دسته بندی سایت
محبوب ترین ها
پرفروش ترین ها
پر فروش ترین های فورکیا
پر بازدید ترین های فورکیا
برچسب های مهم
آمار بازدید سایت
پیوند ها
به عنوان کارآفرینی که همواره بدنبال رشد و تکامل در حرفهاش بوده است، همیشه تلاش کردهام نقلقولهای بصیرانهای را جمعآوری کنم که به من کمک میکنند تا کارهایم را بخوبی مدیریت کنم. طی این سالها، صدها نقلقول جمعآوری کردهام. اما یک نوع از آنها بیش از بقیه برای من مشهود بوده و آن هم ضربالمثلهای چینی است. این ضربالمثلها با ایدههای پیچیدهای همچون کارآفرینی براحتی ارتباط برقرار میکنند و همین امر باعث شده است تا بشدت مجذوبشان شوم.
به منظور درک این گفتارها، لازم است ابتدا مفاهیم و دلالتهای شخصی را از آنها استنتاج کنید، در اینصورت است که میتوانید این مفاهیم را در زندگیتان بکار ببرید. در ادامه شش نمونه از ضربالمثلهای چینی محبوب من همراه با توضیح معانیشان آورده شده که به رشد کسبوکارتان کمک میکند.
۱- “کارگر بیمهارت، ابزار کارش را مقصر میداند”
هرکسی ممکن است مرتکب اشتباه شود اما نحوهی روبرو شدن با آن اشتباه همان چیزیست که میتواند از شما یک کارآفرین موفق بسازد. زمانی که با شکست مواجه میشوید بجای بهانه آوردن و سرزنش کردنِ دیگران، مسئولیت کارتان را بعهده بگیرید و از تجربیات پند بگیرید.
۲- “اگر یک سال موفقیت میخواهی دانه بکار. اگر ده سال موفقیت میخواهی درخت بکار. اگر صدسال موفقیت میخواهی مردم را پرورش بده“
بسیاری از کارآفرینان به محض اینکه وارد کسبوکاری میشوند تنها به پول و پولدار شدن فکر میکنند. هرچند داشتن ذهن اقتصادی بسیار مهم است اما اجازه ندهید قضاوتتان را تحت تاثیر قرار دهد. کسبوکار پایدار از طریق سرمایهگذاری و صرف کردن زمان و انرژی در ایجاد یک اجتماع حاصل میشود. این اجتماع میتواند هم از درون یعنی با کارکنان باشد و هم از بیرون یعنی با مشتریان شکل گیرد.
۳- “همصحبتی با یک فرد دانا به اندازهی ۱۰ سال مطالعه ارزش دارد”
از مهمترین چیزهایی که یک کارآفرین باید بداند، پند گرفتن و آموختن از افراد باتجربهتر است. این افراد اغلب “مرشد یا مربی” خوانده میشوند. مرشد به شما کمک میکند تا بر چالشهای کارتان غلبه کنید، بسوی استراتژی بازاریابیتان پیش روید و هدفتان را بهتر بشناسید.
۴- “چیزهای ارزان خوب نیستند؛ چیزهای خوب ارزان نیستند”
صاحبان کسبوکارهای جدید از پول خرج کردن در کارشان بیم دارند. بنابراین خساست بخرج میدهند و به سمت چیزهای ارزان میروند که کیفیتی ندارند. آیا شما هم به شخصه طرفدار چنین چیزی هستید و علاوه بر سرمایهگذاری به هزینهی تولید کسبوکار هم توجه زیادی دارید؟ سعی کنید روی چیزهای باکیفیتتر سرمایهگذاری کنید تا کسبوکارتان رونق یابد.
۵- “معلم فقط در را باز میکند، تو خودت باید وارد شوی”
شما ممکن است از معتبرترین دانشگاه، بالاترین مدرک را بگیرید اما اگر عملا از آگاهی و دانش خود برای رونق بخشیدن به کسبوکارتان استفاده نکنید، آیا داشتن آن مدرک اهمیتی دارد؟ هر چقدر که صرف یادگیری میکنید، به همان میزان بکار گرفتن آن آموختهها بشکل عملی هم دارای اهمیت است.
۶- “امپراطور ثروتمند است اما قادر به خریدن یک سال عمرِ بیشتر نیست”
بزرگترین بهانهای که میشنوم این است که مردم میگویند نمیتوانند کارشان را شروع کنند فقط به این خاطر که “پول ندارند”. مگر بیل گیتس، لری پیج، سِرگی برین یا مارک کوبان داشتند؟ همهی آنها از طبقهی متوسط جامعه بودند. چیزی که همهی آنها را به سمت ساخت کمپانیهای چند میلیارد دلاری سوق داد زمان بود، منبعی که در دسترس همهی ماست.
برگرفته از: www.inc.com
برچسب های مهم
زمانی بود که وقتی از کارآفرینان جوان صحبت به میان میآمد همهی توجهها به سمت بیل گیتس و استیو جابز بود که به ترتیب مایکروسافت را در ۲۳ سالگی و اپل را در ۲۱ سالگی تاسیس کردند.
مارک زاکربرگ فیس بوک را در ۱۹ سالگی بنیان نهاد. بعد از این دستاورد، کارآفرینان جوان و جوانتر شدند. جدیدترین گروه بنیانگذاران شامل صاحبان شرکتهایی هستند که حتی به ردهی سنی بزرگسالان وارد نشدهاند. بعضی از این افراد هنوز به سن مجاز برای رانندگی کردن نرسیدهاند.
به علت دسترسی آسان به تکنولوژی از زمان تولد، نسل جدید میتوانند نشان دهند که تا چه اندازه میتوانند مبتکر باشند و ثابت کنند که سن و سال نمیتواند مانعی برای شایستگی آنها باشد.
مهم نیست چند سال داریم، موفقیت در زمینهی کارآفرینی برای افراد بلندپروازی که به اندازهی کافی تلاش میکنند قابل دسترسی است. در ادامه با صاحبان کسبوکارهای موفق و الهامبخش بسیار جوان آشنا میشوید که در دنیای تکنولوژی به موفقیتهای چشمگیری دست یافتهاند.
شوبهام بانرجی – ۱۳ ساله، ساکن سانتا کلارا، کالیفرنیا
بعد از جستجو کردن در اینترنت راجع به اینکه افراد نابینا چگونه میتوانند بخوانند، این نوجوان ۱۳ ساله موفق به ابداع یک پرینتر بریل به نام Braigo شد. بانرجی اولین شرکت خود یعنی Braigo Labs را در زمینهی توسعه ماشینهای ارزانقیمت برای پرینت به صورت بریل تاسیس کرد.
به تازگی کمپانی اینتل در استارتاپ وی سرمایهگذاری کرده است.
سروش قدسی – ۱۳ ساله، ساکن واترلو، آنتاریو
TNW به تازگی مقالهای دربارهی سروش قدسی نوجوان سیزده ساله صاحب شرکت Slik Technologies، که به شما اجازه بررسی، ردیابی، و فیلتر شرکتها بر اساس معیارهای ویژه را می دهد، منتشر کرده است.
این چهارمین استارتاپ او و دومین سمت او به عنوان مدیرعامل یک شرکت است.
روهان آگراوال – ۱۴ ساله، ساکن کاپرتینو، کالیفرنیا
این نوجوان ۱۲ ساله که برنامهنویسی خودآموخته است فعالیت خود را در عرصهی رباتیک به عنوان یک کارآموز برجسته در OLogic آغاز کرد. او موسس Alepile است، که یک شرکت مشاوره تخصصی در زمینهی رباتیک، طراحی وب و بردهای مدار چاپی میباشد.
بروک مارتین – ۱۵ ساله، ساکن اسپوکین، واشنگتن
مارتین به عنوان مخترع ICPooch، شرکت خود را تاسیس کرد و داوران شوی تلویزیونی Shark Tank را بسیار تحت تاثیر قرار داد و افتخارات زیادی را کسب کرد. این دانشآموز ۱۵ سالهی دبیرستانی به تازگی تکنولوژی قبلی خود را برای کمک به سالمندان بازطراحی کرده است.
جردن کیسی – ۱۵ ساله، ساکن واترفورد، ایرلند
قبل از اینکه توسعهدهندهی اپلیکیشنهای تلفن همراه شود، در سن ۹ سالگی بدون آموزش دیدن یاد گرفت برنامه بنویسد و در ۱۲ سالگی شرکت خود را تاسیس کرد.
شرکت بازیهای کیسی، یک شرکت مستقل بازیهای مخصوص تلفنهای همراه است که در ایرلند بسیار موفق است. علاوه بر اپلیکیشنهای موبایل، شرکت سوم او Eventzy که یک سایت مدیریت رویدادهای آنلاین است، در نوامبر ۲۰۱۴ شروع به فعالیت کرد.
بن پاسترنک – ۱۶ ساله، ساکن سیدنی، استرالیا
کمتر دانشآموزی در سال دوم دبیرستان هم از طرف گوگل و هم فیسبوک دعوت به همکاری میشود. اما در مورد پاسترنک اینگونه نبود.
بعنوان موسس و خالق One App، بعد از اینکه بازی iPhone این دانشآموز بلندپرواز به نام Impossible Rush، در ۶ هفتهی اول توسط علاقهمندان ۵۰۰۰۰۰ بار دانلود شد، هر دو شرکت مذکور از او برای بازدید در فضای شرکت خود دعوت کردند.
اریک فینمن – ۱۶ ساله، ساکن فرانسیسکو، کالیفرنیا
در اواخر سن ۱۵ سالگی توانست ۱۰۰ دلار سرمایهی خود را تبدیل به ۱۰۰۰۰۰ دلار کند که از آن برای راهاندازی Botangle، که یک برنامهی آموزشی آنلاین بود، استفاده کرد.
حال در سن ۱۶ سالگی فینمن به کالیفرنیا نقل مکان کرده و برای کمک هزینهی تحصیلی Thiel درخواست داد و به تازگی در حال بررسی کردن کلاسها در استنفورد میباشد.
ماتئوس ماش – ۱۷ ساله، ساکن پامرانیان ویودشیپ، لهستان
با الهام گرفتن از دنیای موسیقی هیپ-هاپ، ماش ۱۷ ساله اپلیکیشن انتقال پیام خود را به نام FIVE مدلسازی کرد.
FIVE، ساعت اپل را به یک وسیلهی ارتباطی عالی برای کاربران زبان اشارهی بینالمللی (ISL) تبدیل کرد و ماش اکنون در حال کار بر روی این اپلیکیشن برای اضافه کردن یک دیکشنری ISL به آن میباشد.
شریا شانکار -۱۸ ساله، ساکن ساحل سانفرانسیسکو، کالیفرنیا
شریا متخصص علوم کامپیوتر در دانشگاه استفورد میباشد. زمانیکه هنوز در دبیرستان در حال تحصیل بود، برای دختران دبیرستانی یک کمپ تابستانی رایگان مجازی در زمینهی علوم کامپیوتر به نام Camp Sci Girl تاسیس کرد تا شکاف جنسیتی در زمینهی تکنولوژی را کم کند.
مینگ هورن – ۱۸ ساله، ساکن برکلی، کالیفرنیا
بسیاری از کارآفرینان از فکر یک رقابت پرفراز و نشیب میترسند. در ۱۸ سالگی هورن برد یک رقابت را تجربه کرد. موسس KhodeUp، که در یک کلاس توسعهی وب ۴ هفتهای در پرورشگاه Future Light در کامبوج آموزش دید، جزو برندگان مسابقهی ملی کامپیوتر در سال ۲۰۱۴ در NCWIT Aspirations شد.
با پیشرفتهای صورت گرفته در زمینهی تکنولوژی، نسل جدید کارآفرینان بیشتر از آنچه انتظار میرود پیشرفت خواهند کرد. موفقیتهایشان را دنبال میکنند و با دانستن اینکه سنوسال خلاقیت آنها را محدود نمیکند برای پیشرفتهای بیشتر اشتیاق پیدا میکنند.
برگرفته از: thenextweb.com
برچسب های مهم
دنیای “طراحی گرافیک” همچون اقیانوس بزرگی مملو از اسرار متعدد است. در طول چند دههی اخیر، طراحیهای گرافیکی به سرعت تکامل یافتهاند. گویی طراحان به یکباره هجوم آوردهاند تا ایدههای جدید و نوآورانه خلق کرده و کسبوکار خود را برجسته نمایند و تاثیر بسزایی بر مشتری، سازمان و کل بازار داشته باشند.
طرحهای گرافیکی مثلا طراحی حرفهای لوگو، طراحی خلاقانه وب، طراحی صفحات رسانههای اجتماعی و مواردی از این قبیل برای اِعمال موثر برندینگ در کسبوکارها ضروری هستند. در واقع، کارشناسان و دست اندرکاران صنعت معتقدند هیچ کسبوکاری بدون طراحی گرافیکی به جایی نمیرسد.
برای طراحان مهم است که با تاریخچهی طراحی گرافیک آشنا شوند و از مسیر تکامل آن همچنین اینکه چطور گذشتهی آن به جایگاه کنونی و آیندهی طراحی در سراسر جهان کمک کرده است، باخبر شوند.
پس اگر درمورد تاریخچهی طراحی گرافیک و تکامل آن در طی سالهای گذشته کنجکاوید، ۱۰ مورد ذکر شده در ادامه مطلب قطعا شما را به هیجان میآورد.
۱- مردم بر این باور هستند که “طراحی لوگو” از قرن ۱۳، زمانیکه مصریان باستان حیوانات اهلی خود را با حروف تصویری علامتگذاری میکردند تا مالکیت آنها را مشخص کنند، آغاز شده است.
۲- “طراحی گرافیک” به علائم تصویری سومریان و حروف تصویری مصریان در طی سالهای ۲۵۰۰ تا ۱۴۰۰ قبل از میلاد برمیگردد.
۳- “تایپوگرافی” در اواسط سدهی ۱۴۰۰ میلادی با استفاده از متای (Meta) قابل استفادهی مجدد آغاز شد. یوهان گوتنبرگ کسی بود که اولین حروف چاپی متحرک را ایجاد کرد. کلاد گاراموند انواع اولیهی ریختهگری را خلق کرد و در سال ۱۵۳۰ توسعه و فروش فونت به پرینترها را آغاز کرد.
۴- در قرن ۱۸، حروف برمبنای اصول ریاضی طراحی شدند. همچنین تایپوگرافی زینتی در اواخر قرن ۱۹ رایج شد. اولین فونت sans-serif در یک خط از یک کتاب معرفی شد.
۵- اواخر قرن ۱۹، هنر نو (Art Nouveau) بعنوان سبک هنری بین المللی ظاهر شد و خیلی زود دنیای طراحی گرافیک را تسخیر کرد.
۶- فونت هلوتیکا (Helvetica) در قرن بیستم به دنیا معرفی شد و خیلی زود به یکی از پرکاربردترین فونتها تبدیل گردید.
۷- سبکهای گرافیکی پاپ آرت و سایکادلیا بین سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ شهرت زیادی یافتند.
۸- در اواسط دههی ۱۹۷۰، طراحان به فاصلهی کلمات، تایپ بهم ریخته و پیچشی، تایپ ماشینی و کلاژ توجه بیشتری کردند.
۹- از ۱۹۹۰ به بعد سبک خیابانی بسیار شهرت یافت. این نوع نوشتار رایج گردید و به کامپیوترها راه یافت.
۱۰- اولین وب سایت جهان در سال ۱۹۹۲ راه اندازی شد.
این موارد حقایقی جالب از تاریخچهی طراحی گرافیک هستند. هدف ما درک تکامل طراحی گرافیک و عناصر آن در طی سالهای اخیر است. اگر شما نیز طراح هستید، قطعا از تاریخچهی رنگارنگ طرحهای گرافیکی الهام خواهید گرفت.
برگرفته از: www.designhill.com
برچسب های مهم
مدیر بودن گاهی ناخوشایند و آزاردهنده است. هر مدیری در بهترین روزهای کاریش، مسئول اطمینان از مطلوبیت سطح عملکرد و روحیهی خوب کارکنان است. در بدترین روزها، مدیران باید روشهای خلاقانهای برای ایجاد انگیزه و حل مسئله بیابند حتی اگر تصمیماتشان نامعقول باشد.
بسیاری از مردم علاقه دارند مدیر شوند و یا برای آن تلاش میکنند، و برخی بدون اینکه آموزش ببینند به این مقام رسیدهاند . اگر شما هم برای مدیر بودن تلاش میکنید و یا با یکی از آنها در تعاملید، با مرور این مطلب بهترین ویژگیهای یک مدیر خوب را بشناسید.
۱- تشویق میکنند. هر تیمی نیاز دارد حمایت شود. مدیران موفق میدانند چطور باعث شوند تا کارکنان ترقی کنند و به آنها حس توانایی انجام هرکاری را القا میکنند.
۲- قدردانی میکنند. وقتی کسی کارش را خوب انجام میدهد، نیاز دارد مورد قبول واقع شود و میخواهد بداند که فردی از کارش قدردانی خواهد کرد. هیچ کار خوبی از دید مدیران موفق پنهان نمیماند.
۳- میپذیرند. تمام افراد قادر به رسیدن به تواناییهای بالقوهی خود نیستند و همیشه همه چیز بر وفق مراد آدم نیست. مدیران موفق در رویکردشان عملگرا هستند و نظرات کاربردى و واقع گرایانه دارند.
۴- تمرکز میکنند. هرچه شرکت در کار خود پیشروی میکند، مشکلات بیشتر میشوند. مدیران موفق بحثهای بی فایده را محدود کرده و در مسیر اهداف شرکت قدم میگذارند.
۵- تعلیم میدهند. اگر تیم را به حال خود بگذارید ممکن است از مسیر خود منحرف شود. مدیران موفق هدفمند و روشن فکرند و به اعضای تیم کل مسیر را نشان میدهند.
۶- انگیزه میدهند. برای بسیاری از افراد کار کردن بسیار طاقت فرسا است بویژه وقتی روی پروژههای خسته کننده کار می کنند. مدیران موفق به کارمندان انرژی میدهند.
۷- اعتماد میکنند. بدون اعتماد، عملکرد تیم نادرست و دور از انتظار خواهد بود. مدیران موفق میدانند اعتماد، از رفتارشان نشات میگیرد. آنها همیشه طوری رفتار میکنند که معتمد باشند و تعهد و وفاداریشان را به تیم نشان دهند.
۸- قربانی میکنند. بسیار هستند مدیرانی که در ظاهر خوبند اما عملکرد تیمشان غیر از این را نشان میدهد و یا برعکس. مدیران موفق درصورت نیاز شهرتشان را قربانی اهداف تیم میکنند.
۹- گوش میدهند. یک تیم موفق ایدههای خوبی دارد و سزاوار است شنیده شود. مدیران موفق شنوندگانی فعالی هستند، حتی اگر اعضای تیمشان حرفی نزنند.
۱۰- تفریح میکنند. حتی بهترین تیمها هم خسته و بی حوصله میشوند. مدیران موفق میدانند چه زمانی با جک گفتن یا تعریف کردن داستانهای جالب گروه را از این حالت خارج کنند. آنها محیط کار را به قدری مهیج میکنند که اعضا میخواهند همیشه آنجا حضور داشته باشند.
۱۱- قدرت میدهند. یک تیم نمایانگر مجموع اعضایش است. برای بهترین بودن باید به درستی آموزش دید. مدیران موفق تیمشان را به دقت پرورش داده و به آن قدرت میدهند و یا قسمتها و اعضایی را که مشارکت نکرده و پیشرفت تیم را کند میکنند، جایگزین مینمایند.
۱۲- الهام میبخشند. عملکرد عالی از تمایل زیاد ناشی میشود. مدیران موفق این حس را در افراد شناخته و مدام به آنها کمک میکنند تا هر روزشان ارزشمند باشد.
برگرفته از: www.inc.com
برچسب های مهم
به یک خواب خوب نیاز دارید تا روز بعد سختتر کار کنید؟ گاهی پیش میآید که بچهها نمیگذارند شبها بخوابید، از فکر پرداخت قبضها بیرون نمیآیید و تا ۴ صبح پهلو به پهلو میشوید، پروژهای را تازه تمام کردهاید و تا ۲ صبح طول کشیده است…
مهم نیست مقصر چه کسی است، همهی ما این کمخوابیها را تجربه کردهایم. پس وقتی که ساعت به طرز آزاردهندهای زنگ میزند چه باید کرد؟ در کنار نوشیدن کافئین (در حد اعتدال)، ۱۰ تکنیک زیر را برای جبران کمخوابی شب گذشته امتحان کنید.
۱- آب زیاد بنوشید.
وقتی آب بدنمان کم میشود بسیار خسته میشویم. پس هرچه آب بیشتری بنوشیم، هوشیارتریم. بعلاوه، نوشیدن این مقدار آب نیاز به دفعات بیشتر برای دفع آن دارد پس به نوبهی خود روشی ساده برای فعالیت داشتن است تا پشت میز خوابتان نگیرد.
نکته: کمی لیمو به آب اضافه کنید، مزهی آن به شما روحی تازه میبخشد.
۲- خونتان را به جریان بیاندازید.
حالا که صحبت از فعالیت داشتن شد، کمی ورزش بد نیست. ورزش از طریق گردش خون، انرژی و سطح آدرنالین را افزایش داده و به متابولیسم بدن سرعت میبخشد. همچنین کمک میکند شبها راحتتر بخوابید.
اگر زمان کافی برای ورزش کردن ندارید، از پلهها بالا پایین بروید و یا در زمان استراحت کمی قدم بزنید.
۳- وعدههای غذایی سنگین را کم کنید.
از وعدههای غذایی سنگین، تنقلات و کربوهیدراتها پرهیز کنید. این نوع غذاها فقط ایجاد کسالت میکنند. در عوض، غذاهای سبک سرشار از پروتئین بخورید، علیالخصوص غذاهایی که تیروسین دارند.
غلات سبوس دار، میوه و سبزیجات، ماست، مرغ و ماهی نمونههای خوبی هستند که شما را هوشیار نگه داشته و سرعتتان را بیشتر کنند.
۴- بیرون بروید.
نور خورشید کمک میکند با خواب آلودگی بعدازظهر بجنگید چرا که ویتامین D و B را افزایش میدهد. همچنین نور آفتاب، در حد اعتدال، روحیهتان را بهبود میدهد، کمک میکند بهتر تمرکز کنید و سیستم ایمنی را تقویت میکند، چرا که اگر درست نخوابید سیستم ایمنی خود را به خطر انداختهاید.
اگر نمیتوانید در زمان استراحت سری به بیرون بزنید، سعی کنید کنار پنجره بنشینید یا لامپهایی با شدت نور بالا نصب کنید. گرچه هوای تازه و تغییر منظره ارجحیت دارد.
۵- دوش آب سرد بگیرید.
دوش آب سرد بدنتان را تحریک کرده و با یک شوک لحظهای هوشیارتان میکند. البته قطعا نمیتوانید چندبار در روز اینکار را تکرار کنید.
اگر در محل کار هستید گاهی صورت خود را با آب سرد شسته یا تکه یخی را روی مچ دست یا گیجگاهتان قرار دهید.
۶- تغییر ایجاد کنید.
یکنواختی به بیداری شما کمکی نمیکند. در طول روز، تغییراتی در محیط اطراف ایجاد کنید تا با ایجاد تنوع، بهتر ادامه دهید.
تغییراتی همچون گپ زدن با همکار، صحبت با تلفن، تماشای کلیپهای جالب، بازیهای کامپیوتری و یا کمی یوگا زمانیکه خیلی خسته باشید بسیار مفید است.
۷- آدامس بجوید.
محققین دریافتند که جویدن آدامس خواب آلودگی را کم میکند، احتمالا به این خاطر است که فعالیت مغز را افزایش میدهد. اگر میخواهید بیشترین اثربخشی را داشته باشید آدامس نعنایی انتخاب کنید زیرا نعنا محرک بهتری است.
جویدن آدامس یک محرک موقت است پس فقط زمانی از آن استفاده کنید که واقعا نیاز به کمک دارید.
۸- روزتان را اولویت بندی کرده و ساده کنید.
وقتی خسته باشید احتمالا بهرهوری زیادی ندارید. پس دلیلی ندارد به خودتان استرس داده و چند کار مختلف را انجام دهید.
شاید باید فهرست کارهایتان را اصلاح کنید به گونهای که کارهای مهمتر را امروز انجام داده و مابقی را به روزهای بعد موکول کنید. بعبارتی، روزتان را تا حد ممکن ساده کنید. اگر میتوانید برخی کارها را به دیگران بسپارید.
۹- رانندگی نکنید.
رانندگی با وجود خستگی بسیار خطرناک است. بجای پذیرش این خطر از وسایل حملونقل عمومی استفاده کنید و یا تنها سوار ماشین نشوید.
هم از یک تصادف هولناک جلوگیری میکنید، و هم زمانی برای چرت زدن دارید.
۱۰- چرت کوتاهی بزنید.
اگر امکان دارد بعدازظهر چرت کوتاهی بزنید- حدود ساعت ۲٫ با یک چرت ۲۰ تا ۲۵ دقیقه ای ذهن و جسمتان را دوباره سرحال کنید.
اگر محل کارتان زیاد ساکت و آرام و نیست، خلاق باشید. اگر با ماشین به محل کار میروید، در وقت نهار، دقایقی را در ماشین چرت بزنید.
با اینکه خواب کافی در زندگی هدف است، در واقعیت خیلی اتفاق نمیافتد. این نکات به شما کمک میکند روزتان را بخوبی به پایان برسانید.
برگرفته از: www.entrepreneur.com
برچسب های مهم
فروش همانند دو ماراتن است نه یک مسابقهی دو سرعت. فروش یک پروسهی طولانی و دشوار است. هر اندازه معاملهی شما بزرگتر باشد، بیشتر وقت میگیرد و باید مراحل بیشتری را از سر بگذرانید.
جنبهی مثبت: شما وقت بیشتری برای ساختن یک رابطهی محکمتر خواهید داشت. اگر میخواهید تا آخر مسیر ادامه دهید و برندهی این ماراتن شما باشید نباید در نقطهی شروع به خود فشار زیادی وارد کنید.
شما همیشه در حال فروش هستید. چه یک مفهوم جدید را برای سرمایهگذاران تشریح کنید، یک شریک بالقوه را برای پیوستن به خود ترغیب کنید و یا هیئت مدیرهی خود را برای یک استراتژی ریسک دار تشویق کنید، در واقع کم و بیش در حال فروش چیزی هستید و اگر به این مسئله آگاه نباشد نمیتوانید کار خود را در زمینهی فروش درست انجام دهید.
آگاه باشید با چه کسی صحبت میکنید. سعی کنید اشخاصی را که قصد ملاقات با آنها را دارید بشناسید، بدانید چه نقشی دارند و چه عواملی باعث انگیزه دادن به آنها میشود و چگونه باید با آنها برخورد کنید.
سعی کنید قبل از ملاقات با افراد بدانید که چه میکنند و به دنبال چه چیزی هستند. با این روش میتوانید با یک استراتژی منطقی پیش بروید. راههایی وجود دارند که میتوانید توسط آنها خود را با برنامهای که دارید بیشتر منطبق کنید و به هدف خود برسید. با گذشت زمان تجربهی این کار را به دست خواهید آورد.
سعی کنید از ورود به مسائل شخصی دوری کنید. صاحبان کسبوکارهای کوچک به راحتی مرتکب این اشتباه میشوند.
مسلما میخواهید با طرف معامله رابطهای ایجاد کنید اما اگر سعی کنید به سرعت صمیمی شوید ممکن است باعث شود شما را بسیار مشتاق برای این معامله تلقی کنند و یا ممکن است به حریم شخصی آنها تجاوز کنید و یا حوصلهی طرف مقابلتان را سر ببرید.
به جای وارد شدن به حریم شخصی، سعی کنید به راهنماییها، آهنگ صدا و زبان بدن آنها توجه و عکسالعمل نشان دهید.
در مورد اینکه باهوش هستید خودنمایی نکنید. برخی مواقع در یک معامله تلاش میکنیم که بگوییم از هر چیزی که دیگران میگویند اطلاع داریم و دلمان میخواهد این مطلب را با صدای بلند به همه اعلام کنیم.
حقیقت این است که مشتریان ذرهای به آنچه شما میدانید اهمیت نمیدهند. آنها فقط میخواهند بدانند آیا شما برای حل مشکلشان راه حلی دارید یا نه. پس به آنها گوش دهید.
آنچه را در یک معامله میخواهید بگویید از قبل تمرین نکنید. چند دلیل برای این کار وجود دارد، اما یکی از مهمترین دلایل این است که اگر مطالبی را که قصد گفتن آنرا دارید از قبل تمرین کرده باشید، عکسالعمل و تصمیم گیری سریع و تطبیق دادن خود با اطلاعات جدید دشوار خواهد بود.
در عوض این قانون را همیشه دنبال کنید: در مورد کسی که قرار است او را به معامله با خود تشویق کنید اطلاعات کافی به دست آورید، یک نقشهی منطقی برای کار خود طراحی کنید، سپس سوالات فراوان بپرسید و به پاسخها گوش کنید و هنگام نیاز آنها را با هم تطبیق دهید. به غریزه خود اعتماد کنید.
مهم نیست که چه اتفاقی خواهد افتاد، این را به خاطر داشته باشید که: شما در این مسیر مرتکب اشتباهات زیادی خواهید شد اما با گذشت زمان این اشتباهات کمتر خواهند شد. تنها گوش دهید، یاد بگیرید و از افراد درست کسب دانش کنید.
برگرفته از: www.entrepreneur.com
برچسب های مهم
سبک مدیریت در هر فردی متفاوت است. در اینفوگرافیک زیر نگاهی به شش سبک مدیریتی متفاوت خواهیم داشت.
برچسب های مهم
زمانیکه یک مشتری از طراح میخواهد برایش وبسایت طراحی کند، معمولا اطلاعات خیلی جزیی از کسبوکار خود ارائه نمیدهد. از آنجایی که طراحان، متخصصان باتجربه ای هستند، باید مطمئن شوند که مشتری اطلاعات مورد نیاز برای طراحی هدفمند وبسایت را ارائه داده است.
پس برای گرفتن اطلاعات بیشتر از مشتری جدید میبایست ابتکار داشته باشند.
باید از کار شرکت اطلاعات دقیق داشته باشند.
صاحبان کسبوکار اغلب جزییاتی همچون نام شرکت و محصولات و خدمات آن را در اختیار میگذارند. اما این اطلاعات برای طراحی وب کافی نیست.
طراحی وب بر مبنای پیامی است که به مشتری منتقل میشود. بنابراین طراح باید اطلاعاتی دقیقتر و مرتبطتر از کار شرکت و مخاطبانش بدست آورد. طراح باید پیامی روشن از کسبوکار داشته باشد تا بتواند به جذابیت و جلب توجه صفحهی اول وبسایت کمک کند.
هدف وبسایت را بدانند.
طراح باید هدف وبسایت را به وضوح بداند، درواقع مشتری باید هدفش را برای او شرح دهد.
برای مثال، هدف یک خرده فروش آنلاین ممکن است فروش محصولات بیشتر، و هدف مراکز ماساژ، دریافت ایمیل آدرس بیشتر برای دادن وقت باشد.
اما بسیاری از صاحبان وبسایت هدفشان را روشن نمیکنند. در اینجا وظیفهی طراح این است که مشتری را از اهمیتِ داشتن هدف برای وبسایت آگاه کرده، دقایقی را با او بگذراند و در پیدا کردن هدف به او کمک کند.
درمورد مشتریان هدف سوال کنند.
موفقیت کمپینهای بازاریابی به خطاب قرار دادن مشتریان هدف وابسته است.
از آنجاییکه طراحی وبسایت قسمتی از بازاریابی کسبوکار است، طراح باید اطلاعاتی درمورد مخاطبان وبسایت بدست آورد. به عنوان مثال، پیش زمینهی اقتصادی، اجتماعی و تحصیلی آنها را بشناسد. سن، جنسیت، متوسط درآمد، نژاد و وضعیت تاهل نیز از این قبیل اطلاعات هستند.
از متریال طراحی جویا شوند.
ممکن است مشتری، متریالی را برای طراحی وب به طراح پیشنهاد دهد. این متریال ممکن است یک لوگوی آماده، بروشور و یا حتی یک وبسایت باشد. بهتر است جزییات بیشتری در این باره پرسیده شود.
برای مثال، باید بدانید مشتری از شما میخواهد در طراحی وبسایت چقدر از این منابع پیروی کنید. اکثرا صاحبان وبسایت دارای برند هستند. پس احتمالا یک لوگوی اختصاصی دارند که میخواهند در وبسایت نیز بکار گرفته شود. بنابراین جویا شوید که آیا مشتری از شما میخواهد هویت برند جدیدی بسازید یا همان قبلی را دنبال کنید.
از میزان زمانی که کارفرما به وبسایت اختصاص میدهد آگاه باشند.
کارفرما به منظور عملکرد بهتر وبسایت میبایست زمانی را به آن اختصاص دهد.
بعنوان مثال، ارسال منظم محتوا در قالب متن، منجر به افزایش رتبهی وبسایت در صفحه نتایج موتور جستجو میگردد. بنابراین طراح باید از میزان محتوای ارسالی باخبر شود. اگر مشتری از عهدهی خلق محتوا برنمیآید، پس نیازی نیست گزینهای مختص وبلاگ در وبسایت قرار دهید. و یا اگر صاحب وبسایت با ارسال محتوا در قالب ویدئو کار میکند، پس میتوان بخشی را به آن اختصاص داد.
این ملاحظات به طراحی بهتر وبسایت کمک کرده و در بهبود عملکرد آن در طولانی مدت کارساز است.
برگرفته از: www.designhill.com
برچسب های مهم
خانهای جایی است که قلب، و البته فکر ما در آنجاست. گاهی اوقات بعضی از پروژههای کاری بسیار مهم خود را در خانه انجام میدهیم.
نشستن و تکمیل یک پروژه وقتگیر بدون حواس پرتی، کاری دشوار است.
میزان بازدهی شما به این موضوع بستگی دارد که تا چه اندازه وارد کارزار شده باشید. در اینجا نکاتی به شما ارائه میکنیم که بهتر است قبل از شروع کار در خانه انجام دهید تا بتوانید وظایف سخت را به انجام برسانید:
۱- برای کار آماده باشید.
مطمئن شوید که به اندازهی کافی استراحت کردهاید. در حالیکه ذهن شما برای انجام کار آماده و باانگیزه است، به خود یادآوری کنید که چرا این کار باید انجام شود. آن را روی یک تکه کاغذ بنویسید و در محل کار خود قرار دهید.
محل کار خود را تبدیل به یک محیط شاد کنید. زیباترین وسایل دفتر خود را در معرض دید قرار دهید. به بیانی دیگر محل کار خود را به جایی تبدیل کنید که همه دوست داشته باشند آنجا کار کنند.
۲- میزان عدم حضور خود را به اهل خانه اطلاع دهید.
اگر هماتاقی، فرزند و یا عضوی از خانواده نیز با شما در خانه زندگی میکنند، به آنها بگویید که کار بسیار مهمی برای انجام دادن دارید.
به آنها بگویید در کجای خانه مشغول به کار هستید و سعی کنید زمان تقریبی کار خود را به آنها اطلاع دهید. با این کار میتوانید بهتر تمرکز کنید.
۳- با تلفن خود خداحافظی کنید.
اگر منتظر تماس بسیار مهمی هستید و نمیتوانید تلفن خود را خاموش کنید، آن را در فاصلهای دور و در گوشهای از اتاق قرار دهید. در غیر اینصورت تلفن خود را خاموش کنید تا مزاحم کار شما نشود.
بسیار مهم است که تلفنتان حداقل یک اتاق با شما فاصله داشته باشد. این موضوع همچنین در مورد دیگر ابزار سرگرمکننده مانند وبسایتها و اپلیکیشنها در لپتاپ شما نیز صدق میکند، همهی آنها را خاموش کنید.
۴- ساعت خود را بر روی ۲۰ دقیقه تنظیم کنید.
برای اینکار تقلب نکنید و موبایلتان را روشن نکنید. اگر کرونومتر ندارید، میتوانید از کامپیوتر خود کمک بگیرید. تکیه کردن به یک ساعت موثر نیست، شما میخواهید که از نگاه کردن مداوم به ساعت خودداری کنید.
صفحهی هر وسیله و ابزاری که از آن کمک میگیرید، نباید در دیدرس شما باشد، فقط از بلند بودن صدای آن مطمئن باشید تا متوجهی زمان تنظیم شده شوید.
۵- تصمیم بگیرید در زمان استراحت چه کاری میخواهید انجام دهید.
بیشتر افراد میدانند که راز بازدهی بهتر، داشتن زمان استراحت است. بعد از هر بیست دقیقه کار پنج دقیقه زمان دارید تا هر کاری میخواهید را انجام دهید. بدون احساس گناه، بعد از بیست دقیقه کمی استراحت کنید و سپس زمانسنجتان را برای بیست دقیقهی بعدی تنظیم کنید.
در این زمان استراحت میتوانید موبایل خود را چک کنید، چیز مختصری بخورید و نوشابهای بنوشید. در واقع این روش بر این ایده استوار است که شما بیست دقیقه بیوقفه کار کردهاید که به ۵ دقیقه زمان استراحت خود برسید.
۶- هر چیزی را که لازم دارید در نزدیکی خود قرار دهید.
مشخص کنید چه چیزهایی برای انجام پروژهی خود نیاز دارید، آنها را در دسترس خود قرار دهید. اگر ممکن است کاری کنید که برای برداشتن وسایل مورد نیاز کار خود مجبور به ترک محل کار نشوید.
ترک کردن محل کارتان به معنی وارد شدن به دنیای واقعیت است، دنیایی که پر از عوامل مزاحم است که وقت شما را خواهد گرفت.
۷- به جای سکوت از یک موسیقی بهره ببرید.
بنا به نوع کاری که انجام میدهید، موسیقی میتواند همراه خوبی باشد. اغلب موسیقیهای آرامشبخش به شما توصیه میشود، اما من خلاف آن را توصیه میکنم- زیرا موسیقی آرام ممکن است شما را بیش از اندازه ریلکس کند و باعث سستی و بیحالی شما شود.
من شخصا موسیقی فیلمها را ترجیح میدهم، اما آثار بسیاری از آهنگسازان کلاسیک نیز میتواند برای محیط کار شما مناسب باشد.
اگر میدانید که با گوش کردن به موسیقی نمیتوانید بر کار خود تمرکز کنید، سکوت برای شما مناسبتر است.
۸- یک همراه برای تشویق خود انتخاب کنید.
صحبت دربارهی پروژهای که در حال کار بر روی آن هستید اهمیت آن را در ذهن شما بیشتر میکند و شما را با انگیزه نگه میدارد.
اگر دوست دارید، میتوانید از همراه خود بخواهید تا هرازگاهی برای شما پیامی بفرستد: فقط پیامها را در زمان استراحت خود چک کنید. ملاقات و صحبت با دوستی که به شما روحیه میدهد هرگز ضرر ندارد.
۹- برای جشن پایان کار خود برنامهریزی کنید.
زمانی که کار تمام میشود، در آن لحظهی باشکوه پایان کار شما خوشحالترین آدم روی زمین هستید. به خودتان وعدهی یک چیز خاص را بدهید، این کار باعث انگیزهی مضاعف در شما برای بازگشت به میز کارتان بعد از پایان پنج دقیقه وقت استراحت میشود.
به کار نشان دهید که چه کسی رئیس است. موفق باشید.
برگرفته از: workawesome.com
برچسب های مهم
کتابی بسیار مفید در زمینه ی XSS . کسانی که علاقه مند هستند میتونند این کتاب رو با هزینه ی کم دریافت کنن.
قیمت : 32 هزار تومان
دوستان در جریان باشید که این کتاب در آمازون با قیمت 32.48$ به فروش میرسه که ایرانی ها نمیتونند از آمازون خرید داشته باشند.
برای مشاهده مشخصات کتاب در آمازون روی متن کلیک کنید.
کی از روشهای موثر و قدرتمند در بالا بردن تعداد مخاطبان و خریداران محصولات و خدمات شما، بازاریابی از طریق رسانههای اجتماعی است، اما اگر در این زمینه تجربهی کافی نداشته باشید و یا تازه کار باشید ممکن است در ابتدا با چالشهایی روبرو شوید.
یکی از مسائل حیاتی که حتما باید مدنظر قرار دهید این است که با اصول و مبانی بازاریابی در شبکههای اجتماعی آشنا بوده و آنها را به خوبی درک کنید. در اینجا ۱۰ قانون مطرح میشود که شما را در افزایش کیفیت حضور در رسانههای اجتماعی و هم چنین افزایش تعداد مخاطبانتان در این رسانهها یاری مینماید.
قانون اول: گوش دهید.
موفقیت در بازاریابی شبکههای اجتماعی و بازاریابی محتوا، نیازمند گوش کردنِ بیشتر و حرف زدنِ کمتر است. نظرات مخاطبان و کاربرانتان را در شبکههای اجتماعی بخوانید و به حرفهایشان گوش دهید، سپس در بحثهایشان شرکت کنید. اینگونه متوجه خواهید شد که چه چیزهایی برایشان دارای اهمیت است. تنها از این طریق است که جرقهی یک مکالمهی خوب زده می شود و میتوانید تجربهای بهتر را برایشان ایجاد کنید.
قانون دوم: تمرکز کنید.
بهتر است بروی یک چیز متمرکز شوید تا اینکه به اصطلاح همه فن حریف باشید. بطور کلی تمرکز داشتن در شبکههای اجتماعی و دنبال کردن استراتژی بازاریابی محتوا شانستان را برای موفقیت و شناساندن برند تجاریتان به دیگران بیشتر می کند تا اینکه استراتژیهای گستردهتری را دنبال کنید. بنابراین تمرکز از عوامل موفقیت در هر کاری است.
قانون سوم: کیفیت
کیفیت بهتر است تا کمیت. اگر ۱۰۰ کاربر آنلاین داشته باشید که مطالبتان را بخوانند، به اشتراک بگذارند و دربارهی آنها با مخاطبان خود صحبت کنند بهتر است تا اینکه ۱۰۰۰۰ کاربر داشته باشید ولی پس از داشتن نخستین ارتباط با شما ناگهان ناپدید شوند و نتوانند با مطالبتان ارتباط برقرار کنند.
قانون چهارم: صبر و شکیبایی
هیچ شبکهی اجتماعی و هیچ مارکتینگی یک شبه موفق نمیشود. هرچند هر ناممکنی ممکن است اما برای رسیدن به نتیجه باید راه درازی پیمود.
قانون پنجم: ترکیب با موتورهای جستجو
اگر شما مطالب فوقالعاده و با کیفیتی را در شبکههای اجتماعی منتشر کنید و از این طریق مخاطبان بیشتری ایجاد کنید، آن مطلب توسط کاربران در وبسایتهایی چون فیسبوک، توییتر و لینکداین به اشتراک گذاشته میشود. این به اشتراکگذاری و بحث راجع به موضوع راه را به سمت موتورهای جستجو مانند گوگل باز میکند و مطالب شما در فهرست جستجوی کلمات کلیدی آن قرار خواهد گرفت. این امر باعث میشود تا دیگران بتوانند به هزاران طریق شما را بصورت آنلاین بیابند.
قانون ششم: اثر گذاری
روزانه میزانی از وقت خود را صرف جستجوی افراد تاثیرگذاری کنید که بصورت آنلاین مخاطبان زیادی دارند و احتمالا علاقهمند به محصولات، خدمات و نوع تجارت شما هستند. سعی کنید با این افراد تماس بگیرید و ارتباط خود را با آنها گسترش دهید. اگر شما موفق شوید با این افراد رابطهی خوبی برقرار کنید آنها هم مطالب شما را به دنبالکنندگان خود پیشنهاد خواهند داد و این امر باعث میشود عدهی وسیعی با شما و نوع کسبوکارتان آشنا شوند.
قانون هفتم: ارزش
اگر شما تمام وقت خود را مستقیما صرف توسعه و ترویج خدمات و محصولات خود کنید، افراد دیگر تمایلی به شنیدن حرفهایتان نخواهند داشت. شما باید چاشنی ارزش را به ارتباطات خود اضافه کنید. تمرکزتان بیشتر بر روی تولید محتوای خوب و توسعهی روابط با افراد تاثیرگذار باشد تا گفتگو. زیرا در این صورت، خودِ این افراد به بهترین کاتالیزگر برای بازاریابی شما تبدیل خواهند شد.
قانون هشتم: تشکر و قدرانی
قطعا شما کسی که شخصا به سراغتان میآید را نادیده نمیگیرید، بنابراین آنها را زمانیکه بصورت آنلاین با شما در تماس هستند، نادیده نگیرید. ایجاد رابطه یکی از مهمترین بخشهای موفقیت در بازاریابی شبکههای اجتماعی میباشد، بنابراین همیشه از کسانی که گامی بسویتان بر میدارند، قدردانی کنید.
قانون نهم: قابل دسترسی بودن
بعد از انتشار یک مطلب غیبتان نزند. در دسترس باشید. یعنی باید به طور پیوسته مطالبی را در شبکههای اجتماعی منتشر کنید و در بحثها شرکت کنید تا مخاطب دریابد شما همیشه حضور دارید. ممکن است دنبالکنندگانِ آنلاین دمدمی باشند، پس اگر شما رفیق نیمهراه باشید و هفتهها و ماهها خبری از شما نشود، بیشک به سراغ منبع دیگری خواهند رفت.
قانون دهم: عمل متقابل
شما نمیتوانید از افراد انتظار داشته باشید که وقت با ارزش خود را صرف به اشتراکگذاری و بحث در مورد مطالب شما کنند، اگر شما در مقابل همان کار را برای آنها انجام ندهید. پس بخشی از زمان شما در شبکههای اجتماعی باید صرف به اشتراکگذاری و بحث در مورد مطالب دیگران شود.
برگرفته از: www.entrepreneur.com
برچسب های مهم