصی خود بنویسید، کارهای روزمره خود را در بلاگ یادداشت کنید و مشکلاتی که با آن ها درگیر بوده اید را پُست کنید. اگر شما در حل مسأله یا مشکلی موفق باشید با نوشتن آن در یک وبلاگ به دیگران این شانس را می دهید که از تجربیات شما استفاده کنند.

می توان گفت به عنوان یک فریلنسر کار شما روبه رو شدن با مشکلات کوچک و بزرگ و حل آنهاست و با نوشتن تجربیاتتان در قالب بلاگ، مشتریان بالقوه با مطالعه آنها، به شما اطمینان کرده و برای پروژه هایشان شما را انتخاب می کنند: چون می بینند از عهده حل مشکلات برآمده اید.

سخن آخر آن که تلاش کنید راه حل هایی که برای مشکلات پیدا کرده اید را در قالب کلمات جذاب و تأثیرگذار درآورده و در بلاگ خود قرار دهید. این کار جز معرفی توانایی های شما مزیت دیگری نیز دارد؛ در پایان شما یک منبع و بایگانی قابل جست و جو از مشکلات به وجود آمده و راه حل های انجام شده خواهید داشت.

بلاگ نویسی به مشتریانتان نشان می دهد، شما در خصوص کارتان همیّت به خرج می دهید.

۲- در گروهای کاربری عضو شوید

معمولاً افراد در گروه های کاربری دور هم جمع می شوند تا در خصوص علاقه مندی های خود بحث و گفتگو کنند. شاید گروه از متخصصان کامپیوتر تشکیل شده است، متخصصانی که در علاقه و کار با Java با هم اشتراک دارند، شاید گروه مترجمان باشند، شاید هم طراحان web.

وقتی به جلسات این گروه ها می روید، فقط بر روی صندلی ننشینید! هر از چند گاهی با یک موضوع کلی یک ارائه داشته باشید، با دیگر اعضاء بحث و معاشرت کنید. یک گروه کاری مکان مناسبی برای ملاقات با سایر فریلنسرها و گسترش شبکه­های ارتباطی است. با شراکت در مباحث و گفتگوها، ارزشهای خود را پرزنت کنید. مطمئناً فریلنسرهایی هستند که در جستجوی نیروی کمکی می گردند یا گاهی پروژه ای به آنها پیشنهاد می شود، سرشان شلوغ است و دنبال دوستی قابل اعتمادی می گردند تا پروژه را به او واگذار کنند، اینجاست که اگر حضور فعال و تأثیرگذار در گروه های کاری داشته باشید، این شانس را دارید که سایر فریلسنرها درین مواقع نام شما را به خاطر بیاورند.

۳- سخنرانی کنید!

اگر هنوز با اساتید روزگار دانشجویی خود در تماس هستید، با آن ها تماس بگیرید؛ هم یادی از ایام گذشته است و هم از آن ها بخواهید برای شما ترتیب برگزاری یک سخنرانی در دانشگاه را بدهند. تجربه های واقعی زندگی معمولاً درخلال سخنرانی های تئوری دانشگاهی به دست می آیند.

در سخنرانی هایتان برای دانشجویان از مزایای کارتان بگویید، از تأثیر کار بر زندگیتان و با اضافه کردن داستان هایی در خصوص کار و مشتریانتان به آن هیجان بدهید تا فقط یک سخنرانی خشک و ادبی نباشد. مسلماً محل ملاقات شما با مشتریانتان سالن سخنارنی نیست، ولی استاد شما حتماً شبکه ای از دوستان و آشنایان و همچنین پروژه هایی در دست اقدام دارند. سوای این، سخنرانی در دانشگاه به اعتبار و ارزش رزومه کاری شما می افزاید.

زمانی می رسد که احساس می کنید کارتان دیگر برایتان جذابیتی ندارد، زمانی که می خواهید از زندگی روزمره خود خلاص شوید و چیزهای جدید امتحان کنید، در واقع چیزی غیر از آنچه تا به حال انجام می دادید. این موضوع ممکن است برای هر کسی رخ دهد، این ذهن شماست که به شما می گوید به انجام کاری غیر از کارهای همیشگی نیاز دارید.

عوامل موثر در از دست دادن شور و شوق در کار

۱ – کار زیاد

آیا تا به حال استراحت آخر هفته را به خاطر علاقه زیاد به کارتان از دست داده اید؟ این کار خوب نیست، در واقع شما بیش از حد به خودتان سخت می گیرید. مهم نیست که چه میزان کار خود را دوست دارید، شما باید بدانید که هرچه بیشتر کار کنید، سریعتر انگیزه خود را از دست می دهید. خستگی روانی برای فریلنسرها و کارکنان اداری شامل خواب آلودگی و خستگی در تمام ساعات کاری، سرخوردگی، و عصبانیت و بدخلقی می باشد. هیچ کس نمی تواند در این شرایط کار کند و یا کار با کیفیت ارائه دهد! به همین دلیل روزهای استراحت به وجود آمده اند!

۲ – به تعویق انداختن کارها

هرچه به موعد تحویل کارها نزدیکتر می شویم، بیشتر احساس بیهودگی می کنیم. این احساس باعث می شود: که شما یا همین حالا شروع به کار کنید و یا انگیزه خود را به کل از دست بدهید.

۳ – خستگی

این مسئله برای همه اتفاق می افتد، به خصوص کسانی که در منزل کار می کنند. بسیاری از فریلنسرها چند بار در هفته خستگی را تجربه می کنند، به خصوص در اواسط کار! این طبیعی است، حتی افراد درونگرا زمانی که در داخل یک اتاق برای ساعت های طولانی و به تنهایی کار می کنند، این مسئله را تجربه می کنند.

۴ – ناخشنودی

شما کارها را به خوبی انجام می دهید، اما آن ها را دوست ندارید. چنین چیزی وجود دارد. من دروغ گو هستم، اما دروغ را دوست ندارم. بسیاری از فریلنسرها کاری را که انجام می دهند دوست دارند، اما زمانی پیش می آید که دچار نارضایتی می شوند. برخی مواقع مهم نیست چه مقدار شور و شوق برای کار خود دارید، مشتریان به راحتی می توانند روز شما را خراب کنند. چگونه می توانید با این مسئله مبارزه کنید؟ بهتر است بدانید شما تنها کسی نیستید که با مشتریان خود مشکل دارید. پس لبخند بزنید.

۵ – تعیین اهداف غیر واقعی

تعیین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت، راه خوبی برای ایجاد انگیزه در کار است. ممکن است در سن ۲۳ سالگی بخواهید یک میلیونر باشید، اما آیا ممکن است در حالی که تنها چند ماه از شروع کسب درآمد شما گذشته است، این اتفاق رخ دهد؟ به هیچ وجه، خوشبین بودن بیش از حد به نقطه ای از حماقت می رسد. اگر اهداف شما غیر واقعی باشد چه می شود؟ شما حتی به کارهایی که برای آنها برنامه ریزی کرده اید نمی رسید، به این دلیل که شما همیشه و در همه کارها عجول هستید.

مثالی برای شما می آورم از زمانی که در دانشگاه مشغول به تحصیل بودم. یکی از استادان پروژه ای را در هفته اول ترم به ما داد، که تا پایان ترم برای آن فرصت داشتیم. بسیاری از ما فکر کردیم که این پروژه می تواند به آسانی در یک هفته انجام شود (در واقع اینطور به نظر می رسید)، بنابراین ما هر کاری را انجام دادیم به جز شروع کار بر روی این پروژه. یک هفته قبل از پایان مهلت تحویل، بسیاری از ما مطمئن بودیم که پروژه را به موقع تحویل می دهیم. اما در آخر هیچ کس موفق نشد. ترکیبی از به تعویق انداختن کارها و داشتن اهداف غیر واقعی منجر به از دست دادن شور و شوق شد، و دانشجویان تصمیم به حذف درس گرفتند.

نکاتی برای بدست آوردن مجدد شور و شوق

۱ – به خورشید سلام بگویید

آخرین باری که به پارک رفتید چه زمانی بود؟ برده کار بودن، هیچ کمکی به شما نمی کند. بیرون بروید و به آفتاب خوش آمد بگویید، هوای تازه را احساس کنید، به همسایه ها سلام کنید، و یا یک بستنی بخرید. خود را تشویق و ترغیب کنید تا یک زندگی فعال اجتماعی داشته باشید، گاهی اوقات از کار دست بکشید! بهتر است بیش از حد در مورد کار سختگیر نباشید!

۲ – بدانید که به کجا می روید

داشتن یک نقشه پیش از شروع هر کار به شما کمک خواهد کرد که راه خود را گم نکنید. همه کارهایی که از نقطه X به نقطه Z باید انجام شود را مشخص کنید، انجام این کار شما را از حواس پرتی و چیزهایی را که واقعا برای کار شما لازم نیست، نجات می دهد.

۳ – با مردم صحبت کنید

دانستن اینکه شما در از دست دادن اعتماد به نفس خود برای کار تنها نیستید، بلافاصله شما را شارژ می کند، چگونه؟ انسان ها طوری ساخته شده اند که احساسات خود را با افراد دیگر به اشتراک می گذارند. هرچه احساسات بد (و چیزهای خوب) خود را با دیگران در میان بگذارید، به نفع شماست. افراد می توانند با یکدیگر همدردی کنند. ممکن است عجیب به نظر برسد اما سعی کنید در یکدیگر انگیزه ایجاد کنید.

۴ – یافتن انگیزه

اگر انگیزه ای برای داشتن شور و شوقی در کار ندارید، پس به مقداری تغییر نیاز دارید! شما می توانید از راهنمایی بسیاری از کتاب ها و نوشته ها برای تجدید انرژی استفاده کنید و یک بار دیگر انگیزه را به کار برگردانید. مهم نیست که چقدر با کارتان مشکل دارید، به یاد داشته باشید که: “در ناامیدی بسی امید است، پایان شب سیه سپید است.”

۵ – با خودتان مهربان باشید

به مراکز ماساژ درمانی بروید، برای خود یک حیوان خانگی بخرید، غذاهای مورد علاقه خود را بخورید، به سینما بروید. هیچ کس برای انجام این کارها پیر نیست، در واقع هر کس باید به خود مهربان باشد. باور کنید سخت کوش ترین افراد هم واقعا نمی خواهند کار کنند، همه مردم می خواهند از زندگی خارج از خوابگاه یا اتاق خود لذت ببرند!

و در آخر …

۶ – تکنیک های خود را به اشتراک بگذارید!

برون سپاری چیست؟
تعاریف بسیاری برای برون سپاری وجود دارد. اما یکی از اساسی ترین آنها، واگذاری خدمات به شخص ثالث است. با توجه به فن آوری اطلاعات، برون سپاری می تواند شامل هر چیزی از برون سپاری فناوری اطلاعات، مدیریت فناوری اطلاعات آی بی ام (IBM) یا HP گرفته تا برون سپاری خدمات بسیار کوچک و ساده مانند بهبود مقابله با سوانح و یا ذخیره سازی داده ها، و همه چیز در این میان را شامل شود.
یکی از بزرگترین تغییرات سال های اخیر رشد گروهی از مردم است که از فن آوری های آنلاین برای استفاده از برون سپاری برای ارائه خدمات خود در سطح بین المللی استفاده می کنند

چرا برون سپاری؟
بسته به وضعیت شرکت موارد برای برون سپاری، متفاوت است، اما دلایل برای برون سپاری معمولا شامل یک یا بیشتر از موارد زیر است:

صرفه جویی در هزینه — رایج ترین دلیل برای تصمیم به برون سپاری صرفه جویی در هزینه ها است. دستیابی به هزینه پایین تر ناشی از صرفه جویی به مقیاس در کسب و کارهای دیگر است. به دلیل آنکه سازمان امکان ایجاد صرفه جویی به مقیاس در همه فرایندهای کسب و کار خود را ندارد اقدام به برون سپاری می کند تا از مزیت های موجود در کسب و کارهای دیگر استفاده کند.
تمرکز بر شایستگی اصلی سازمان — منابع در دسترس یک سازمان محدود است و سازمان برای آنکه بتواند در فضای رقابت باقی بماند ناچار از تمرکز منابع خود بر شایستگی اصلی خود است. فرایندها یا فعالیت هایی که اهمیت حیاتی برای شایستگی اصلی سازمان ندارند از جمله فرایندها هستند که مناسب برون سپاری هستند. انجام همه فرایندهای مربوط به کسب و کار یک سازمان در داخل خود سازمان نیاز به منابع، تخصص، و توجهی دارد که اغلب به اندازه کافی در اختیار سازمان نیست و باید از منابع خارجی تهیه شود.
ساختاربندی مجدد هزینه — برون سپاری قادر به تغییر نسبت هایی همچون هزینه ثابت به متغیر است. به این ترتیب امکان تبدیل ساختار هزینه سازمان به یک ساختار با هزینه متغیر فراهم می شود و امکان پیش بینی هزینه های متغیر هم افزایش می یابد.
بازسازی هزینه — نیروی کاری مقایسه ای است بین هزینه های ثابت با هزینه های متغیر. برون سپاری نیروی کار از هزینه های ثابت به هزینه های متغیر انتقال می دهد و هزینه های متغیر را نیز بیشتر قابل پیش بینی می کند.
بهبود کیفیت — رسیدن به یک تغییر شدید در کیفیت از طریق قرارداد ارائه خدمات با شرکت ثالث.
آگاهی — دسترسی به مالکیت معنوی و تجربه و دانش وسیع تر.
قرارداد — ارائه خدمات با عقد یک قرارداد الزام آور حقوقی با مجازات های مالی و حقوقی. اعمال این مورد با سرویس های داخلی نمی شود.
عملیاتی تخصص — دسترسی به بهترین نیروی عملیاتی که انجام آن توسط شرکت بیش از حد دشوار و وقت گیر است.
دسترسی به استعداد — دسترسی به یک استخر بزرگ از استعداد و یک منبع پایدار از مهارت ها، به ویژه در علوم و مهندسی.
افزایش ظرفیت برای نوآوری — شرکت ها به طور فزاینده از ارائه دهندگان دانش خدمات خارجی برای نوآوری محصول خود استفاده می کنند.
سایر دلایل عبارتند از : فقدان منابع در شرکت – افزایش بهره وری – دسترسی به مهارت های IT – افزایش انعطاف پذیری در شرایط تغییر کسب و کار و تجارت – کنترل بهتر بودجه از طریق هزینه های قابل پیش بینی – سرمایه گذاری پایین تر در انجام زیرساخت های داخلی – دسترسی به نوآوری و رهبری اندیشه

برون سپاری در واقع سپردن برخی مسئولیت ها به یک شرکت یا یک شخص ثالث، و بستن قرارداد با آنهاست تا برخی کارها را انجام دهند. به بیانی دیگر برون سپاری در مفهوم اولیه خود بدین معناست که بخشی از فعالیتهای یک شرکت به بیرون سپرده شود و در حقیقت خود شرکت از فرایند خارج شود و کارها توسط شخص ثالث انجام شود. به عنوان مالک یک شرکت کوچک، شما احتمالا به فکر برون سپاری قسمتی از کسب و کار خود افتاده اید. مزایای برون سپاری به نظر آشکار می رسد و کارشناسان آن را در تمامی صنایع، از فناوری اطلاعات و حسابداری گرفته تا بازاریابی و منابع انسانی، به عنوان پاسخی به کاهش هزینه ها در کسب و کار پیشنهاد می کنند؛ به نظر می رسد این امکان وجود دارد که شما می توانید کل شرکت را بدون استخدام حتی یک کارمند اداره کنید.

به نظر شما چه دلایل دیگری وجود دارد که شرکت ها این مسیر را انتخاب می کنند؟

در این مقاله ما دلایل، خطرات و مزایای برون سپاری را مورد بحث قرار می دهیم و چند راهنمایی را برای کمک به شما در داشتن روابط موفق با ارائه دهندگان خدمات ذکر می کنیم.

دلایل

دلایل بسیاری وجود دارد که شرکت ها اقدام به برون سپاری می کنند. در اینجا برخی از دلایل را با هم مرور می کنیم:

۱ – کاهش و کنترل هزینه ها

هنگامی که شما برون سپاری می کنید، هزینه های مرتبط با استخدام یک کارمند حذف می شود، مانند نظارت مدیریتی، آموزش، بیمه درمانی، مالیات، بازنشستگی و غیره.

۲ – بهبود تمرکز شرکت بر صلاحیتهای اصلی

این نه عملی است و نه امکان پذیر که همه کارها توسط یک شرکت انجام شود و در همه زمینه ها فعالیت داشته باشد. برون سپاری به شما اجازه می دهد تا بر صلاحیتهای اصلی شرکت تمرکز کنید و باقی کارها را به شرکت های دیگر بسپارید.

۳ – دسترسی به قابلیت های استثنایی

زمانی که شما به شرکت هایی که در زمینه های مورد نیاز شما متخصص هستند برون سپاری می کنید، بازگشت سرمایه به شما بسیار بیشتر می شود. به جای استفاده از آگاهی و دانش یک نفر، شما می توانید از تجربه یک تیم از متخصصان بهره مند شوید. شرکت های برون سپاری معمولا به کارکنانی نیاز دارند که آموزش لازم را دیده باشند و گواهی نامه معتبر دریافت کرده باشند.

۴ – استفاده از منابع داخلی برای مقاصد دیگر

شما ممکن است در دفتر خود فردی را داشته باشید که به خوبی حسابداری می کند یا با کامپیوتر کار می کند، اما به احتمال زیاد این کارها شغلی نبوده که وی به خاطر آن استخدام شده است. اگر آنها وقت خود را با انجام این کارها بگذرانند، پس کارهایی که آنها برای انجامشان استخدام شده بودند چه می شود؟ برون سپاری اجازه می دهد تا شما از کارکنان خود به بهترین نحو استفاده کنید، و وقت آنها را بر روی کارهایی که ممکن است کسانی که در این زمینه خاص آموزش دیده اند، سریعتر انجام دهند تلف نکنید.

۵ – زمانی که منابع داخلی در دسترس نیستند

شاید شما در شرکت کسی را نداشته باشید که نیازهای شما را مدیریت کند. این مسئله را هم می دانید که استخدام یک کارمند نیازمند بودجه لازم است. برون سپاری می تواند به صورت موقت و یا در دراز مدت یک جایگزین مناسب باشد.

۶ – به حداکثر رساندن منافع حاصل از بازسازی

هنگامی که شما بمنظور بهبود در هزینه ها، کیفیت، خدمات، و یا سرعت، شرکت خود را بازسازی می کنید، عملکردهای فرعی کسب و کار شما ممکن است کنار گذاشته شوند. با این حال کارهای فرعی هنوز هم نیاز دارند تا به کار گرفته شوند و برون سپاری یک راه مطلوب برای انجام این کار است.

۷ – در دسترس قرار دادن سرمایه

با برون سپاری عملکردهای فرعی کسب و کار، شما می توانید سرمایه خود را در مواردی که به طور مستقیم به محصول و یا مشتریان شما مربوط می شوند، خرج کند.

۸ – کاهش خطر

شروع و اجرای یک کسب و کار معمولا گران و وقت گیر است. از آنجا که افرادی که برون سپاری می کنند، با مشتریان مختلف کار می کنند و نیاز دارند به بهترین شیوه خود را در صنعت حفظ کنند، پس معمولا آنچه را که درست و یا غلط است را به خوبی می شناسند. در واقع دانش و تجربه آنان به طور چشمگیری خطر اجرای یک تصمیم اشتباه و پرهزینه را کاهش می دهد.

خطرات

هر زمان شما مسئولیت قسمتی از کسب و کار خود را به شخصی سپردید، خطراتی در این میان وجود خواهد داشت. آیا شخص/شرکت مناسبی را برای انجام این کار استخدام کردید؟ آیا آنها کاری را که قرار است انجام دهند را به درستی انجام می دهند؟ چگونه با کارکنان یا بخش های موجود تطبیق پیدا می کنند؟ این ها سوالاتی است که مرتبا برای صاحبان کسب و کارهای کوچک در هنگام تحویل و سپردن کار به یک کارمند جدید پیش می آید.

با توجه به نظر Yvonne Lederer Anotucci در مقاله ای با نام “جوانب مثبت و منفی برون سپاری”، صاحبان کسب و کار که در نظر دارند برون سپاری کنند، لازم است از خطرات زیر آگاه باشند:

۱ – برخی از وظایف و کارها به راحتی برون سپاری نمی شوند

از وظایف ساده ای که کارکنان هر روز انجام می دهند گرفته تا کارهای پیچیده، باید مطمئن شوید که افرادی که کار خود را به آنها سپرده اید از صلاحیت کافی برای برآوردن نیازهای شما برخوردارند.

۲ – از دست دادن کنترل

منتقدان استدلال می کنند که یک شخص ثالث هرگز به اندازه یک کارمند تمام وقت که تحت مدیریت شماست، موثر نخواهد بود. نگرانی های دیگری که وجود دارد عبارتند از محرمانه بودن داده ها و بازیابی و بهبود مشکلات.

۳ – تضعیف روحیه کارکنان

این مسئله زمانی پیش می آید که شما به دلیل برون سپاری کردن کارهای خود، برخی از کارکنان را از ادامه کار محروم می کنید. کارکنان همیشه ممکن است احساس کنند کار آنها در معرض خطر است.

۴ – شما ممکن است محدود شوید

بسیاری از شرکت های برون سپاری از شما می خواهند که یک قرارداد یکساله با آنها ببندید که این باعث محدود کردن شما می شود و دست و پای شما را می بندد.

اگر بدانید چه چیزی می خواهید و درخواست خود را به درستی مطرح کنید، از بسیاری از این خطرات می توانید اجتناب کنید. در واقع باید بدانید به دنبال چه چیزی هستید، آیا می خواهید یک کارمند حرفه ای و تمام وقت استخدام کنید، و یا برون سپاری کنید.

مزیت ها

هنوز مطمئن نیستید که برون سپاری کنید یا نه؟ بر اساس نظر Anotucci، زمانی که شرکت خود را برون سپاری می کنید، می توانید مزیت های بسیاری را انتظار داشته باشید:

۱ – دسترسی به آخرین تکنولوژی

چگونه کارمندان خود را به روز نگه می دارید؟ برون سپاری به شما این امکان را می دهد که بیش از یک کارمند حرفه ای داشته باشید. هر چه کارمندان حرفه ای بیشتری داشته باشید، می توانید توصیه هایی بیشتری را در مورد کسب درآمد از آنها دریافت کنید.

۲ – صرفه جویی در هزینه

برون سپاری خدمات، مزایای مالی بسیاری را برای شما فراهم می کند.

۳ – کارکنان متخصص

شرکت هایی که برون سپاری می کنند، کارکنانی را استخدام می کنند که شرایط خاص و گواهی نامه معتبر در اختیار داشته باشند. اگر کارکنان تمام وقت استخدام کنید، نمی دانید که آیا آنها از تخصص لازم برخوردار هستند یا خیر، بنابراین شما ممکن است فرد اشتباهی را برای کار استخدام کنید.

۴ – انعطاف پذیری

افرادی که کار شما را خارج از شرکت به عهده می گیرند منابع متعددی را در اختیار دارند، در حالی که کارمندان داخلی ممکن است منابع و قابلیت های محدودی داشته باشند.

۵ – امنیت شغلی و کاهش فرسودگی شغلی کارکنان

استفاده از یک شرکت برون سپاری، بار را از دوش پرسنلی بر می دارد که کارهایی غیر از کارهایی که برای آن استخدام شده اند را انجام می دهند. هنگامی که به کارکنان اجازه می دهید کاری را انجام دهند که در آن صلاحیت دارند و یا برای انجام آن استخدام شده اند، ارتباط بهتری با کارکنان خود بر قرار می کنید.

نتیجه گیری:

حال که شما خطرات و مزیت های برون سپاری را در کسب و کار خود دیدید، موارد زیادی برای فکر کردن به آنها وجود دارد. این که شما برون سپاری و یا استخدام داخلی را انتخاب می کنید، یک چیز مسلم است. شما باید بدانید که چگونه می توانید روابط موفق کاری با افرادی که کار شما را به عهده می گیرند داشته باشید. درک و مقابله با آنها همیشه به سادگی صورت نمی گیرد. در اینجا چند راهنمایی برای شما دارم:

• اهداف و مقاصد پروژه و یا روابط تجاری خود را بطور واضح مشخص کنید

• چشم انداز استراتژیک داشته باشید و برای پروژه یا رابطه خود برنامه ریزی کنید

• از طریق تحقیق و پژوهش، استخدام های جدید را انجام دهید

• یک قرارداد یا طرحی ایجاد کنید که شامل همه انتظارات یک رابطه، به ویژه جنبه های مالی می باشد

• با همه افراد / گروه ها ارتباط داشته باشید

در اینجا یک تمرین کوچک استراتژیک وجود دارد که فکر می کنم با نزدیک شدن به آغاز سال نو ارزش کار کردن بر روی آن را داشته باشد. این سوال را از خود بپرسید :

” از خوانندگان و بازدیدکنندگان تازه وارد به سایت و وبلاگ خود چه می خواهید تا انجام دهند؟ ”

اولین چیزی که از خوانندگان و بازدیدکنندگان تازه وارد به سایت و وبلاگ خود می خواهید که انجام دهند چیست؟ پاسخ به این سوال بسته به چگونگی تعریف شما از موفقیت وبلاگتان، اهدافتان، و حتی مدل کسب و کارتان متفاوت خواهد بود.

در اغلب موارد، من به وبلاگ نویسان توصیه می کنم به اولین بازدیدکنندگان سایت بیشتر توجه کنند (کاری کنیم تا ثبت نام کنند، عضو شوند، سایت را دنبال کنند، غیره).

تفکر پشت این توصیه بسیار ساده است: اگر شما توجه یک خواننده جدید را جلب نکنید، آنها به سادگی سایت شما را نادیده می گیرند و بعید است که مجددا از آن بازدید کنند.

کلید جلب توجه خوانندگان این است که بفهمید آنها با چه فن آوری و شبکه هایی آشنا هستند. سپس از آنها بخواهید تا با استفاده از آن روش ها با شما تماس برقرار کنند.

اگر وبلاگ شما کمتر مورد توجه بازدیدکننده های تکراری قرار بگیرد، در واقع ممکن است بیشتر علاقه مند باشید که افراد اقدام به خرید یک محصول، کلیک بر روی یک آگهی، یا توییت یک پست کنند.

به عنوان مثال، در اولین سایت عکاسی ام (سایت بررسی دوربین ها که دیگر فعال نیست)، من علاقه ای به بازدید دوباره آنها از سایت نداشتم زیرا هدف آنها تنها بررسی دوربین ها بود (و زمانی که دوربین مورد نظر خود را خریداری می کردند، حتی اگر نیازشان برطرف می شد دیگر از سایت بازدید نمی کردند). بنابراین بیشترین تلاش من در پول در آوردن از اولین بازدید آنها با کلیک بر روی آگهی یا خرید محصول از طریق لینک های وابسته (affiliate links) من بود.

در نتیجه، تعداد عضویت در سایت بسیار کم شد. در عوض، تبلیغات برجسته تر شدند و درخواست بازدیدکنندگان برای خرید دوربین با خواندن مطالب و پست ها و بررسی انواع دوربین ها از طریق لینک های وابسته قوی تر شد.

پس هیچ پاسخ درست و غلطی به این سوال وجود ندارد. با این حال، مهم است که بدانید از بازدیدکننده های جدید خود چه می خواهید.

در بخش اول ۱۱ روش برای گفتن “نه” به یک مشتری مورد بررسی قرار گرفت. حال سایر موارد را بررسی می کنیم :

۱۲- مشتری به چیزی اعتقاد دارد که شما با آن موافق نیستید.

گاهی این مشکل پیش می آید. مراقب باشید که در برابر نژاد، مذهب، یا منشاء ملی مشتریان خود تعصب نداشته باشید.

۱۳ – مشتری از شما می خواهد که به دفتر او بروید و در آنجا کار کنید.

من با موارد بسیاری روبرو شدم که بعضی از مشاغل فنی نیاز به کار در محل داشتند. من ترجیح می دادم که در خانه کار کنم، بنابراین با آنان مذاکره می کردم و می گفتم من فقط گاهی اوقات به آنجا می آیم و یا در بعضی ساعت های خاص کاری می توانم در دسترس باشم. من چیزی شبیه به این می گفتم: “من متوجه شدم زمانی که در خانه هستم، کارهای بیشتری می توانم انجام دهم، اما می توانم در روزهای یکشنبه برای حضور در جلسه هفتگی به دفتر شما بیایم”.

۱۴ – شما شک دارید که مشتری به شما دروغ می گوید.

این یکی دیگر از وضعیت های مشکل است. شما نمی توانید مشتری خود را بدون مدرک، متهم به دروغگویی کنید. هنگامی که شک دارید، بهتر است به حس خود اعتماد کنید و پروژه ای را قبول نکنید. می توانید چیزی مشابه این بگویید : “من از انجام این پروژه احساس راحتی نمی کنم،” و یا ” فکر می کنم این پروژه برای من مناسب نیست”.

۱۵ – شما هیچ اطلاعاتی در مورد مشتری خود پیدا نمی کنید.

فقدان اطلاعات می تواند به معنای این باشد که مشتری کلاهبردار است، و یا می تواند به معنای این باشد که او به تازگی وارد حوزه کسب و کار شده است. در این وضعیت شما می توانید سوالاتی این چنین بپرسید : “چه مدت در کسب و کار بوده اید؟” و یا ” با چه شرکت های کار می کنید؟”.

۱۶ – مشتری از شما می خواهد کاری غیر قانونی و یا غیر اخلاقی برای او انجام دهید.

به عنوان یک فریلنسر، هرگز با موارد غیر قانونی درگیر نشوید. اگر از شما خواسته شد که کاری غیر قانونی انجام دهید، درخواست آنان را رد کنید و در موردش توضیح دهید. بر روی حرف خود بمانید. شما می توانید چیزی مشابه این بگویید : “نه، شما نمی توانید بدون اجازه، از این تصویر کپی رایت در وب سایت خود استفاده کنید. این خلاف قانون است.”

۱۷ – مشتری از شما چیزی می خواهد که انجام آن امکان پذیر نیست.

مشتریانی وجود دارند که از فریلنسرها کارهایی می خواهند که انجام آن امکان پذیر نیست. به عنوان مثال، مشتری را در نظر بگیرید که می گوید : “من می خواهم مخاطبین من در حالی که در خانه نشسته اند، قادر به استشمام بوی عطری باشند که وب سایت من به فروش می رساند.” بهتر است با مشتری خود رو راست باشید. چیزی مشابه این بگویید : “فن آوری که شما نیاز دارید، هنوز به وجود نیامده است. در عوض، من پیشنهاد می کنم که به آنها یک اشانتیون بدهید”.

۱۸ – مشتری می خواهد به ازای خدمات شما، چیزی غیر از پول به شما بدهد.

برای برخی از فریلنسرها مبادله خدمات مهم نیست. با این حال، بسیاری از فریلنسرها ترجیح می دهند تا به صورت نقدی پول خود را دریافت کنند. سعی کنید به آنها بگویید : “سیاست من این است که تنها پول نقد قبول می کنم”.

۱۹ – مشتری می خواهد در عوض خدمات شما، بخشی از سود خود را به شما پرداخت کند.

از آنجا که پروژه مشتری ممکن است سودآور نباشد، این می تواند خبر بدی برای یک فریلنسر باشد. یکبار دیگر بر روی حرف خود بمانید. بگویید : “سیاست من این است که هزینه خدمات خود را زمانی که کار کامل شد، دریافت می کنم”.

۲۰ – مشتری یک دوست یا یکی از اعضای خانواده است.

کار کردن برای یک دوست و یا یکی از اعضای خانواده می تواند استرس زا باشد. بسیاری از فریلنسرها دوست ندارند برای آشنایان خود کاری انجام دهند، اما “نه” گفتن به آنان می تواند سخت باشد. سعی کنید بگویید : “من ارزش روابطمان را به خوبی می دانم و دوست ندارم که آن را با کار قاطی کنم” و یا شما به سادگی می توانید بگویید : “من فکر می کنم (فریلنسر دیگری) کار بهتری برای شما انجام می دهد”.

۲۱ – یک موسسه خیریه از شما می خواهد که برای آنان داوطلبانه کار انجام دهید.

اگر عاشق موسسات خیریه هستید و می خواهید داوطلبانه کار انجام دهید، مشکلی نیست. اما اگر شما به موسسات خیریه متعهد نیستید، بهتر است بگویید : “من در حال حاضر نمی توانم کارهای خیریه انجام دهم”.

توانایی “نه” گفتن برای فریلنسرها بسیار حیاتی است. فریلنسرها اغلب کارهایی را قبول می کنند که پذیرفتن آنها اشتباه است. فریلنسرها باید یاد بگیرند که چطور “نه” بگویند.

در این پست چند روش برای گفتن “نه” به یک مشتری وجود دارد:

۱ – مشتری می خواهد هزینه ای بسیار کمتر از آنچه خودتان مشخص کرده اید پرداخت کند.

در این مورد، قیمت پیشنهادی خود را مشخص کنید و بیش از حد زمان خود را صرف چانه زدن نکنید. سعی کنید به آنها بگویید “من هرگز کمتر از X تومان نمی گیرم”.

۲ – مشتری می خواهد هزینه ای کمی کمتر از آنچه خودتان مشخص کرده اید پرداخت کند.

شما می توانید با این مشتری مذاکره کنید. اول تصمیم بگیرید که در چه موردی مذاکره کنید. آیا می توانید بر روی قیمت انعطاف پذیرتر باشید؟ آیا به زمان بیشتری نیاز دارید؟ پس از آن، می توانید به این صورت پاسخ دهید : ” این مبلغ کمی کمتر از قیمت پیشنهادی من است، اما اگر یک هفته بیشتر به من زمان دهید، می توانم آن را انجام دهم”.

۳ – مشتری از شما می خواهد کاری را انجام دهید که خارج از تخصص شماست.

آیا علاقه مند به یادگیری تخصص های جدید هستید؟ اگر علاقه ای ندارید، لازم است که از همین حالا “نه” بگویید. شما می توانید مشتری خود را به یک فریلنسر دیگر ارجاع دهید. به عنوان مثال، بگویید : “من تا به حال در مورد موضوعات پزشکی مطلبی ننوشته ام، اما می دانم که آقا/خانم …. در این زمینه تخصص دارد”.

۴ – مشتری زمانی را مشخص می کند که شما نمی توانید تا آن زمان پروژه را به اتمام برسانید.

مشتریان اغلب بدون اینکه بدانند چه مقدار زمان برای یک پروژه مورد نیاز است، زمانی را برای اتمام آن مشخص می کنند. در این مورد سعی کنید مذاکره کنید. مثلا بگویید : ” می دانم که این پروژه ساده به نظر می رسد، اما کارهایی بیشتر از آنچه به چشم می آید وجود دارد. فکر می کنم که این پروژه در واقع X روز زمان می برد تا تکمیل شود”.

۵ – در مورد مشتری تحقیق می کنید و پی می برید که نمی توانید به او اطمینان کنید.

از این مشتریان دوری کنید. لازم نیست یک پاسخ دقیق برای آنان ارسال کنید. پاسخ شما می تواند چیزی شبیه به این باشد : “من علاقه ای به این پروژه ندارم، اما از این که به یاد من بودید متشکرم”.

۶ – مشتری نامناسب است.

شما معمولا در مورد مشتری جدید اطلاعاتی در دست ندارید، اما اگر قبلا با آنها کار کرده باشید، پس به خوبی آنها را می شناسید. پاسخ به این مشتری به همان شیوه ای است که شما به یک مشتری نامطمئن می دهید. شما می توانید بگویید : “من از پروژه آخری که با هم داشتیم راضی نبودم و به همین دلیل نمی خواهم پروژه دیگری را از شما قبول کنم”.

۷ – مشتری از شما می خواهد کاری اضافی را انجام دهید که شما برای انجام آن موافقت نکرده اید.

اکثر فریلنسرها دیر یا زود با این مشکل روبرو می شوند. هنگامی که برای شما اتفاق افتاد، بر آورد کنید که این کار اضافی چه مدت طول می کشد. اگر زمان زیادی نیاز ندارد، بیشتر فریلنسرها موافقت می کنند که کار را انجام دهند. با این حال، اگر کار جدید نیاز به تلاش قابل توجهی دارد، به مشتری بگویید که می بایست مبلغ بالاتری برای این کار اضافی پرداخت کند. در اینجا یک نمونه پاسخ وجود دارد : ” قرارداد ما شامل شش مقاله است، اما حالا شما هشت مقاله می خواهید. مقالات اضافی X تومان به هزینه های پروژه اضافه می کند. به من اجازه دهید که بدانم آیا همچنان می خواهید پروژه را ادامه دهم یا خیر”.

۸ – مشتری بد دهان است و یا فحاشی می کند.

برای برخی از فریلنسرها این موضوع زیاد مهم نیست. اگر برای شما مهم است، پروژه ای را از این مشتریان قبول نکنید (طرز بیان آنها در واقع می تواند یک نوع بی احترامی به شما محسوب شود). به مشتری بگویید که این نوع حرف زدن، شما را ناراحت می کند. من چیزی شبیه به این می گویم : “من در خانه کار می کنم و فرزندان من به راحتی می توانند صحبت های شما را در دفتر بشنوند. از شما سپاسگذار می شوم اگر سعی کنید زمانی که با من کار می کنید، از کلمات مناسب استفاده کنید”.

۹ – شما در حال حاضر بیش از حد سرتان شلوغ است و نمی توانید کار جدیدی را شروع کنید.

این که سرتان شلوغ است می تواند چیز خوبی باشد. این بدان معنی است که تقاضای کار برای شما زیاد می باشد. وقتی که بیش از حد سرتان شلوغ است و نمی توانید کار جدیدی را شروع کنید، می توانید چیزی مثل این بگویید : “وقت من به طور کامل برای دو هفته آینده پر است، اما بعد از آن می توانم بر روی پروژه شما کار کنم”.

۱۰ – مشتری از شما می خواهد کارهای بیشتری برایش انجام دهید در صورتی که هنوز هزینه آخرین پروژه را پرداخت نکرده است.

رک باشید. اگر مشتری شما هنوز هزینه آخرین پروژه را پرداخت نکرده است، پروژه دیگری را با او شروع نکنید. چیزی مشابه این بگویید، “شما باید حساب قبلی خود را با من تسویه کنید تا من پروژه دیگری را با شما شروع کنم”.

۱۱ – مشتری از شما کاری بیشتر از آنچه شما بتوانید اداره کنید، می خواهد.

ببینید که آیا مشتری به شما اجازه می دهد قسمتی از کارها را به دیگران بسپارید یا خیر. چیزی مشابه این بگویید : ” این کار زیاد است و به زمان زیادی نیاز دارد، اما می دانم که تیم من می تواند آن را اداره کند”. به این ترتیب مشتری باید متوجه شود که تنها شما نیستید که کار را به عهده می گیرید و انجام می دهید. مطمئن شوید که توافق خود را به صورتی می نویسید که از پیمانکاران فرعی نیز می توانید استفاده کنید.

ادامه دارد . . .