تماس با ما

فید خبر خوان

نقشه سایت


دسته بندی سایت

محبوب ترین ها

پر فروش ترین های فورکیا


پر بازدید ترین های فورکیا

برچسب های مهم

آمار بازدید سایت

پیوند ها

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 48
  • بازدید دیروز : 87
  • بازدید کل : 406137

ترافیک سایت خود را چگونه افزایش دهیم؟ (قسمت دوم)


اگر شما یک وبلاگ نویس و یا صاحب یک وب سایت هستید، مطمئنا قصد دارید ترافیک وبلاگ و سایت خود را افزایش دهید. این پست قسمت دوم از لیستی است که در آن روش های بسیاری برای افزایش ترافیک سایت را به شما معرفی می کند. دست به کار شوید و ترافیک سایت یا وبلاگ خود را افزایش دهید!

۱۱- پست ها را به صورت فهرست وار بنویسید
بسیاری از خوانندگان پست هایی که به صورت فهرست نوشته می شوند را دوست دارند. به عنوان مثال این پست به صورت فهرست وار نوشته شده است. پست هایی که به این صورت نوشته می شود، معمولا به افراد بیشتری لینک می شود و در نتیجه ترافیک خیلی بیشتری نسبت به پست های معمولی خواهد داشت.

۱۲- با دیگر وبلاگ نویسان ارتباط برقرار کنید
روابط خود را با همه وبلاگ نویسان توسعه دهید و تقویت کنید، به ویژه کسانی که در زمینه ای مرتبط با سایت و وبلاگ شما فعالیت دارند. در وبلاگ های آنان اظهار نظر کنید، صحبت کنید، به آنها لینک بدهید، و با آنان دوستی برقرار کنید. قبل از اینکه بدانید و بفهمید، آنها به شما لینک می شوند و ترافیک بیشتری را برایتان ارسال می کنند.

۱۳- تا جایی که می توانید به پست های خود لینک بدهید
در وبلاگ خود به صورت داخلی به پست های خود لینک بدهید. این کار به رتبه بندی شما و همچنین به افزایش ترافیک سایت شما کمک می کند. اگر افرادی که به وبلاگ شما می آیند، هیچ چیز دیگری برای دیدن نداشته باشند، آنجا را ترک خواهند کرد. هنگامی که به مقالات دیگر خود لینک می کنید، خوانندگان به احتمال زیاد قبل از اینکه سایت یا وبلاگ را ترک کنند، مطالب دیگری از شما را می خوانند، و مدت زمان بیشتری در وبلاگ شما می مانند.

۱۴- پست خود را بازخوانی و ویرایش کنید
هیچ کس دلش نمی خواهد به پستی لینک بدهد که کیفیت آن پایین است. اگر یک پست حاوی ایده ای درخشان باشد، اما پر از اشتباهات املایی و دستوری باشد، هیچ کس به آن لینک نخواهد داد. و اگر لینکی داده نشود به معنی این است که ترافیکی وجود نخواهد داشت.

۱۵- با افراد دیگر که درحوزه کاری شما فعالیت دارند، تبادل لینک کنید
این به شما بستگی دارد که تبادل لینک بر روی نوار کناری در هر صفحه از سایت، در یک صفحه از سایت، و یا در یک پست در سایت باشد. اما تبادل لینک با دیگر افرادی که وبلاگ های مرتبط دارند می تواند کمک بزرگی به شما باشد. زمانی که سایت آنها رشد می کند، این کمک بیشتر و بزرگتر نیز خواهد بود!

۱۶- از فیدبرنر برای خوانندگانی که می خواهند عضو وبلاگ شما شوند، استفاده کنید
هنگامی که خوانندگان از طریق RSS مشترک شما می شوند و یا پست های وبلاگ شما را به صورت روزانه از ایمیل خود دریافت می کنند، هر زمان که پست جدیدی در سایت قرار دهید، پست های شما را خواهند دید. این امر برای برقراری ارتباط خوانندگان با وبلاگ شما و حفظ آنها بسیار حیاتی است.

۱۷- از YouTube استفاده کنید
در یوتیوب یک حساب کاربری بسازید، و در صفحه پروفایل خود آدرس وب سایت ها و لینک وبلاگ های خود را لیست کنید. سپس شروع به ساخت فیلم کنید و زمانی که افراد پروفایل شما را می بینند، برخی از آنها ممکن است از طریق کلیک بر روی فیلم، به وب سایت شما وارد شوند!

۱۸- در مورد یک هنرمند مشهور یک پست بنویسید
مهم نیست که در چه زمینه ای فعالیت دارید، شما می توانید راهی پیدا کنید که موضوع فعالیت خود را به یک هنرمند یا فرد مشهور مرتبط سازید. مردم همواره در مورد افراد مهم و مشهور در حال جستجو هستند. شما می توانید ترافیک سایت خود را هنگامی که پستی در مورد یک رویداد بزرگ از زندگی یک فرد مشهور می نویسید، چهار برابر کنید!

۱۹- در مورد یک تعطیلی که در راه است، بنویسید
وقتی عید و یا یکی دیگر از تعطیلات بزرگ در راه است، از یک ماه قبل در مورد آن یک پست بنویسید. به خودتان زمان بدهید تا ایندکس شوید و به شما لینک داده شود. وقتی به مناسبتی تعطیلات در راه است، جستجو در مورد آن مناسبت بیشتر می شود و سایت شما می تواند در این جستجوها یافت شود!

۲۰- به خوانندگان خود این احساس را بدهید که در خانه خودشان هستند
اگر نمی توانید ادب را رعایت کنید، پس هرگز به نظرات و یا ایمیل هایی که برایتان فرستاده می شود پاسخ ندهید، زیرا این احتمال وجود دارد که بازدیدکنندگان سایت و وبلاگ خود را برای همیشه از دست بدهید. زمانی که خوانندگان با شما احساس راحتی کنند، مسلما ترافیک بیشتری خواهید داشت.

ترافیک سایت خود را چگونه افزایش دهیم؟ (قسمت اول)


اگر شما یک وبلاگ نویس و یا صاحب یک وب سایت هستید، مطمئنا قصد دارید ترافیک وبلاگ و سایت خود را افزایش دهید. ممکن است سراسر وب را جستجو کنید تا راه هایی برای تولید و یا افزایش ترافیک سایت خود پیدا کنید. در این پست من لیستی تهیه کرده ام که در آن روش های بسیاری برای افزایش ترافیک سایت را به شما معرفی می کند. این لیست کاملا متفاوت از دیگران است، زیرا حاوی ایده های ساده و منحصر به فردی می باشد. اگر شما دنبال آن هستید تا افراد بیشتری وب سایت یا وبلاگ شما را ببینند، پس مطمئنا مقاله مناسبی را برای خواندن انتخاب کرده اید! می توانم به شما اطمینان دهم که بسیاری از این راهنمایی ها برای سایت یا وبلاگ شما کاملا کاربردی و مناسب می باشد. پس دست به کار شوید و ترافیک سایت یا وبلاگ خود را افزایش دهید!

۱- مطالب بیشتری بنویسید
اگر می خواهید ترافیک سایت خود را افزایش دهید، می بایست مطلب بنویسید. مردم از سایت شما دیدن نخواهند کرد مگر اینکه مطالبی مناسب، معقول و با کیفیت خوب بنویسید. در غیر این صورت بازدید کنندگان جدید، قطعا مجددا به سایت شما باز نخواهند گشت. بنابراین به نوشتن پست های خوب و با محتوا در سایت خود ادامه دهید!

۲- طراحی خوب و چیدمان مناسب برای سایت خود داشته باشید
اگر طراحی سایت و یا وبلاگ شما به هم ریخته، درهم و برهم، ناخوانا و پر از اشتباه باشد، و یا ترکیبی از رنگ هایی باشد که با هم مطابقت ندارند و یا چشم را می زنند، مطمئنا هیچ شانسی نخواهید داشت.

۳- دامنه خود را دریافت کنید
قول می دهم که اگر دامنه خود را داشته باشید، ترافیک بیشتری خواهید داشت. شما به افراد بیشتری لینک می شوید و در نتیجه آنان راحت تر URL شما را به یاد خواهند داشت. پس سعی کنید دامنه خود را دریافت کنید و آن را از همان آغاز برای خود داشته باشید.

۴- مهمان وبلاگ دیگران باشید
به اشخاص دیگر پیشنهاد دهید تا در سایت شان پست بگذارید. شما می توانید از قبل پست خود را بنویسید و آماده کنید و پس از آن به وبلاگ نویس آن سایت این آگاهی را بدهید که یک پست آماده کرده اید و اگر مشکلی وجود ندارد، به عنوان پست مهمان در سایت خود قرار دهند. وقتی که به عنوان مهمان در وبلاگ دیگران پست می نویسید، یک پست مرتبط با مطلب در وبلاگ شخصی خود پیدا کنید و در پستی که به عنوان مهمان در وبلاگ دیگران نوشته اید، لینک دهید. به این ترتیب شما در وبلاگ دیگران برای خود یک لینک خواهید داشت، و ترافیک سایت شما افزایش خواهد یافت.

۵- تصاویر خود را برچسب گذاری کنید
هنگامی که یک تصویر در پست خود قرار می دهید، همیشه باید به درستی برچسب گذاری شده باشد. اطمینان حاصل کنید که عرض و ارتفاع تصویر، به وضوح تعریف شده باشد. اما از همه مهمتر، تگ های عنوان را با کلمات کلیدی تصویر پر کنید.

۶- به نظرات دیگران و ایمیل خود پاسخ دهید
مردم عاشق وبلاگی هستند که صاحب آن فعال و متفکر باشد و به سرعت به نظرات و ایمیل خود پاسخ دهد. اگر شما می توانید این کار را انجام دهید، علاوه بر اینکه خوانندگان وفادار شما را دوست خواهند داشت، انتظار می رود ترافیک سایت افزایش یابد و ارتباطات بیشتر شود.

۷- زمان خود را هدر ندهید
وقت خود را با کسانی که به شما پول پرداخت می کنند تا کلیک کنید، پول پرداخت می کنند تا مطالبشان را بخوانید، پول پرداخت می کنند تا در سایتشان گشت و گذار کنید، و یا چیزهایی از این قبیل هدر ندهید. اینها اصلا ارزش ندارند. در عوض، وقت خود را صرف نوشتن مطالب با محتوا و با کیفیت کنید که برای شما افزایش ترافیک سایت را به دنبال خواهد داشت.

۸- به آمار خود توجه کنید
به آمار و تجزیه و تحلیل های گوگل (گوگل آنالیتیک) در مورد سایت خود توجه کنید. بررسی کنید که چه کلمات کلیدی هستند که به شما ترافیک بیشتری ارائه می کنند و خوانندگان چه پست هایی را بیشتر دوست دارند و یا حتی دوست ندارند. از این دانش برای نوشتن پست های بیشتر و محبوب تر که پر از کلمات کلیدی می باشد، استفاده کنید.

۹- در نوشته های خود، از خوانندگان سوال بپرسید
خوانندگان دلشان می خواهد احساس کنند که مهم هستند و بسیاری از آنها دوست دارند که نظر خود را بیان کنند. دفعه بعد که یک پست نوشتید، از آنها سوال بپرسید و یا از آنان بخواهید تا نظر خود را اعلام کنند. به این ترتیب نظرات خیلی زیادی از طرف خوانندگان دریافت می کنید و بسیاری از بازدیدکنندگان به احتمال زیاد دوباره به سایت و یا وبلاگ شما بازخواهند گشت.

۱۰- در وبلاگ های دیگران اظهار نظر کنید
هنگامی که بر روی وبلاگ دیگران اظهار نظر می کنید، ۹۹٫۹٪ این امکان وجود دارد که می توانید آدرس سایت خود را نیز ارسال کنید. پس از آن، هنگامی که مردم نظر شما را می بینند، می توانند از طریق کلیک به وبلاگ و یا وب سایت شما مراجعه کنند! پس هر چه بیشتر اظهار نظر کنید، بیشتر متوجه شما می شوند، و ترافیک بیشتری کسب می کنید.

 

سه گام برای راهبری دنیای فریلنسینگ


بیشتر ما تصور می کنیم که برای راهبر شدن باید وقت و تلاش زیادی به خرج دهیم. در حالی که این ایده به راهبری ضربه می­زند. بیشتر رهبران بزرگ تلاش می­کنند تا در جنبه­ها و بعدهای مختلفی از زندگی خود توازن و تعادل داشته باشند، این رفتار موجب می­شود دیگران به آن­ها اعتماد کرده و از ایشان تبعیت کنند.

برای آن که میان سایر همکاران فریلنسر خود، شما را به عنوان رهبر بشناسند؛ کافی است ۳ عنصر کلیدی زیر را که در این قسمت و هم چنین در دو بخش آینده مفصلاً در باره هریک می­خوانید، به کار برید:

اوّلین گام: آموزش

هرچند در محیط فریلنسینگ، عموماً افراد باتجربه نقش رهبری را عهده دار می شوند، اما به خاطر داشته باشید بدون آموختن و تعلـّم تجربه چندانی به دست نمی آورید. شما از طریق مطالعه برخط (Online) یا مراجعه و خرید کتاب از کتاب فروشی ها و استفاده از تجربیات مکتوب دیگران، می توانید بدون آزمایش کردن، آموزش ببینید! بنابراین:

  • کتاب بخوانید

کتابی که مربوط به زمینه کاری شما در محیط فریلنسینگ (رسانه، بازاریابی یا برنامه نویسی و …)می­باشد را انتخاب کنید، سپس هدف­های خود را به طور خاص از مطالعه این کتب معین کنید. از خود بپرسید ازین کتاب چه می خواهید؟ همین که خواسته یا خواست­های خود را مشخص کردید، روزی یک ساعت مطالب را مطالعه کنید و سعی کنید هر کتاب را در یک یا دو هفته به پایان برسانید. و از همه مهم­تر: سعی کنید آن­چه را که خوانده­اید به کار برید

  • بلاگخوانی کنید

در بلاگ­هایی که علاقه شما را به خود جذب کرده­اند، مشترک شوید. از مطالب جالبش گرته برداری کنید و با توجه به تفاوت و تمایزی که با بلاگ­های دیگر دارد، سعی کنید این موارد را در بلاگ خود به کاربرید. ببینید آن ها چه کار کرده اند که توجه شما به مطالب و بلاگشان جلب شده است. تمایزها را پیدا کرده و بکار برید.

  • مجلات، نشریات و مقاله های مختلف را فراموش نکنید

در صنعت و کسب و کار فریلنسینگ، مجلات و مقالات بر خلاف کتاب­ها که رفته رفته در «عصر اطلاعات» منسوخ می­شوند؛ می­توانند به عنوان مراجع قابل توجهی نقش ایفا کنند. بنابرین صفحات مجلات یا نشریاتی که دربرگیرنده اطلاعات مفید مرتبط با کسب و کار شما هستند را اسکن کنید، اطلاعات آن­ها را طبقه بندی کنید و پس از مدتی وقتی به آن­ها رجوع می­کنید در می­یابید که معدن طلایی در دست دارید.

چگونه محترمانه درخواست مشتریان را رد کنیم؟


من از جمله افرادی بودم که هرگز به کسی “نه” نمی گفتم، خودم را در معرض فشار و استرس قرار می دادم، ساعت های اضافی کار می کردم، و در نهایت گرفتار تپش قلب می شدم.

اگر این شرایط برای شما آشناست، پس باید یاد بگیرید که چطور با استفاده از تکنیک های خاص، به آنان “نه” بگویید.

من از چیزهای کوچک شروع کردم. به درخواست یکی از دوستانم برای طراحی یک لوگو “نه” گفتم، به طراحی یک پوستر رایگان برای یک کنسرت پر سود “نه” گفتم، …. و از این جا بود که “نه” گفتن را یاد گرفتم.

با این وجود هنوز دوستانم را حفظ کرده ام چون برای “نه” گفتن به پروژه هایشان با سیاست عمل کردم. تنها به این دلیل که فکر می کنید با گفتن “نه” با دوستانتان، رابطه تان با آنان خراب خواهد شد، بیش از حد به خودتان فشار نیاورید و مراقب سلامتی خود باشید. اگر مراقب سلامتی خود نباشید، چگونه می توانید روابط سالم کاری و شخصی با دیگران داشته باشید؟

در این پست ۴ روش برای گفتن “نه” به شما معرفی می شود که شخصیت و اعتماد به نفس درونی شما را به صورت متعادل حفظ می کند.

 

۱- مثبت شروع کنید

در مورد نقاط مثبت و ارزشمند در کسب و کار و یا پروژه آنان صحبت کنید. از این روش می توانید به عنوان مقدمه ای برای گفتن “نه” به کاری که از شما می خواهند، استفاده کنید. به عنوان مثال: “اگرچه امور خیریه خدمت بزرگی به جامعه است، من در حال حاضر استطاعت انجام کارهای خیریه را ندارم”.

۲- ناهماهنگی بین برنامه ها و محدودیت در بودجه

این دو مورد، از ساده ترین دلایل برای نپذیرفتن یک درخواست از جانب کارفرما می باشد. “من نمی توانم به صورتی برنامه ریزی کنم که پروژه شما را در زمانی که تعیین کرده اید، تکمیل کنم” و یا “من به خارج از شهر می روم و چند روز در دسترس نیستم …” یا “من یک کنفرانس در آن هفته دارم …” و یا “چه بودجه ای در نظر گرفته اید؟ این قیمت به نفع من نیست و ناچارم تا پروژه را رد کنم”.

۳- راه حل ارائه کنید

اگر واقعا برایتان سخت است که “نه” بگویید، لیستی از فروشندگان، نویسندگان، طراحان، وب سایت ها، و منابع تهیه کنید که بتوانید کارفرما را به این لیست ارجاع دهید. برای زمانی که واقعا نیاز به گفتن “نه” دارید، آماده باشید. در این صورت برای ارائه یک راه حل آماده هستید و حتی اگر پروژه‌ای را رد کنید، می توانید به شخص کمک کنید تا کارش انجام شود. شما می توانید از این عبارت استفاده کنید: “این پروژه خارج از تخصص من است، بهتر است با با آقا یا خانم X تماس بگیرید یا چنین و چنان کنید. آنها کارهای بزرگی در این زمینه انجام داده اند”.

۴- اهداف کسب و کار

اگر اهداف سالانه یا ماهانه داشته باشید، پیش تر خواهید دانست که چه کارهایی را می توانید به لیست پروژه های خود اضافه کنید و یا حذف کنید. در این حالت برایتان راحت تر خواهد شد تا چیزی شبیه به این بگویید: “من در سال تنها ۱ یا ۲ پروژه را بدون اینکه سودی برایم داشته باشد انجام می دهم، و از قبل این پروژه ها به عهده من قرار داده شده و گرفتن پروژه ای بیش از این تعداد در توان من نیست”.

ممکن است به احساسات افراد صدمه بزنید یا باعث ناراحتی آنان شوید، اما در نهایت سلامت شما بالاترین اولویت را دارد. بنابراین اگر گاهی نیاز دارید که “نه” بگویید، برای انجام این کار برنامه ریزی کنید و خود را آماده سازید.

سعی کنید آرام باشید اما در رفتار خود بسیار جدی باشید، و زمانی که می خواهید “نه” بگویید، هرگز از عبارت “متاسفم” استفاده نکنید. شما باید بر روی حرف خود بمانید و نشان دهید که برای وقت خود و تصمیم خود ارزش قائل هستید.

 

پنج پروژه ای که باید از پذیرفتن آن اجتناب کنید


در پست قبلی پنج نمونه از انواع پروژه هایی را معرفی کردم که بهتر است آنها را به سرعت قبول کنید. در این پست پنج نمونه از پروژه هایی که بهتر است از آنها دوری کنید را معرفی خواهم کرد.

۱- پروژه ای که کارفرما یا مشتری آن، مشکل ساز است

گاهی اوقات کار کردن با یک مشتری به حدی دشوار است که حتی پیشنهاد مبلغ بالا از طرف کارفرما برای چنین پروژه ای، اصلا ارزش پذیرفتن آن را نخواهد داشت. اگر مشتری با فریلنسرهای زیادی کار کرده باشد و از هیچ کدام راضی نباشد، می توان آن را نشانه این دانست که کار کردن با چنین فردی بسیار مشکل می باشد.

۲- پروژه ای که هرگز پایان نمی یابد

برخی از مشتریان از شما می خواهند حتی مدت ها بعد از اتمام کار، پروژه آنان را بازبینی کنید. انجام این تغییرات بی پایان در پروژه ها، می تواند به ضرر شما باشد. اگر یک مشتری نداند که از شما چه می خواهد، حتما از چنین مشتری دوری کنید. بهتر است از قبل تعداد اصلاحیه های یک پروژه را در قراردادی که با کارفرما منعقد می کنید، تعیین کنید.

۳- پروژه محو

در ابتدا ممکن است این پروژه ایده آل به نظر برسد، کارفرمای خوبی داشته باشد، پروژه بزرگی باشد، و مبلغ خوبی به شما پرداخت شود. با این حال، مشتری این پروژه به نظر نمی رسد که هرگز شروع به کار کند. هر زمان که راجع به پروژه از وی می پرسید، به شما می گوید “به زودی” شروع خواهد شد. در نهایت بعد از مدتی “مشتری” دیگر به سوالات شما پاسخ نخواهد داد.

۴- پروژه فوری

در حالی که بسیاری از فریلنسرها پروژه های فوری را به این دلیل که پول بیشتری دریافت کنند دوست دارند، باید بدانید خطرات زیادی در این پروژه ها نیز وجود دارد. از آنجا که پروژه عجله ای و فوری است، احتمال سوءتفاهم بیشتر می شود و درصد اشتباه نیز بیشتر خواهد شد. شخصا، سعی می کنم از انجام چنین پروژه هایی خودداری کنم.

۵- پروژه غیر ممکن

اگر یک فریلنسر با تجربه هستید، احتمالا تا به حال تعدادی درخواست غیر ممکن از طرف مشتریان داشته اید. به عنوان مثال مشتری ممکن است از شما بخواهد تا پروژه را تضمین کنید (تضمین در فروش تعداد مشخصی از یک صفحه وب که شما طراحی کرده ید) و یا درخواست انجام کاری که تکنولوژی اجازه انجام آن را نمی دهد. از گرفتن یک پروژه غیر ممکن اجتناب کنید.

نوبت شماست

در پست قبلی، پنج پروژه ای را به شما معرفی کردم که بهتر است آنها را قبول کنید. در این پست همچنین پنج پروژه ای را معرفی کردم که بهتر است هرگز آنها را نپذیرید.

البته انتخاب یک پروژه، تصمیمی بسیار شخصی است. پروژه ایده آل برای یک فریلنسر، ممکن است برای فریلنسر دیگر یک کابوس باشد.

تصمیماتی اساسی برای تعیین موفقیت یا شکست (قسمت دوم)


همانطور که در پست قبلی اشاره شد، چند تصمیم گیری مهم و حیاتی برای فریلنسرها وجود دارد که نقش مهمی در موفقیت یا شکست آنها بازی می کند. در این پست، من چهار تصمیم گیری ضروری و حرفه ای دیگر را به شما معرفی می کنم.

 

تصمیم گیری شماره ۴ : خصیصه انحصاری در فروش من چیست؟

آیا شما با دیگر فریلنسرهایی که در زمینه شما کار می کنند، تفاوت دارید؟

امیدوارم جواب شما به این سوال “بله” باشد. در واقع همین تفاوت است که باعث موفقیت شما در کسب و کارتان می شود.

این تفاوت ها تحت عنوان خصیصه انحصاری در فروش (USP) شناخته شده است. خصیصه انحصاری در فروش، یک عامل مهم در موفقیت شما می باشد.

اگر هنوز مطمئن نیستید که تفاوت کسب و کار شما با دیگران چیست، زمانی را برای مشخص کردن این مسئله اختصاص دهید. حتی می توانید از مشتریان و همکاران خود بپرسید و از آنها راهنمایی بخواهید.

اگر یک فریلنسر نداند چه چیزی در مورد کسب و کارش منحصر به فرد است، از بسیاری جهات در کار خود عقب خواهد افتاد. به یاد داشته باشید، بدون خصیصه انحصاری در فروش، شما تنها یک فریلنسر معمولی در بین گروهی از فریلنسرهای مشابه خواهید بود.

 

تصمیم گیری شماره ۵ : چگونه خود را بازاریابی کنم؟

دانستن خصیصه انحصاری در فروش (USP) به شما کمک می کند تا به طور موثر کسب و کار فریلنسینگ خود را بازاریابی کنید.

عوامل بسیاری وجود دارند که بر بازاریابی شما تاثیر می گذارند، از جمله:

– چه مدت زمانی را باید به بازاریابی اختصاص دهم؟

– آیا تنها باید بر روی تبلیغات محیطی، تبلیغات اینترنتی، و یا ترکیبی از هر دو تمرکز کنم؟

– چگونه می توانم از رسانه های اجتماعی برای ترویج کسب و کارم استفاده کنم؟

– آیا باید یک وبلاگ، وب سایت، و یا هر دو را داشته باشم؟

تصمیمات بازاریابی می تواند تعیین کند که چه تعداد مشتری جدید خواهید داشت و این مشتریان، چه نوع مشتریانی خواهند بود.

اولین اشتباهی که فریلنسرهای تازه وارد انجام می دهند این است که به اندازه کافی خود را بازاریابی نمی کنند. متاسفانه اگر خود را بازاریابی نکنید، کسب و کار موفقی نخواهید داشت.

 

تصمیم گیری شماره ۶ : بابت کاری که انجام می دهم، چه مبلغی می کنم؟

یکی از محبوب ترین موضوعات در مورد فریلنسینگ، صحبت از درآمد است. بسیاری از فریلنسرها دقیقا نمی دانند بابت کاری که انجام می دهند، چه مبلغی باید دریافت کنند.

به یاد داشته باشید که این مبلغ هیچ وقت ثابت نیست و نخواهد بود. شما می توانید آن را بنا بر نیاز، بالا و پایین ببرید. با این حال، بالا بردن قیمت و حفظ مشتریان کار دشواری است. پس باید مراقب باشید که ارزش واقعی کار خود را بدرستی تخمین بزنید.

 

تصمیم گیری شماره ۷ : کجا کار پیدا کنم؟

سوالی که بسیاری از فریلنسرها همیشه از خود می پرسند این است که پروژه های خود را از کجا پیدا کنند؟

اساسا چهار روش برای پیدا کردن کار وجود دارد:

– تماس مستقیم با مشتریان احتمالی

– تبلیغات چاپی

– سایت های برون سپاری مانند پونیشا

– حفظ رابطه با مشتریان قبلی و دوستان

هر روش دارای مزایا و معایب مربوط به خود است. روش اول شاید بهترین راه برای جذب مشتریانی باشد که بالاترین مبلغ را پرداخت می کنند، اما ممکن است عده ای از آنان جواب رد به شما بدهند و شما را دلسرد کنند.

یک پروژه فریلنسینگ اغلب در سایت ها یا نشریات آگهی می شود، پس شاید پاسخ دادن به این آگهی های استخدام ارزش بالایی داشته باشد. با این حال، رقابت شدیدی بین فریلنسرها در پاسخگویی به آگهی های مشابه وجود خواهد داشت.

پیدا کردن کار از طریق یک سایت فریلنسینگ، به این معنی است که شما لازم نیست خود را بازاریابی کنید. تنها مشکلی که وجود دارد این است که باید با فریلنسرهای زیادی بر سر پیشنهاد قیمت رقابت کنید.

 

تصمیماتی اساسی برای تعیین موفقیت یا شکست (قسمت اول)


به نظر شما چه عواملی موفقیت یا شکست شما را تعیین می کنند؟ البته برای پاسخ به این سوال، جواب های بسیاری وجود دارد. شاید به تعداد فریلنسرها، جواب وجود داشته باشد.

با این حال، من به این باور رسیده ام که چند تصمیم گیری حیاتی برای فریلنسرها وجود دارد که نقش مهمی در موفقیت یا شکست آینده آنها بازی می کند.

در این پست، من سه تصمیم گیری ضروری و حرفه ای را به همراه پیشنهاداتی در مورد هر یک از آنها به شما معرفی می کنم. در پایان از شما می خواهم به من بگویید که شما چطور هر یک از این تصمیم گیری ها را مدیریت می کنید.

تصمیم گیری شماره ۱ : چه زمانی می خواهم کار کنم؟

این تصمیم گیری کلیدی، ابعاد بسیاری دارد. در اینجا تعدادی از آنها را عنوان می کنم:

– آیا می خواهم کار تمام وقت انجام دهم یا پاره وقت؟

– آیا ساعت های کاری من مثل دیگران و به صورت معمول است؟

– آیا تنها می خواهم در ساعت های معمول کار کنم، و یا هر زمان که دوست داشته باشم می توانم کارم را انجام دهم؟

– در هفته چند ساعت می خواهم کار کنم؟

همانطور که می بینید، این سوالات به یکدیگر مرتبط هستند. به عنوان مثال، اگر شما یک فریلنسر پاره وقت باشید، ممکن است بخواهید در ساعت های غیر معمول کار کنید، زیرا در ساعت های معمول مشغول انجام کار تمام وقت خود می باشید.

فریلنسرهایی که در ساعات معمول می توانند کار کنند، از این مزیت برخوردارند که زمانی که قرار است ملاقاتی با مشتریان خود در ساعات معمول کاری داشته باشند می توانند در دسترس باشند.
با این حال، بسیاری از فریلنسرها احساس می کنند که اگر برای کار خود یک ساعت “عادی” را تنظیم کنند، دیگر قادر نخواهند بود از انعطاف پذیری کار فریلنسینگ لذت ببرند.

این مسئله درست نیست. تنها به این خاطر که در ساعات خاصی از روز کار می کنید، به این معنا نیست که نمی توانید یک روز مرخصی داشته باشید و یا برنامه خود را هنگامی که نیاز دارید تغییر بدهید. به عنوان یک فریلنسر لازم نیست که از کسی اجازه بخواهید تا بتوانید برنامه خود را تغییر دهید.

هنگامی که مشخص کردید چه زمانی می خواهید کار کنید، همچنین می بایست تصمیم بگیرید که کجا می خواهید کار کنید.

تصمیم گیری شماره ۲ : کجا می خواهم کار کنم؟

محیط کار نقش مهمی در موفقیت یا عدم موفقیت شما دارد. یک محیط کاری خوب، یک دارایی بزرگ است، اما یک محیط کار نامناسب می تواند تمام انرژی را از شما بگیرد.

خوشبختانه شما می توانید انتخاب کنید که کجا کار کنید. شما می توانید هر کدام از گزینه های زیر را به عنوان محیط کار خود انتخاب کنید:

– یک دفتر کار در خانه

– هر نقطه از خانه (مانند اتاق نشیمن یا آشپزخانه)

– یک دفتر خصوصی در خارج از خانه

نظر فریلنسرها در مورد این که بهترین مکان را به عنوان محیط کار خود انتخاب کنند، با یکدیگر متفاوت خواهد بود. ذهن بسیاری از فریلنسرها، در بین اعضای خانواده شکوفا می شود. برای آنها یک میز در گوشه ای از آشپزخانه و یا اتاق نشیمن بهترین مکان برای شروع کار است.

فریلنسرهای دیگر به محیطی آرام برای تمرکز نیاز دارند. آنها دوست دارند کار خود را در یک دفتر خصوصی انجام دهند.

حالا که می دانید که در چه زمانی و در کجا می خواهید کار خود را انجام دهید، بهتر است تا هدف کسب و کار فریلنسینگ خود را نیز بدانید.

تصمیم گیری شماره ۳ : هدف از کسب و کار من چیست؟

شما احتمالا تا به حال تعیین کرده اید که در چه زمینه ای می خواهید کار کنید. شما ممکن است یک طراح وب، گرافیست، مترجم، نویسنده، یا هر چیز دیگری باشید. شما قطعا باید بدانید که می خواهید چه کاری را دنبال کنید.

اما اینکه بدانید هدف از کسب و کار شما به عنوان یک فریلنسر چه خواهد بود، نیاز به کمی تفکر دارد. به این فکر کنید که چرا کار فریلنسینگ را شروع کرده اید و اهداف شما برای این نوع از کسب و کار چه می باشد.

آیا شما کار فریلنسینگ انجام می دهید تنها به این دلیل که این تنها شغل شماست و از طریق آن زندگی خود را می گذرانید، و یا فقط نیاز به کمی پول اضافی دارید؟ آیا می خواهید یک کسب و کار مستقل و کوچک داشته باشید، و یا می خواهید آن را رشد دهید و تبدیل به یک شرکت کنید؟
در مورد آینده کسب و کار فریلنسینگ خود فکر کنید. خودتان را در یک سال آینده کجا می بینید؟ خودتان را در پنج سال آینده کجا می بینید؟

پاسخ به این پرسش ها به شما کمک می کند تا به عنوان یک فریلنسر، تصمیمات بهتری بگیرید.

نوبت شماست

تصمیمات ضروری بسیاری وجود دارد که می تواند تفاوت های بسیاری را در کسب و کار فریلنسینگ به وجود آورد.

 

حفظ انگیزه در روزهای آخر هفته


روزهای آخر هفته از آن روزهایی است که اصلا دلتان نمی خواهد کار کنید. به هر حال مجبورید کار خود را انجام دهید و به پایان برسانید. ممکن است فرصت کمی برای تحویل پروژه داشته باشید و یا حتی ممکن است نیاز شدید به پول داشته باشید. یک فریلنسر ناچار است انگیزه خود را به هر صورتی که ممکن است حفط کند تا کار را به پایان برساند.

در این پست، من چند نکته مهم برای حفظ انگیزه را به شما معرفی خواهم کرد. در قسمت نظرات، از شما می خواهم راهنمایی های خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید.

 

۱- سر خود را شلوغ نکنید

اگر بیش از حد سرتان شلوغ باشد، خلاقیت شما سرکوب خواهد شد. اگر ۲۴ ساعته کار می کنید، باید بدانید که با این وضعیت به زودی از پا در خواهید آمد. بیشتر از ظرفیت خود، کار قبول نکنید. اگر به پول بیشتری نیاز دارید، این کار را با بالا بردن دستمزدتان انجام دهید، نه با اضافه کاری.

 

۲- محصول نهایی را پیش بینی کنید

اگر بتوانید تصویری از بزرگی پروژه ای که آن را تکمیل کرده اید در ذهن خود بسازید، این تصویرسازی به شما انگیزه زیادی خواهد داد. برای هر پروژه، زمانی را برای فکر کردن در مورد محصول نهایی اختصاص دهید. از این تصویر استفاده کنید تا خود را به جلو سوق دهید.

 

۳- مراقب سلامت خود باشید

فریلنسرها باید یاد بگیرند که یکی از بزرگترین دارایی های آنان، سلامت آنهاست. از سلامت خود مانند گنج محافظت کنید (مراقبت از خود زمانی که بیمار هستید و انجام معاینات ماهیانه زمانی که حالتان خوب است). باید بدانید زمانی که حالتان خوب نیست، حفظ انگیزه بسیار مشکل می باشد.

 

۴- به تفاوت هایی که با دیگران دارید، فکر کنید

برای بسیاری از ما، کمک به دیگران یکی از دلایلی است که شغل فریلنسینگ را انتخاب کرده ایم. به این مورد فکر کنید که تا به حال تا چه اندازه به مشتریان خود کمک کرده اید. همچنین می توانید به ارزشی که به کسب و کار مشتریان خود داده اید بیشتر فکر کنید.

 

۵- به زمانی فکر کنید که قرار است پول خود را دریافت کنید

قطعا پول یک محرک قدرتمند است. همه ما صورتحساب هایی داریم که باید آنها را پرداخت کنیم و همه ما خرج های زیادی در زندگی داریم. هنگامی که احساس می کنید انگیزه ای برای کار کردن ندارید، به روزی فکر کنید که پروژه به اتمام رسیده و می خواهید دستمزد خود را دریافت کنید.

 

۶- به موفقیت های گذشته خود فکر کنید

به موفقیت هایی که در گذشته انجام دادید و می توانید دوباره انجام دهید فکر کنید. یک لیست از کارهایی که به آنها افتخار می کنید، تهیه کنید. اگر احساس می کنید که تعریف و تمجید دیگران به شما انگیزه می دهد، یک فایل از پیغام های تشکر آنها را برای خود نگه دارید.

 

۷- به یاد داشته باشید که شما پروژه را انتخاب می کنید

به عنوان یک فریلنسر، ما حق انتخاب پروژه و مشتریان خود را داریم. اگر یک پروژه به خوبی پیش نرود، به یاد داشته باشید که هرگز مجبور نیستید با مشتری چنین پروژه ای دوباره کار کنید.

 

۸- در بحث های مثبت شرکت کنید

در سر شما چه می گذرد؟ عدم اعتماد به نفس، به سرعت باعث از دست دادن انگیزه می شود. به دنبال افراد و پروژه هایی باشید که به شما انگیزه و اعتماد به نفس می دهند و از افرادی که روحیه شما را خراب می کنند دوری کنید.

 

۹- با خودتان منصفانه برخورد کنید

آیا با خودتان منصف هستید؟ اگر یک کارمند دارید، آیا همانطوز که با خودتان رفتار می کنید، با او رفتار می کنید؟ اگر جواب شما به این سوال منفی است، پس قطعا با خودتان منصفانه برخورد نمی کنید.

 

چرا کارهایتان به خوبی پیش نمی رود؟ (قسمت دوم)


در پست قبلی، چند دلیل را به شما معرفی کردم برای اینکه بدانید چرا کارهایتان انجام نمی شود. در این پست شما را با موارد دیگری که باعث می شوند هیچ پیشرفتی در کارتان نداشته باشید، آشنا خواهم کرد.

 

نداشتن هدف
تعیین هدف یک راه بسیار عالی برای بهبود زندگی و کسب و کار شما می باشد. بدون هدف، شما ممکن است هیچگاه به چیزی که می خواهید دست پیدا نکنید.

 

ترس
ترس بسیار قدرتمند است. ترس بیش از حد می تواند شما را از انجام آنچه که در ذهن دارید، دور نگه دارد.

 

انتخاب پروژه نامناسب
ما فریلنسرها خودمان کارمان را انتخاب می کنیم، اما گاهی اوقات پروژه هایی را انتخاب می کنیم که اصلا برای ما مناسب نیستند. پس بهتر است در انتخاب خود بیشتر دقت کنیم.

 

منفی بافی
آیا لیوان شما همیشه نیمه خالی یا همیشه نیمه پر است؟ اگر همیشه افکار منفی را دنبال می کنید، این مسئله ممکن است به بهره وری شما آسیب برساند.

 

به تعویق انداختن کارها
جای تعجب نیست که به تعویق انداختن کارها می تواند شما را از خلاق بودن باز دارد.

 

داشتن وسواس
چک کردن چند مرتبه کارها و داشتن وسواس نسبت به کار ممکن است باعث کم شدن سرعت شما شود.

 

استفاده بیش از اندازه از رسانه های اجتماعی
به لطف رسانه های اجتماعی، ما فرصت های بیشتری برای اجتماعی تر بودن داریم. اما ممکن است تمام روز خود را در فیس بوک، توییتر، و یا + Google بگذرانیم و به کارهای اصلی خود نرسیم.

 

انجام چند کار بطور همزمان
بسیاری از فریلنسرها به اشتباه بر این باورند که بهتر است چند کار را همزمان با هم انجام دهند. با این حال، مطالعات اخیر نشان می دهد که اگر چند کار را همزمان با هم انجام دهید، بهره وری شما ممکن است آسیب ببیند.

 

کمک نگرفتن از دیگران
ما فریلنسرها تمایل داریم تا خودمان کارهایمان را انجام دهیم. ما از اینکه از دیگران درخواست کمک کنیم نفرت داریم، اما گاهی اوقات کمک گرفتن از دیگران بهترین روش برای انجام کارها است.

 

تسلیم شدن
ترک کردن کارها و تسلیم شدن در مقابل شرایط یکی دیگر از دلایل برای انجام ندادن کارها است.

 

انجام کارهای درهم و برهم
کارهای درهم و برهم در دراز مدت باعث بروز مشکلات زیادی برای شما خواهد شد. هدف شما باید این باشد که کارها انجام شود و به خوبی انجام داده شود.

 

اولویت بندی نکردن
اگر یک فهرست طولانی از کارهایی که باید انجام دهید داشته باشید، ممکن است ندانید از کجا باید شروع کنید. کارهای خود را اولویت بندی کنید به طوری که بدانید مهم ترین آنها کدامند.

 

کمال گرایی
کمال گرایان اغلب مدت های طولانی خود را درگیر یک پروژه می کنند. اگرچه کارفرما ممکن است راضی بوده باشد، اما یک کمال گرا هرگز از کار خود رضایت نخواهد داشت.

 

داشتن استرس
تنش نه تنها برای بسیاری از افراد سرگرم کننده نیست، بلکه می تواند سرعت انجام کار را کم کند و حتی فرد را بیمار کند.

 

نداشتن شور و اشتیاق به کار
شور و اشتیاق نقش مهمی در بهره وری ما ایفا می کند. برخی از فریلنسرها ممکن است شور و شوق خود را نسبت به کار از دست بدهند و در نتیجه به بهره وری خود آسیب برسانند.

 

مدیریت زمان
ابزارهای بسیاری برای مدیریت زمان در دسترس می باشد، چرا که مدیریت زمان یک مشکل مشترک برای بسیاری از متخصصان است.

 

به اتمام نرساندن کارها
آیا دفتر شما با پروژه های ناتمام پر شده است؟ بهتر است یک یا دو پروژه را به اتمام برسانید، تا اینکه دسته ای از پروژه هایی داشته باشید که هیچ وقت به اتمام نمیرسند.

 

پاسخگویی به خواسته های مشتری
بسیاری از فریلنسرها خود را درگیر مشتریان گذشته و یا همکارانی می کنند که از آنها می خواهند کارهای جزئی و پیش پا افتاده انجام دهند (که اغلب مبلغ بسیار کم و یا هیچ مبلغی به فریلنسر پرداخت نمی شود).

 

چرا کارهایتان به خوبی پیش نمی رود؟ (قسمت اول)


آیا فهرست کارهای روزانه ای که باید انجام دهید، در حال زیاد شدن است؟ آیا احساس می کنید که سخت کار می کنید، اما در واقع کاری انجام نمی شود و پیشرفتی ندارید؟

در این پست، من چند دلیل واقعی را به شما معرفی می کنم برای اینکه بدانید چرا کارهایتان انجام نمی شود. در نظر داشته باشید بسیاری از این دلایل ممکن است برای برخی از فریلنسرها ناراحت کننده باشد.

 

نداشتن مهارت لازم
شما واقعا نمی دانید کاری را که به عهده گرفته اید، چگونه انجام دهید. مهارت یا توانایی های شما با این کار کاملا متفاوت است.

 

نداشتن تجهیزات مناسب
شما نرم افزار یا سخت افزار و ابزار مهم برای شروع کار را در اختیار ندارید.

 

نداشتن یک فضای کاری مختص به خود
برای بسیاری از فریلنسرها، داشتن یک فضای کاری اختصاص یافته یک امر ضروری است. اگر یک فریلنسر ناچار باشد که کار خود را از یک مکان به مکان دیگر تغییر دهد، این مسئله می تواند برای او بسیار وقت گیر و باعث آشفتگی ذهن شوذ.

 

آشفته بودن
آشفتگی شما می تواند شما را از انجام کارها باز دارد. به من اعتماد کنید. من می دانم که این اتفاق خواهد افتاد.

 

نداشتن هدف مشخص و روشن
آیا واقعا می دانید که مشتری از شما چه کاری می خواهد تا برایش انجام دهید؟ تعداد بسیار زیادی از فریلنسرها، هدف روشن و واضحی برای پروژه های خود ندارند.

 

پذیرفتن کارها بیش از حد توان
این اصلا خوب نیست که بیشتر از توانتان پروژه بگیرید و بخواهید بر روی این پروژه ها کار کنید. این حالت حتی می تواند بسیار استرس زا باشد.

 

وقفه در کار
آیا مدام در کارتان وقفه ایجاد می شود؟ مقداری طول می کشد تا بعد از هر وقفه، بهره وری تان مجددا به حالت اولیه برگردد. وقفه های بیش از اندازه می تواند به کار شما لطمه سنگینی وارد کند.

 

بیماری
هیچ کس نمی تواند زمانی که بیمار است، بهترین کیفیت را در کار ارائه دهد. اگر احساس سلامتی نمی کنید، به مسائل مربوط به سلامت خود رسیدگی کنید تا کارهایتان همانطور که می خواهید انجام شود.

 

عدم تمرکز
آیا شما ناخودآگاه از یک کار به کار بعدی می پرید؟ اگر چنین است، احتمالا شما از عدم تمرکز رنج می برید. بنشینید و برای کارهایی که می بایست انجام دهید، یک برنامه بنویسید. سپس این برنامه را دنبال کنید.

 

نداشتن علاقه به کار
بسیاری از فریلنسرها ناخودآگاه کارهایی را قبول می کنند که هیچ علاقه ای به انجام آن ندارند.

 

زمان بندی نا مناسب
فریلنسرهای پاره وقتی که کار تمام وقت انجام می دهند، ممکن است مشکل کمبود زمان داشته باشند و نتوانند کارهای خود را به موقع انجام دهند.

 

کمبود خواب
در حالی که کار کردن تا نیمه های شب ممکن است بسیار عالی به نظر برسد، کمبود خواب می تواند سرعت کار شما را آهسته تر کند و حتی می تواند شما را بیمار کند.

 

افسردگی
آیا هر روز برای انجام کارهایتان در حال کشمکش با خود هستید؟ آیا فاقد شور و شوق کافی برای انجام کارهایی هستید که قبلا به آنها علاقه داشتید؟ اگر این چنین است، ممکن است دچار افسردگی شده باشید. در این حالت به یک شخص حرفه ای نیاز دارید تا به شما کمک کند.

 

نگرش بد
آیا در مقابل مشتریان، خود را فردی عصبانی می بینید؟ نگرش بد می تواند مسیر کاری شما را تحت تاثیر قرار دهد.

 

بی مسئولیتی
به عنوان یک فریلنسر، شما در درجه اول مسئول هستید تا کار را به موقع انجام دهید. برای برخی از فریلنسرها مشکل است که خودشان مسئول کارهای خود باشند و رئیسی بالای سر آنها نباشد.

 

حرف های غیر واقعی مشتریان


آیا تا به حال آرزو کرده اید که یک دروغ سنج داشتید و به وسیله آن مشتریان خود را تست می کردید؟

مشتریان اغلب در طول مذاکرات پروژه و یا در طول انجام پروژه، اظهاراتی دارند که هیچکدام درست نیستند.

گاهی اوقات آنها این کار را به دلیل خاصی انجام می دهند (به عنوان مثال زمانی که سعی می کنند شما را مجبور کنند تا قیمت پیشنهادی خود را کاهش دهید و یا کار را با سرعت بیشتری انجام دهید).

به عنوان یک فریلنسر، این وظیفه شماست که تشخیص دهید چه زمانی مشتری با شما صادق است و چه زمانی صادق نیست. به نظر من این کار به هیچ وجه کار آسانی نیست.

در این پست چند اظهار نظر غیر واقعی مشترک بین مشتریان را به شما معرفی می کنم. از این فهرست به عنوان یک راهنما در تعاملات و مذاکرات با مشتریان استفاده کنید.

این احتمالا درست نیست که می گویند …

 

“من هیچ سوالی ندارم”

شنیدن این حرف از طرف شخصی که می خواهد بر روی سرویس ها و خدمات شما سرمایه گذاری کند، بسیار ترسناک می باشد. این طبیعی است که یک مشتری از شما سوال بپرسد و اگر این کار را نکند، این می تواند یک علامت هشدار برای شروع مشکلات بعدی باشد. گاهی نیز امکان دارد مشتری خجالتی باشد. سعی کنید مشتری خود را تشویق کنید تا در مورد هر نوع نگرانی راجع به پروژه صحبت کند.

 

“من دقیقا نمی دانم چه می خواهم. تنها زمانی که پروژه را ببینم خواهم دانست.”

اصولا طراحان چنین جمله ای را از مشتریان خود زیاد شنیده اند. معمولا این جمله به معنای این است که “من هیچ نظری ندارم که چه می خواهم، و احتمالا علاقه ای هم به آنچه شما انجام می دهید ندارم.” هنگامی که این کلمات را شنیدید، به چنین مشتری جواب رد بدهید و پروژه او را قبول نکنید.

 

“من نمی توانم بیعانه زیادی پرداخت کنم، اما در انتهای پروژه پول خوبی به شما می دهم.”

آیا حرف آنها را واقعا باور می کنید؟ شما نباید این حرف را باور کنید، مگر اینکه آنها بهترین دوست شما و یا از آشنایان شما باشند. حتی با این وجود هم نباید به آنها اعتماد کنید. به این مشتری بگویید که ایجاد بیعانه همیشه مورد نیاز است، و هیچ استثنایی وجود ندارد.

 

“من کارم را تازه شروع کرده ام، و توان مالی زیادی ندارم.”

این جمله برای جلب همدردی و احساس ترحم شما گفته می شود تا هزینه کمتری از آنان دریافت کنید و به آنان تخفیف بدهید. اما نکته مهم این است که هر خدمت و سرویسی، قیمت خود را دارد. به عنوان مثال من نمی توانم تصور کنم که چنین مشتریانی به اداره برق می روند و می گویند به این دلیل که کسب و کار خود را به تازگی راه اندازی کرده اند، پس باید مبلغ کمتری برای برق پرداخت کنند.

 

“من فکر نمی کنم کاری که انجام می دهید، زیاد سخت باشد.”

این یک دروغ آشکار است. اگر آنچه از شما خواسته شده تا انجام دهید بسیار آسان بود، پس مشتری به شما نیاز ندارد. در مورد این بی احترامی با مشتری خود صحبت کنید. به نظر من تقریبا هیچ راهی وجود ندارد که یک فریلنسر بتواند این رابطه را نجات دهد و پروژه را با چنین مشتری شروع کند.

 

“برادر / همسر / پسر عموی من می توانند کاری که شما انجام می دهید را انجام دهند.”

شاید آنها بتوانند، شاید نتوانند. اما مطمئنا به دلایلی مشتری شما را استخدام کرده است نه برادر/ همسر/ یا پسر عموی خود را. بنابراین حدس من این است که آنها نمی توانند کاری را که شما انجام می دهید، انجام دهند. اگر چنین جمله ای را از مشتری شنیدید، بهتر است مودبانه از او بپرسید که چرا آنها را استخدام نکرده اند.

 

“من می دانم که این کار را چگونه انجام دهم، فقط وقت ندارم.”

گاهی اوقات این جمله درست است. بعضی افراد سرشان بسیار شلوغ است. این امکان وجود دارد که مشتری خود را در حوزه ای که شما می خواهید برایش کار انجام دهید، تخصص داشته باشد. با این حال، این امکان نیز وجود دارد که آنها واقعا نمی دانند که چگونه باید آن کار را انجام دهند و فقط فکر می کنند که می توانند انجام می دهند.

 

“من این پروژه را تا ساعت ۴ عصر لازم دارم.”

معمولا این جمله در ساعت ۳ بعدازظهر به شما گفته می شود. موارد اضطراری معمولا خیلی کم پیش می آیند. منظورم این است، چه اتفاقی می افتد اگر آنها را یک روز دیگر صبر کنند؟ به جای اینکه این جمله نشان دهد که موردشان اورژانسی است، بیشتر نشاندهنده عدم برنامه ریزی از سمت مشتری می باشد.

 

“بیایید یک جلسه کوتاه داشته باشیم.”

جلسات می توانند ارزشمند باشند، اما همچنین می توانند باعث اتلاف وقت شوند. برخی از مشتریان به راحتی از بحث خارج می شوند. سعی کنید زمان خود را کنترل کنید و به آنها یادآوری کنید که وقت شما بسیار محدود است. به آنها بگویید “من می توانم شما را در ساعت ۱:۳۰ ملاقات کنم، اما جلسه دیگری در ساعت ۲:۰۰ دارم و باید به آن جلسه برسم”. شما می توانید محدودیت زمانی خود را در طول جلسه به مشتری یادآوری کنید.

 

ترجمه در خانه


اگر شما با زبان دیگری آشنایی دارید، ممکن است بتوانید پروژه های ترجمه برون سپاری شده شرکت ها و یا پروژه های موجود در سایت های فریلنسینگ را در خانه ترجمه نمایید. شرکت ها و مشتریان همیشه به دنبال راهی برای پیدا کردن افراد با گویش های مختلف هستند، تا از این طریق کارهایشان را سریعتر و راحت تر انجام دهند.
در این پست به شما خواهم گفت که چطور می توانید از راه دور و در خانه کار کنید و از مزایای کار فریلنسینگ بهره مند شوید.

 

دارالترجمه ها و دفاتر ترجمه

بسیاری از دفاتر ترجمه حجم بالایی از اسناد، ایمیل ها و نامه هایی را دریافت می کنند که نیاز به ترجمه برای خواننده دارد. بعضی از دفاتر، کارها را به صورت آنلاین انجام می دهند. این دفاتر مترجمینی دارند که از راه دور و در خانه کار می کنند و اطلاعات را به راحتی از طریق اینترنت منتقل می کنند. این دفاتر، اسناد و متون را از طریق اینترنت برای مترجمینی که مسلط به زبان خاصی هستند می فرستند تا در زمان مقرر شده، آن ها را ترجمه و برای آنان ارسال نمایند. مترجم، متن مورد نظر را به زبانی که مشتری درخواست کرده است ترجمه می کند و سپس آن را ارسال می نماید.
برخی از دفاتر تخصصی هستند، و فقط برای مقاصد خاص شروع به کار کرده اند و تنها زبان های خاصی را ترجمه می کنند. دفاتری نیز وجود دارند که پروژه های بیش از ۱۵۰ زبان مختلف را انجام می دهند.

 

ترجمه تلفنی

هنگامی که یک مشتری نیاز دارد تا از طریق تلفن با کسی که زبان مشترکی با وی ندارد ارتباط برقرار کند، ممکن است از سرویس ترجمه تلفنی استفاده کند. این دو نفر قادر خواهد بود با یکدیگر از طریق یک مترجم تلفنی صحبت کنند، به این صورت که چند کلمه می گویند و منتظر می مانند تا این کلمات توسط مترجم ترجمه شود و بعد از آن مکالمه را ادامه می دهند. در حال حاضر چندین شرکت غیر انتفاعی و سازمان دولتی از این سرویس استفاده می کنند.
مترجمان تلفنی باید به صورت شفاهی مسلط به هر دو زبان مبدا و مقصد باشند و باید از مهارت شنیداری بسیار خوبی بهره مند باشند تا به موفقیت برسند. برخی از شرکت ها به مترجمین خود آموزش زبان می دهند تا کمک بیشتری به آنها کند، اما این مترجمین از قبل می بایست شنوندگان و سخنرانان قوی و حرفه ای باشند.

 

سایت های فریلنسینگ

وب سایت های بسیاری وجود دارند که خدمات ترجمه آنلاین ارائه می دهند. این سایت ها در واقع رابط بین مترجم و مشتریان می باشند. مشتریان می توانند ترجمه متن خود را به مترجمان آنلاین حرفه ای در این سایت ها بسپارند و پس از تحویل ترجمه هزینه آن را پرداخت کنند. ترجمه در تمامی زمینه های تخصصی و به چند زبان زنده دنیا مانند انگلیسی، عربی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، روسی، چینی، ترکی و غیره توسط مترجمان خبره و متخصص انجام می‌پذیرد. این سایت ها مجموعه بزرگی از مترجمان را جهت هر چه بهتر و سریعتر ارایه کردن خدمات ترجمه، گردهم آورده اند. کاهش هزینه تمام شده ترجمه برای مشتریان به دلیل امکان انتخاب کیفیت ترجمه و عدم نیاز به مراجعه حضوری از نتایج کار با این وب سایت ها می‌باشد.

 

شخصیت های مختلف فریلنسرها


فریلنسرهای موفق بسیاری وجود دارند که شخصیت های متفاوتی دارند. نوع شخصیت شما نمی بایست مانعی برای موفقیت شما محسوب شود. اما متاسفانه، در اغلب موارد اینگونه است.

در این پست، من شما را با چند شخصیت مختلف فریلنسرها آشنا خواهم کرد.

 

فریلنسر کمال گرا

اگر همیشه در کار خود و دیگران خطاها و ایرادات را به سرعت پیدا می کنید، شما ممکن است کمال گرا باشید. شما تمایل به رعایت استانداردهای بسیار بالا دارید، به جزئیات بسیار توجه می کنید، و چیزهای کوچک را مورد توجه قرار می دهید.
هنگامی که صحبت از دقت و کیفیت بالا به میان می آید، کمال گرایان واقعا می درخشند. استانداردهای بالای کمال گرایان به این معنی است که یک مشتری می تواند انتظار تحویل یک کار درجه یک را از جانب فریلنسر داشته باشد، زیرا کمال گرایان به هیچ چیز دیگری جز ارائه بهترین کار به مشتری، توجه نخواهند کرد.

یکی از چالش های شما به عنوان یک فریلنسر این است که حتی زمانی که کار به خوبی پیش رفته است، نمی خواهید آن را تمام شده فرض کنید و به مشتری تحویل دهید. در واقع تمایل کمال گرایانه شما به تجدید نظر و اصلاح کار می تواند باعث شود تا پروژه را در زمان مقرر تحویل ندهید.

چالش دیگری که با آن مواجه می شوید این است که بیش از حد به خود سخت می گیرید. چشم انتقادی شما ممکن است اشتباهات و ایراداتی را پیدا کند که از نظر دیگران آشکار و یا اصلا مهم نیست.

 

فریلنسر مردمی

اگر به راحتی و با اولین برخورد، دوستان زیادی پیدا می کنید، پس شما احتمالا یک فرد مردمی هستید. شما تقریبا همه را دوست خواهید داشت و آنها نیز شما را دوست خواهند داشت. شما عاشق گذراندن وقت با دیگران و همچنین به دنبال فرصتی هستید تا افراد جدید را در هر زمان که می توانید، ملاقات کنید.

برقراری ارتباط با افراد، یکی از مزیت های یک فریلنسر مردمی می باشد. بسیاری از فریلنسرها که این شخصیت را دارند، با شبکه های بزرگی در ارتباط می باشند، که به آنها در کسب و کار فریلنسینگ کمک می کند.

یکی از چالش های یک فریلنسر مردمی این است که چه زمانی کار را شروع کند و آن را انجام دهد. یک فریلنسر مردمی ممکن است وسوسه شود تا زمان زیادی را صرف وقت گذراندن با دوستان خود در کافی شاپ و یا شبکه های اجتماعی کند.

یکی دیگر از چالش هایی که یک فریلنسر مردمی با آن مواجه می شود این است که بیش از حد به دیگران اعتماد می کند. از آنجا که او همه را دوست دارد، تقریبا برایش مشکل است که تصور کند کسی ممکن است افکار ناخوشایندی در ذهن داشته باشد. همواره نسبت به فریبکاران احتمالی هوشیار باشید و حتی اگر فکر می کنید آنها را به خوبی می شناسید، با این حال سعی کنید حتما یک قرارداد با آنان ببندید.

 

فریلنسرهای قانون شکن

اگر به این دلیل فریلنسر شده اید که نمی توانید قوانین و محدودیت های دراز مدت محل کار را تحمل کنید، پس شما یک قانون شکن هستید. قانون شکنان افراد باهوشی هستند و ایده های درخشانی دارند، اما اغلب در انتقال ایده مشکل دارند و صبر و تحمل آنها بسیار کم است.

قانون شکنان نیاز به یک خروجی مثبت برای ایده ها و خلاقیت خود دارند. پروژه های جانبی اغلب بهترین پاسخ به نیاز آنها می باشند. از آنجا که یک قانون شکن علاقه ای به پیروی از یک رئیس یا قوانین ندارد، پروژه جانبی به وی اجازه می دهد تا به روش خود عمل کنند و خروجی خلاقانه ای را ارائه کند.

به طور کلی یک مشتری جزء گرا و وسواسی برای یک فریلنسر قانون شکن، مشتری خوبی محسوب نمی شود. اگر شخصیت شما اینگونه است، به دنبال مشتریانی باشید که سختگیر نیستند و تمایل دارند تا در پروژه های خود افسار امور را آزادانه در اختیار شما قرار دهند.

داشتن صبر برای مقابله با مشتریانی که در کسب وکار خود از یک رویکرد ساختاری استفاده می کنند، یک چالش واقعی برای شخصیت های شورشی می باشد. پس اگر شما با مشتری کار می کنید که ساختارگرا است، سعی کنید صبور باشید.

 

فریلنسر کنترل کننده

آیا اگر ندانید که دقیقا چه اتفاقی برای کسب و کار و پروژه هایتان می افتد، عصبانی می شوید؟ آیا شما از محول کردن کار به دیگران متنفرید؟ اگر همه این ها خصوصیات شما را توصیف می کند، این احتمال وجود دارد که شخصیت شما کنترل کننده است.

این افراد، مدیران پروژه بسیار عالی هستند. آنها همیشه می دانند که پروژه در کدام مسیر است و چگونه می توان آن را به سطح بعدی رساند. مهارت های سازمانی ذاتی آنها می تواند یک دارایی واقعی برای کسب و کار فریلنسینگ باشد.

مشکل یک فریلنسر کنترل کننده این است که ممکن است سعی کند بیش از اندازه کار کند. وی حتی زمانی که کارهای بسیاری برای انجام وجود داشته باشد، از محول کردن کار به دیگران متنفر است. اگر شما یک کنترل کننده هستید، بهتر است خود را مجبور کنید و به خودتان عادت دهید تا در واقع نیاز و لزوم، از دیگران کمک بگیرید.

یکی دیگر از چالش هایی که یک کنترل کننده با آن مواجه می شود، در واقع برخورد با زندگی غیر قابل پیش بینی فریلنسینگ است. به عنوان یک شخصیت کنترل کننده، اگر برای مقابله با احتمالات یک برنامه ریزی داشته باشید، احساس خیلی بهتری خواهید داشت. داشتن یک ذخیره مالی برای مواقع اضطراری می تواند ایده خوبی برای تمامی فریلنسرها باشد، اما این برای شما یک الزام است.

 

فریلنسر خجالتی

برخی از افراد نسبت به سایرین کمتر برونگرا هستند. اگر ملاقات چهره به چهره با یک مشتری و یا ارائه یک سخنرانی شما را دچار استرس می کند، نوع شخصیت شما احتمالا خجالتی است.

فریلنسرهای خجالتی چیزهای زیادی برای ارائه دارند. آنها اغلب شنوندگان دلسوزی هستند و می توانند نسبت به مشتریان خود بسیار وفادار باشند.

به عنوان یک فریلنسر خجالتی، بازاریابی یکی از مشکلات احتمالی می باشد. شما از بکار بردن نام خود و معرفی خود در دنیای بیرون نفرت دارید، اما باید بدانید که اگر می خواهید در کسب و کار خود موفق باشید، می بایست برای خود بازاریابی کنید و خود را به دیگران معرفی کنید.

خوشبختانه، اقداماتی وجود دارد تا فریلنسرهای خجالتی بتوانند در کسب و کار خود موفق شوند. فقط مراقب باشید کارها را به آینده موکول نکنید و از انجام آنها سر باز نزنید، زیرا در این صورت پروژه های زیادی دریافت نخواهید کرد.

 



مطالب تصادفی

  • دانلود کتاب مرجع امتحان 413-70 MCSE
  • دانلود کتاب مرجع امتحان 412-70 MCSA
  • دانلود کتاب مرجع امتحان MCSA   70-410
  • دانلود کتاب مرجع اموزش MCSA  70-411
  • دانلود کتاب فوق العاده Networking All-in-One For Dummies
  • دانلود کتاب کمیاب XSS Attacks - Exploits and Defense

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد