دسته بندی سایت
محبوب ترین ها
پرفروش ترین ها
پر فروش ترین های فورکیا
پر بازدید ترین های فورکیا
برچسب های مهم
آمار بازدید سایت
پیوند ها
وسوسهی استفاده از یک مترجم ماشینی قابل درک است – این مترجمان سریع و رایگان هستند. مترجمان ماشینی همچون مترجم گوگل (Google translate) یا بینگ (Bing translate) برای ترجمهی کلمات بینظیرند و سریعتر از باز کردن یک دیکشنری عمل میکنند. اما برای ترجمهی جملات خیلی قابل اعتماد نیستند. چرا؟ زیرا به کل متن توجهی ندارند، اصطلاحات را نمیدانند و توجهی به کلمات ترکیبی که معانی مجزایی ایجاد میکنند ندارند. اگرچه نباید این نوع ترجمه را کاملا کنار بگذارید و میبایست با احتیاط از آن استفاده کنید زیرا عواقب جدی به دنبال دارد و در درازمدت برایتان هزینه میتراشد.
با استفاده از ترجمهی ماشینی کیفیت کار خود را پایین میآورید.
دانستن عواقب استفاده از ترجمهی ماشینی مانع از ایجاد مشکلاتی از این قبیل میشود. اولا، این نوع مترجمها به تفاوتهای ظریف معنایی که برای انسان ملموس است، توجهی ندارند. استعارهها، بازی با کلمات و تغییر در عبارتها تنها برخی از پیچیدگیهای زبان است که موجبات ترجمهی غلط را فراهم میکند.
ثانیا، از آنجایی که ترجمهی این ابزار تحت اللفظی است، نتیجهی آن به مراتب پیچیدهتر و ناملموستر میباشد، عبارات حاصل از این نوع ترجمه کاربردی ندارند و عملا جملاتی نامفهوم هستند. به همین دلایل است که ترجمهی ماشینی مانع از درک درست مطلب میشود و خواننده را گیج میکند.
ترجمهی ماشینی، افراد متکی به ترجمه را به خطر می اندازد.
در ترجمههایی همچون دفترچه راهنمای ایمنی و یا مطالب پزشکی، فرصتی برای خطا وجود ندارد. ترجمهی ضعیف یک دفترچه راهنما بخصوص در زمینهی نکات ایمنی، پیامدهای خطرناکی بدنبال خواهد داشت. در بدترین حالت با کاربری مواجه میشوید که صدمه دیده و از شما شکایت می کند و یا اینکه سازمان شما مشتریان خود را از دست داده و شهرت شما خدشهدار میشود.
مشکلات مترجمان ماشینی، اهمیت مترجمان انسانی را آشکار میسازد.
ترجمهی ماشینی نیز اهداف خود را دارد –اغلب ارائه ی یک دید کلی از متن– با اینحال به ترجمهی افراد بیشتر میتوان اعتماد کرد. مترجمان، دانش بیشتر و بهتری از چگونگی بیان عبارات دارند. آنها میتوانند اصطلاحات یا عبارات پیچیده را دریابند و به زبانی دیگر برگردانند که اینکار از یک مترجم خودکار بعید است. در نهایت، ترجمهی انسانی از خطرات ناشی از ترجمهی ماشینی پیشگیری کرده و مانع از بروز مشکل می شود.
پونیشا
برچسب های مهم
تایپوگرافی بخشی از زندگی ماست، پس بهتر است لحظهای را به آن بپردازیم.
تایپوگرافی در واقع طراحی و استفاده از انواع سبکهای نوشتار به عنوان ابزاری برای ارتباط با مخاطبین است. در تایپوگرافی نیز، همچون حوزههای دیگر طراحی، عناصر علم، هنر، فلسفه و مهارت وجود دارد.
اگر به تایپوگرافی بعنوان ابزاری نگاه کنیم که بوسیلهی آن چشم انسان میتواند واضحتر مشاهده کند، عنصر “علم” را بررسی کردهایم.
بخش “هنر” در تایپوگرافی طیف گستردهتری دارد، بطوریکه همه چیز از خوشنویسی تا نقاشیهای روی دیوار را دربرمیگیرد.
عکس زیر از هنر نقاشی روی دیوار، تنها از حروف تشکیل شده و به گونه ای طراحی شده است که حروف را همچون تصویر نمایش میدهد.
علاوه بر این، برنامههای پردازشگر کلمات کامپیوتری، دارای فونتهای بسیاری در رنگ و اندازههای مختلفاند. بسته به محتوایی که کاربر با این برنامه ایجاد میکند، سبک مختلفی از حروف مورد استفاده قرار میگیرد.
مثلا از فونت “B Kamran” ممکن است در متون غیر رسمی استفاده شود در حالیکه فونتهایی چون “B Nazanin” و “B Lotus” در محیط های حرفهایتر بکار گرفته میشوند.
در طراحی وب یا گرافیک، افراد حرفهای فونت مخصوص خود را طراحی کرده، همچنین ترتیب و فاصلهی آنها را ویرایش میکنند.
مانند هر هنر دیگر، روشهای بسیاری برای ایجاد تایپوگرافی وجود دارد. جوهر روی کاغذ، نقاشی روی چوب، فولاد جوش داده شده، میخ روی چوب و هر چیزی که فکرش را بکنید از نمونههای آن محسوب میشوند.
به فلسفهی تایپوگرافی علاقه دارید؟ اصلا چنین چیزی وجود دارد؟ پس بهتر است نگاهی به کتاب “فلسفهی تایپوگرافی” نوشتهی استیون آکرز بیاندازید. وی میگوید “صفحهی روی جلد، حس کل کتاب را منتقل میکند پس باید منعکس کنندهی ویژگیهای متن باشد.”
اینکه متون مختلف معانی متفاوتی به همراه دارند، غیر قابل انکار است. برای مثال وقتی جملهی “این مطلب را بخوانید” با حروف بزرگ و پررنگ نوشته شده است، حس دیگری را نسبت به حالت عادی منتقل میکند.
زمانی که ایمیلی با حروف بزرگ به دستتان میرسد حس میکنید که آن شخص بر سرتان فریاد زده است! یا وقتی جملهای با رنگ قرمز نوشته شود نسبت به زمانی که صورتیرنگ است، اخطار بیشتری در خود دارد!!
خلق و طراحی تایپوگرافی به نوبه خود نیازمند مهارت است، چه در گذشتههای دور که یک مهر لاستیکی برای چاپ خبر در دستگاه چاپ حک میشد و یا امروز که طراحیها به راحتی اسکن شده و در کامپیوتر پردازش می شوند.
با گذشت زمان، سبک ها و الگوها نیز تغییر کردهاند. کافی است به تبلیغات تایپوگرافی دههی ۶۰ در مقایسه با انواع امروزی آن نگاهی بیاندازید تا تفاوت آنها را دریابید.
پس می توان تایپوگرافی را با علم مطالعه کرد، با فلسفه تحلیل نمود، با هنر از آن لذت برد و با مهارت آن را ایجاد کرد.
پونیشا
برچسب های مهم
اگر بهینهسازی موتور جستجو (SEO) در زمان شکسپیر مطرح شده بود، نمایشنامه بدینصورت نوشته میشد “همکار عزیز، مشکل از ستاره بخت ما نیست، بلکه از بهینهسازی ضعیف وبسایت است!”
وبسایتی که به خوبی بهینهسازی نشده باشد نمیتواند به هدفش دست یابد. عوامل بسیاری بهینهسازی وبسایت را تحت تاثیر قرار میدهند اما سه مورد از آنها بسیار حیاتی هستند و در عین حال نادیده گرفته شده اند. در ادامه این سه عامل را با هم بررسی میکنیم.
۱- کلیدواژهها
کلیدواژهها را جدی بگیرید. آنها در SEO بسیار حائز اهمیتاند. در این خصوص عوامل مهمی وجود دارند که میبایست موردتوجه قرار گیرند:
حجم جستجو. کدامیک از اصطلاحات مربوط به جستجو رایجتر هستند؟ بسیاری از شرکتها در انتخاب این اصطلاحات اشتباه میکنند. آنها تمام تلاش خود را صرف استفاده از اصطلاحاتی میکنند که کسی به آن اهمیتی نمیدهد – این یعنی هدر دادن منابع SEO.
قصد و نیت. بدون درنظرگرفتن نیت کاربر، ترافیکهای ناکارآمد و فاقد شرایط جذب خواهند شد.
اصطلاحات طولانی. یکی از بهترین استراتژی های SEO تمرکز بر اصطلاحاتی است که طولانی بوده و بصورت جمله بیان شوند – این اصطلاحات رواج کمتری دارند اما رقیبان کمتری نیز خواهند داشت. بطور مثال جمله “درمان سریع و خانگی دنداندرد” یا “چگونه رزومه کاری تهیه کنیم؟” در مقایسه با کلمات کلیدی “دنداندرد” یا “رزومه” رقیبان کمتری دارند.
حساسیت به خرج ندهید. یک شرکت ممکن است بتواند هزاران کلیدواژه را برای بهینهسازی شناسایی کند. اما آیا بودجهی کافی برای اینکار خواهد داشت؟ پس یک استراتژی هوشمندانه با اصطلاحاتی سروکار دارد که در وبسایت و یا بیرون از آن به اندازهی کافی حمایت شده باشند. اگر بخواهید در تمامی واژه ها حرف اول را بزنید، در هیچ یک از آنها موفق نخواهید بود.
استمرار داشته باشید. جستجو برای کلیدواژهها باید در فواصل معین و بصورت دورهای انجام گیرد. چرا که اصطلاحات با تغییر زبان از نظر میافتند و نحوه جستجو تغییر میکند، شرکتها محصولات و خدمات جدید ارائه میدهند و … .
۲- محتوا
هنگامیکه کلیدواژههای مناسب را تعیین کردید، باید آنها را با محتوای وبسایت تطبیق داده و همتراز کنید. گفتنش راحت است. اگر محتوا با کلیدواژه ها همخوانی نداشته باشند:
• گوگل از محتوای شما چشمپوشی کرده و یا آنرا در اولویتهای پایین قرار میدهد.
• کاربران لینک شما را انتخاب میکنند اما وقتی محتوا را ببینند از آن خارج خواهند شد.
هنگام بهینهسازی محتوای سایت موارد زیر را رعایت کنید:
اولویتبندی. کلیدواژههای با اولویت بالا باید صفحات بیشتری را به خود اختصاص دهند و در صفحات دیگر نیز به آنها ارجاع داده شود. با اینکار به گوگل میگویید که این صفحات اختصاصی، مهم اند. گوگل نیز این صفحات را برای افرادی که آنها را جستجو می کنند مهمتر جلوه داده و بر این اساس رتبهبندی میکند.
مطالبی معتبر و موثق بنویسید. گوگل در تشخیص محتواهای باکیفیت روزبهروز بهتر عمل میکند. همانطور که گوگل و همچنین کاربران میدانند، محتوای باارزش کاربردی، حاوی اطلاعات مفید، معتبر، مبتکرانه و جذاب بوده و در بین عنوان های مشابه، بهتر عمل میکند.
بهترین شیوههای SEO را دنبال کنید. دیگر زمان این نیست که شما مجبور باشید عبارات مورد نظر را عینا و به دفعات معین وارد کنید. اگرچه قراردادن کلیدواژه ها در عناوین صفحه و زیرمجموعههای آن مهم است. برچسبها نیز برای SEO از اهمیت برخوردارند پس باید شامل مهمترین کلیدواژههای صفحه باشند.
۳- تغییر و تبدیل
هدف SEO ایجاد ترافیک نیست، بلکه کنترل فروش و عملکرد تجارت الکترونیک است. SEO ترافیک را به سرتاسر جهان میفرستد اما اگر هیچ یک از کاربران به مشتری تبدیل نشوند، نتیجهای حاصل نشده است.
صفحات وبسایت شما باید تبلیغاتی قوی داشته باشد تا عبور به مراحل بعدی را براحتی فراهم کند. درغیراینصورت، SEO بیهوده هدر رفتهاست. بدین منظور نکات زیر قابل اجراست:
وبسایت را بطور کارآمد توسعه بخشید. موضوع این نیست که چه میفروشید، مهم این است که توجه مشتریان بالقوهای که قصد خرید دارند را جلب کنید.
در مراحل مختلف چرخه ی خرید به کاربران مراجعه کنید. یک کاربر آمادهی خرید ممکن است به صحبت با نمایندهی فروش علاقه نشان دهد، اما کاربری که فقط قصد جستجو دارد ترجیح میدهد جزییات محصول را بطور خلاصه و در یک نسخه PDF مطالعه کند. با ارائهی پیامهای تبلیغاتی مناسب، حجم فروش شما افزایش خواهد یافت.
پیگیر باشید. وبسایت شما میبایست به منظور پیگیری منابع تغییر به طور دقیقی تنظیم شده باشد. درغیراینصورت متوجه نمیشوید کدام موتور جستجو بیشترین کنترل را داشته و نمیتوانید SEO را بهبود دهید.
برچسب های مهم
اولینباری نیست میشنویم که میگویند صاحبان کسبوکار بخاطر تنبلی کارشان را برونسپاری میکنند زیرا تمایل ندارند تا خود را به زحمت بیاندازند و ارزشی برای ارائهی محصولات و خدمات با کیفیت قائل نیستند. اما واقعیت چیز دیگری است.
مدیرانی که کارشان را برونسپاری میکنند بسیار سختکوش و با انرژی هستند. آنها تمایل دارند تا به اهداف زیادی برسند بنابراین به زمانی بیشتر از ۲۴ ساعت در روز نیاز پیدا خواهند کرد. متاسفانه علم در این مورد راه حلی ارائه نداده است، بنابراین صاحبان کسبوکار برای زمان و مهارتهای دیگران پول میپردازند. آنها به روشی مقرون بصرفه نیاز دارند تا بتوانند تمرکز و تلاش خود را افزایش دهند بدون اینکه از زندگی شخصی خود بزنند. برونسپاری برای هر کسبوکار جدیدی که نیاز به رشد سریع دارد، مزیت رقابتی ایجاد میکند.
صاحبان کسب و کار برخی وظایف را محول میکنند نه به این دلیل که از انجام آن متنفر باشند بلکه میدانند تفکر استراتژیک و زمانی که صرف پیدا کردن شرکای خود میکنند بسیار سودمندتر است. زمانی که صرف مشاوره به یک مشتری بزرگ میشود به مراتب از صرف زمان برای ایجاد محتوا در رسانههای اجتماعی، تصحیح دادهها و یا پاسخ به درخواستهای پشتیبانی اهمیت بیشتری دارد. برونسپاری ربطی به علایق یک کارآفرین ندارد. موضوع این است که چه کاری صرفهی اقتصادی بیشتری دارد.
مهم نیست که شخص چقدر در کارش حرفهای باشد، نداشتن زمان کافی همیشه کیفیت کار را پایین میآورد. صاحبان کسب و کار این موضوع را میدانند و ازاین رو کارهایی را که زمان کافی برای انجامش ندارند به بیرون از سازمان محول میکنند و به مهارتها و دانش سازمانی منابع کافی اختصاص میدهند. با این روش همه نفع میبرند. اگر یک مشاور بازاریابی زمان خود را به مشاوره اختصاص دهد و باگهای موجود در وبسایت را رفع نکند، کارها همانطور که باید پیش میروند و کیفیت کار مشاوره و مطالب منتشر شده در رسانه های اجتماعی دارای کیفیتی بالا خواهند بود.
پونیشا
برچسب های مهم
اما اگر روی کارهای درست تمرکز کنید، قطعا به نتایجی که میخواهید میرسید.
برای مدت زمان طولانی در نیمه راه مسیر کسبوکارم قرار داشتم.
ایدهی خوبی داشتم. تا حدودی عملی شده بود. اما زندگی مدام سر راهم قرار میگرفت. همیشه دلیلی وجود داشت که نخواهم آن روز را مشغول کار باشم و تمرکز داشته باشم.
“یکسری کار هست که باید انجام بدم اما مجبورم وقتم رو با دوستم بگذرونم…”
“باید با چند مشتری قرارداد ببندم اما امروز پنجشنبه ست، بهتره تا اول هفته صبر کنم”
بهانهها همینطور پشت سر هم جور میشدند. حتی در یک اداره، مکانی را به عنوان دفتر کار خود اجاره کرده بودم اما همچنان برای نرفتن عذر و بهانه میآوردم.
“امروز نمیتونم خودمو برسونم…باید برم باشگاه…”
بالاخره یک روز گفتم “دیگه کافیه!”
نصفه و نیمه قدم برداشتنها، نیمهکاره رها کردن کارها، بطوریکه انگار تنها جنبهی سرگرمی دارند دیگر کافیست. با خود گفتم اگر بخواهم پول واقعی دربیاورم باید کار واقعی انجام دهم. حتی اگر حوصله نداشته باشم.
شاید غیرعقلانی باشد اما: جادهی موفقیت خستهکننده است.
بلی! لذت بردن از نتایج کارهای دشوار بسیار خوشایند است، اما کار واقعی گاهی بسیار خستهکننده خواهد بود. چرا که شامل وظایف تکراری است که به نظر هیچ تغییری ایجاد نمی کنند، اما نتایج واقعی آن به مرور زمان قابل مشاهده خواهند بود.
خستهکننده است اما ارزشش را دارد. مسیر سختی در پیش داریم. اما اگر روی کارهای درست تمرکز کنید، قطعا به نتایجی که میخواهید میرسید. در حقیقت، مهترین عاملی که برای رسیدن به موفقیت نادیده گرفته شده، ثابت قدم بودن در کار است – حتی اگر خسته کننده باشد، حتی اگر بی حوصله باشید!
برگرفته از: entrepreneur.com
برچسب های مهم
تابستان یک فرصت عالی برای انجام نمونهکارهای جدید است. نمونهکارهای گرافیکی یکی از ضروریترین اجزای بازاریابی برای طراحان است. این کارها معمولا بیشترین تاثیر را بر مشتریان و کارفرمایان خواهند گذاشت. با در نظر گرفتن این موضوع، اگر یک طراح هستید میبایست دائما نمونهکارهای خود را توسط پروژههای جدید و جالب که مهارت و خلاقیت شما را به نمایش میگذارند، بروزرسانی کنید.
گاهی اوقات این نمونهکارها میتواند شامل کارهای شخصی باشد و لازم نیست که همیشه برای یک مشتری و یا یک سازمان انجام شده باشند. در هر صورت بهتر است تا نمونهکارهای خود را هر سه ماه یکبار یا حداقل دو بار در سال بروز کنید. تابستان زمان بسیار خوبی برای انجام پروژههای شخصی خلاقانه است که میتواند رنگ و رویی تازه به نمونهکارهای شما بدهد.
چند مورد از نمونهکارهای گرافیکی که میتوانید در تابستان انجام دهید عبارتند از:
• تایپوگرافیهای خلاقانه
• وکتورهای هندسی
• ادیت تابستانی عکسها
• اینفوگرافیکها
• گرافیکهای حرکتی (موشن گرافیک)
تایپوگرافیهای خلاقانه
مهارت تایپوگرافی، شدیدا موردتوجه کارفرمایان خلاق و هنری است. مشتریان، تمایل به مفاهیم و آثار هنری تصویری دارند، اما بسیاری از آنها همچنان به قدرت کلمات بها می دهند.
شما نیز میتوانید از این نوع پوسترها در نمونهکارهای خود بهره بگیرید. در ادامه نمونههایی از این نوع آثار را مشاهده میکنید:
وکتورهای هندسی
نه تنها منحصر بفرد بودنِ موضوع آثار هنری، بلکه چگونگی اجرای آن نیز ما را درگیر و مجذوب خود میکند. وکتورهای هندسی میتوانند چالشبرانگیز باشند، اما اگر بتوانید اثری منحصر به فرد ایجاد کنید، نتیجه آن بسیار با ارزش خواهد بود.
مشتریان ممکن است چنین آثاری را از شما نخواهند، اما مطمئنا تحت تاثیر آنها قرار میگیرند. در ادامه نمونههایی از این نوع آثار را مشاهده خواهید کرد:
ادیت تابستانی عکس ها
دستکاری عکسها و هنر ترکیبی از جمله مهارتهای ارزشمند در طراحی گرافیک و تبلیغات بهشمار میروند. ایجاد تصاویر خیرهکننده توسط فتوشاپ، عنصری مهم در صنعت طراحی کنونی است.
مفاهیم تابستانی میتوانند تصاویری سرگرمکننده و جالبتوجه را به نمونهکارهای شما اضافه کنند، در عین حال نشاندهنده مهارتهای شما باشند. در ادامه نگاهی به این نوع آثار خواهیم داشت:
اینفوگرافیک
امروزه ما دادههای بسیاری در دسترس داریم، اما اگر این دادهها به روش مناسبی ارائه نشوند، کسلکننده خواهند بود. به همین دلیل است که اینفوگرافیکها برای ما جالباند. طراحان ماهر در زمینه اینفوگرافیک میتوانند دادههای کسلکننده را به آثاری فوقالعاده تبدیل کنند.
خلق این نوع آثار، یک روش بسیار مناسب برای نشان دادن مهارت شما به کارفرمایان و مشتریان بالقوه است.
گرافیک های حرکتی (موشن گرافیک)
اشیاء در حال حرکت همواره توجه ما را به خود جلب میکنند. به همین دلیل امروزه تقریبا تمامی دوربینهای عکاسی قابلیت ثبت ویدیوها را نیز دارند. به گرافیکهای خود زندگی بخشید و آنها را با استفاده از برنامههایی همانند Adobe After Effects و یا Apple Motion و یا حتی نرم افزار Adobe Edge Animate متحرک سازید.
♦ از تابستان لذت ببرید و گاهی از کامپیوتر خود فاصله بگیرید. دنیایی از الهامات خلاقانه در بیرون وجود دارد، مهم این است که شما نیز جزئی از این دنیا باشید.
♦ از خانه خارج شوید و از تعطیلات آخر هفته در طبیعت لذت ببرید، عکاسی کنید یا به پیادهروی یا دوچرخهسواری بپردازید.
♦ از این تجربیات و لحظات و از هر چیزی که میبینید، میچشید یا لمس میکنید الهام بگیرید. بدینصورت خلاقیت شما حفظ شده و دچار خستگی و استرس نخواهید شد.
♦ اگر خارج شدن از منزل مطابق میل شما نیست، در خانه بمانید و کتاب موردعلاقه خود را بخوانید، فیلم موردعلاقه خود را ببینید، و یا وقت خود را با خانواده یا دوستانتان بگذرانید.
♦شارژ کردن روزانه خلاقیت را نادیده نگیرید.
پونیشا
برچسب های مهم
تمام تصمیمات روزانهی خود را، از انتخاب رنگ لباس گرفته تا صبحانهای که میخواهید میل کنید، تجسم کنید. از مسیری که برای رفتن به سر کار انتخاب میکنید تا اولین کاری که در فهرست کارهای روزانه میخواهید انجام دهید…
تصمیماتی که بطور آگاهانه یا ناآگاهانه در طول روز میگیرید بیشمارند. طبق تحقیقات انجام شده، انسانها روزانه بیش از ۳۵۰۰۰ تصمیم میگیرند. البته شمارش دقیق آن بسیار مشکل است.
تعداد اهمیت ندارد، مهم این است که تصمیماتی که میگیرید، بزرگ یا کوچک، بر ارادهی شما و نهایتا بر کیفیت تصمیمات تاثیر میگذارند.
نیروی اراده مستقیما به توانایی تصمیمگیری شما مرتبط است که موضوعی منطقی به نظر میرسد. تصور کنید رژیم دارید. تحمل بوی وسوسهکننده یک کیک که تازه پخته شده است آسان است، اما چند ساعت بعد منطق شما کمرنگ شده و مقاومتتان کمتر میشود.
در ادامه به روش هایی میپردازیم که ارادهی شما را تقویت کرده و سبب میشود تصمیمات بهتر و موثرتری بگیرید.
۱- تا جاییکه میتوانید از تصمیمگیری هایتان بکاهید.
همه میدانند که استیو جابز همیشه یک لباس به تن داشته،اما چرا؟؟ او از یکی از تصمیمات صبحش کاسته بود. ارادهاش را برای تصمیماتی مهمتر از پوشاک حفظ کرده بود. البته نیازی نیست که شما تا این حد افراط کنید!
درسی که از استیو جابز میتوان گرفت این است که رفتارهایی که از عادت نشات میگیرند نیاز به ارادهی کمتری دارند.
به قسمتهایی از زندگیتان فکر کنید که میتوانند تبدیل به عادت شوند: مثلا خوردن یک صبحانهی همیشگی یا انتخاب یک لباس خواب تکراری.
۲- تصمیمات بزرگ را اول وقت بگیرید.
ارادهی شما در اول صبح بیشتر از سایر مواقع است، شبیه به یک ماهیچه که بخوبی استراحت کرده است. هرچه بیشتر از آن استفاده کنید خستهتر و فرسودهتر خواهد شد.
اگر شبها زود بخوابید و صبح طبق برنامه بیدار شوید، با انرژی بیشتری تصمیم خواهید گرفت و ذهن آرامتری خواهید داشت.
برای اینکه این مرحله تاثیرگذارتر باشد، از یک روز قبل مشخص کنید که وظایف و تصمیمات مهمِ روز بعد کداماند.
۳- غذا بخورید.
سطح گلوکز بدن شما بر نیروی ارادهتان تاثیر دارد. در یک تحقیق، عوامل موثر بر تصمیمگیری قضات در عفو گناهکاران بررسی شد. قاضیان در اول صبح و بعد از نهار حکم مطلوبتری صادر میکنند. و نزدیک ظهر، که تصمیمات فراوانی گرفتهاند و چیزی نخوردهاند، مطلوبیت تصمیماتشان در کمترین حالت خود قرار دارد.
زندگی شما شامل مجموعهای از تصمیمات است و شما مدام از یک تصمیم به سوی تصمیمی دیگر در حرکت هستید. ما هرگز به چگونگی بهینهسازی فرآیند تصمیمگیری نمیاندیشیم. چه خوب است که بدانیم در پشت صحنهی تصمیمگیری ما برای خوردن یک کیک چه اتفاقاتی در حال جریان است.
پونیشا
برچسب های مهم
دوست دارید در محل کارتان بهرهوری بیشتری داشته باشید؟ با استفاده از جعبه تمرکز، کار یک روز خود را در ۹۰ دقیقه انجام دهید.
بنابر گفتهی استیو پاولینا (Steve Pavlina)، کارآفرین، سخنران و نویسندهی آمریکایی، کارمندان میتوانند یک روز کاری خود را در حدود ۹۰ دقیقه انجام دهند و زمان باقیمانده را به خواندن اخبار، جستجو در اینترنت، گپ زدن با همکاران، خوردن و نوشیدن، پاسخ به ایمیلهای متفرقه، بازی و … بپردازند.
ممکن است فکر کنید با پیشرفت تکنولوژی که زندگی انسان را آسان تر کرده است، وقتکشی و اتلاف وقت نیز طی سالها کمتر شده است، اما اینطور نیست. هرچه تکنولوژی پیشرفتهتر باشد، حواسپرتیها هم بیشتر میشود.
نمیتوانید نتایج کار را بر اساس زمان اندازه بگیرید
اینکه ما در روز ۸ ساعت را بطور فعالانه مشغول کار نیستیم به معنی عدم بهرهوری ما نیست. مشکل اینجاست که ما زمان کار را اندازه میگیریم و نه بازدهی آن را. دستاورد کار اکثر کارکنان، دانش و نتایج کار است— و این موارد با ساعات کار سنجیده نمیشود.
در حقیقت بسیاری از ما میتوانیم همراه با بهرهوری و خلاقیت، کارهای بیشتری نسبت به زمانیکه تنها سختکوشی میکنیم انجام دهیم.
بنابراین چطور میتوانیم بهرهوری در کار را به اوج رسانده، کارها را سریعتر و هوشمندانه تر انجام دهیم و در مدت زمان کمتر، به نتیجهی بیشتری دست یابیم؟؟؟ پاسخ به این سوال، طبق عقیدهی استیو پاولینا جعبه تمرکز است.
جعبه تمرکز چیست؟
جعبه تمرکز، زمان ۹۰ دقیقهای بسیار پربار و موثری است که به وظایف مختلف اختصاص داده شده و با استفاده از آن میتوانید کار یک روز را در این مدت زمان به انجام برسانید. پنج گام ساده برای اجرای این روش در ادامه آمده است:
۱- انتخاب موضوع
بجای انجام نیمهکارهی چندین کار، یک موضوع یا وظیفه را برای جعبه تمرکز انتخاب کرده و آن را کامل انجام دهید. با اینکار کارایی مغزتان بالاتر میرود.
۲- تنظیم یک هدف مشخص
هدفی را که میخواهید در جعبهی تمرکز به آن دست یابید مشخص کنید. این هدف باید معقول و دستیافتنی بوده و نتیجهی بلندپروازی نباشد. اگر هدفتان محقق نشد اشکالی ندارد اما تمام تلاشتان را برای تحقق آن بکار گیرید.
۳- تقسیم هدف به مراحل مختلف
زمانیکه هدفتان را مشخص کردید، آنرا به وظایف قابل دستیابی تقسیمبندی کنید. حال فهرستی از کارهای انجام نشده دارید که شما را در ادامهی فرایند یاری کرده تا کارها تک به تک انجام شوند و درنهایت شما احساس خواهید کرد که یک کار بسیار مهم و بزرگ انجام دادهاید.
۴- حذف مزاحمین
از عدم وجود مزاحمتهای مختلف هنگام کار اطمینان حاصل کنید. اگر مجبورید در کار وقفه ایجاد کنید، برای خود مرز مشخص کنید. به اطرافیان بگویید که تا ۹۰ دقیقهی دیگر مزاحمتان نشوند، تلفن خود را خاموش کرده و ایمیلتان را ببندید.
۵- سرعت بخشی به کار
برای اینکه هدفتان را در این ۹۰ دقیقه گنجانده و محقق سازید، فرصتی برای اتلاف وقت ندارید. اجازه دهید این فشار کاری به شما انگیزه و انرژی بخشد تا سرعت کارتان را بالا ببرید – سریع فکر کنید و سریع عمل کنید.
در برنامه خود ساعاتی را به تفریح اختصاص دهید.
عادت خوب دیگری که استیو بر آن تاکید دارد ساعات تفریح است. شما نمیتوانید تمام ۸ ساعت را بیوقفه کار کنید. پس برنامهریزی کرده و ساعاتی را به استراحت اختصاص دهید. درنتیجه زمانیکه کار میکنید، بهرهور خواهید بود. اگر فرصتتان برای تفریح کم است، کمی آب یا آبمیوه بنوشید و یا میوه بخورید و اگر فرصت بیشتری دارید از پله ها بالا و پایین بروید. بهتر است از محیط کار خارج شده و کمی در هوای آزاد قدم بزنید تا روحیهتان را عوض کرده و کسالتتان را برطرف کند. اگر نیاز به استراحت بیشتری دارید، مرخصی بگیرید و استخر رفته یا برنامهای که دوست دارید تماشا کنید. بین خود و کارتان از لحاظ روحی فاصله ایجاد کنید.
فکر نکنید چک کردن ایمیلها استراحت محسوب میشود. اینطور نیست. استراحت به معنی فاصله گرفتن از کار است، چه جسمی و چه روحی.
برچسب های مهم
سؤالات صحیح میتوانند توجهات را به سمت شرکت شما – و طرح کسبوکار شما – جلب کنند. پاسخ به این سوالات نیز میتواند منجر به ایجاد اعتماد درشرکا و سرمایه گذاران آینده شود. در ادامه سوالاتی را که یک طرح کسبوکار خوب میبایست به آنها پاسخ دهد، با هم مرور میکنیم.
۱- چه مشکلاتی را میخواهید حل کنید؟
توضیح دهید که قرار است چه کاری انجام دهید، این کار به چه دلیل اهمیت دارد و به چه دلیل این خدمات در جای دیگری در دسترس نیست.
۲- مشتریان شما چه کسانی هستند؟
بازار شما را چه کسانی تشکیل میدهند؟ توضیح دهید مشتریان شما در چه محدوده سنی قرار دارند، کجا و چگونه زندگی میکنند، چگونه وقت خود را سپری میکنند و پیشبینی میکنید که چگونه از محصولات یا خدمات شما استفاده خواهند کرد.
۳- چرا شما فرد مناسبی برای اداره این شرکت هستید؟
سرمایهگذاران خطرپذیر و شرکای آینده تمایل دارند بدانند که چه چیزی باعث میشود که شما فردی واجد شرایط و مناسب برای ادارهی کسبوکار باشید. سوابق تحصیلی، تجربیات و سابقه خود را با آنها به اشتراک بگذارید. همچنین اطلاعات سایر مدیران کلیدی در شرکت را نیز در اختیار آنان قرار دهید.
۴- جدولی زمانی شما چگونه است؟
سرمایهگذاران تمایل دارند بدانند که از پول آنان چگونه و در چه زمانی استفاده میشود. مطمئن شوید که طرح کسبوکار شما یک جدول زمانی ثابت و استوار را ارائه دهد که دربرگیرنده رشد و سودآوری است.
۵- مدل کسبوکار شما چیست؟ چگونه کسب درآمد خواهید کرد؟
توضیح دهید که از تبلیغات یا اشتراک کسب درآمد میکنید و یا روشهای دیگر.
۶- چه موضوعی باعث میشود که از رقبای خود پیشی بگیرید؟
تعیین کنید که چه کاری را بطور متفاوت از رقبا انجام میدهید. سریعتر هستید یا ارزانتر؟ آیا خدمات شما به مشتریان از کیفیت بالاتری برخوردار است؟ بر آنچه که شما را متفاوت از سایرین میسازد، تاکید داشته باشید.
برچسب های مهم
اگر در دومین ملاقاتمان با افراد سلام میکنیم و میگوییم “حالتان چطور است آقا؟” به خاطر رسمیت ما نیست، بلکه به این دلیل است که نامشان را فراموش کردهایم.
نگران نباشید، مشکل از شما نیست، مشکل از هیچکس نیست. دلیلش چیزیست که در همهی ما وجود دارد؛ یعنی توجه جزیی مستمر (CPA). این واژه اولین بار اواخر سال ۱۹۹۰ بکارگرفته شد و نشان دهنده نحوه برخورد ما با جریان رو به افزایش اطلاعات بود. در آن زمان تلفن همراه و اینترنت تنها در محل کار مورد استفاده قرار میگرفت و قابل کنترل هم بود. تقریبا ۲۰ سال بعد، اینترنتی که مختص کار بود به اینترنت سراسری، و تلفنهای همراه به اسمارت فونها تبدیل شدند و کم کم لپتاپها، ساعتهای هوشمند، و … روی کار آمدند.
ذهن ما توانایی همتراز شدن با این تکنولوژی را ندارد پس شروع به خارج کردن موضوعات ساده از ذهن میکند (موضوعاتی که باید به خاطر بسپاریم، مثل اسامی افراد) تا جا برای اطلاعات وسیع دیگر باز شود. بزرگترین کنایهی قرن ۲۱ شاید همین باشد که: تلفن هوشمند به من یادآوری خواهد کرد که به باب زنگ بزنم، اما من به یاد نمیآورم که باب کیست!!!
دکتر گری اسمال (Dr. Gary Small) برای تقویت حافظه سه راهکار پیشنهاد میدهد.
۱- مدیتیشن (حتی برای چند دقیقه)
وقتی دکتر اسمال مدیتیشن را بعنوان ورزش حافظه معرفی میکند، اولین چیزی که به ذهن من میرسد این است که برای روشن کردن شمع و بخور دادن وقت ندارم. اما دکتر اسمال با صبر و حوصله، مزایای مدیتیشن را برای من توضیح داد. وی عقیده دارد که روزی ۱۰ دقیقه، ۵ دقیقه یا حتی ۲ دقیقه ( هرچقدر که فکر میکنید موثر است) وقت بگذارید، تنها موضوع مهم این است که از شلوغی و سروصدا به دور باشید و بر خودتان تمرکز کنید. پس اگر قرار ملاقاتی دارید که به خاطر سپردن نام طرف مقابل برایتان اهمیت دارد، مدتی را روی صندلی بنشینید و چشمانتان را ببندید، نفس عمیق بکشید و به این کار ادامه دهید. در همین حین روی ماهیچههایتان تمرکز کنید. اول پیشانی، سپس ماهیچههای شانه، شکم، کف پا و انگشتان. این تمرین باعث میشود ماهیچهها و اعصاب شما متمرکز شده و احساس آرامش کند. در نتیجه توجه و تمرکز فکری شما تقویت میشود.
حالا ذهن شما برای مرحله ی بعد آماده است.
۲- تمرکز و چارچوب دهی
دکتر اسمال معتقد است مهمترین دلیلی که انسان ها مطالب را به خاطر نمیآورند این است که دقت نمیکنند. مسلما دنیای اطلاعات امروزی تمرکز را مشکل کرده است، اما دکتر اسمال تمرین حافظه را پیشنهاد میدهد و نامش را “تمرکز و چارچوب” گذاشته است. “تمرکز، توجه را در پی دارد و چارچوبدهی شامل تکنیکهای متفاوتی است که به اطلاعات معنا میبخشد. وقتی مطالب معنا داشته باشند، بخاطر سپردنشان آسان است.”
نکته ی مهم در این قسمت “تصویرسازی و تجسم“ است.
بخاطر آوردن اسامی و چهره ها از مشکلترین موارد برای یادآوری است. با استفاده از روش تمرکز و چارچوب، توجه خود را متمرکز کرده و برای چهره و نام فرد تصویر میسازید و آنها را به هم ربط میدهید. مثلا اگر اسم مشتری شما “لیزا”ست و لبخند زیبایی هم دارد، نقاشی مونالیزا را برای خود تجسم کنید. با این ارتباط تصویری، ذهن شما در ملاقات بعدی همه چیز را به خاطر میآورد. دکتر اسمال میگوید برای بخاطر سپردن اطلاعات، از اولین چیزی که به ذهنتان میآید استفاده کنید، این تکنیک هم ساده است، و هم جالب.
۳- زمان مرور آیندهنگر
مسلما بخاطر آوردن نام افراد مشکل اصلی نیست. “مشکل اساسی مردم چیزی است که ما آن را حافظهی آیندهنگر مینامیم. حافظهی آیندهنگر توانایی به یاد آوردن کاری است که باید در آینده انجام دهیم. فرض کنید که خانه را ترک میکنید اما برداشتن کلید و مدارک لازم را فراموش می کنید.”
بدین منظور دکتر اسمال یک تمرین یک دقیقه ای به تمرینات قبلی اضافه میکند.
همهی ما در خانه یا محل کار مکانهایی داریم که کارهایمان را به ما یادآوری میکند. مثلا قرصهایمان در کمدی کنار میز قرار دارد که با دیدن آن کمد، خوردن قرصها را بخاطر میآوریم. این مکانها در گذشته میتوانستند مفیدتر باشند، مثلا کنار درب خروجی روی یک تقویم کارهایمان را مینوشتیم و هر روز قبل از خروج از خانه به آن نگاهی میانداختیم. اما امروزه با مجازی شدن دنیا، کاربرد این مکانها نیز کمرنگ شدهاند. بنابراین میتوان این مکانها را با زمان مرور آیندهنگر جایگزین کرد. بدینصورت که هر روز صبح، راس ساعت معین و قبل از خروج از خانه، نگاهی به تقویم در تلفن خود بیاندازیم و تمامی کارهایی که باید در آن روز انجام شوند را مرور کنیم.
با تکرار این کار یک فرمان ذهنی در مغز ما نقش میبندد و ناخودآگاه قبل از خروج از خانه به مرور آینده میپردازیم.
شاید انجام تمامی این سه مرحله در روز کار زیادی باشد اما اگر برای آنها وقت بگذاریم میبینیم که چهار یا پنج دقیقه بیشتر از وقت ما را نمیگیرند. بعضی از این تکنیکها در ابتدا پیچیده به نظر میرسند اما این مهارتها اگر تقویت شوند، بسیار آسان و تبدیل به عادت خواهند شد.
برگرفته از: :fastcompany.com
برچسب های مهم
کار کردن در خانه بسیار جذاب است. این کار حس آزادی و آسودگی در زندگی را برای افراد فراهم میکند. اگر شما نیز مانند اکثریت افراد باشید، به احتمال زیاد یک دفتر کار معین در خانه یا آپارتمان خود ندارید. با لپتاپ خود بر روی مبل مینشینید و فایلهای کاری خود را بر روی میزی در نزدیکی خود پخش میکنید، اما این فضای کار موقتی میتواند در بهرهوری شما تاثیرگذار باشد. اگر کار کردن در خانه برای شما موضوعی جدید است، حتما به فکر ایجاد یک فضای کار دائمی در خانه برای خود باشید. در ادامه راهحلهای مفیدی وجود دارد که به شما کمک میکند تا در مسیر درستی گام بردارید. جداکردن فضای کار و فضای زندگی از آنچه که فکر میکنید آسانتر است.
در صورت امکان، فضایی را در نزدیکی یک منبع نور طبیعی برای دفتر کار خود در نظر بگیرید.
بهرهگیری از نور طبیعی پس از هشت ساعت کار میتواند تفاوت زیادی در روحیه شما ایجاد کند. مطمئن شوید که این فضا در روزهای ابری و یا زمانی که خورشید غروب میکند نیز از نور کافی برخوردار باشد.
وضعیت سروصدا در فضای کار چگونه است؟
همچنان صدای جیغ بچههای همسایه را میشنوید؟ سعی کنید محلی را برای دفتر کار خود در نظر بگیرید که در آنجا سروصدا منجر به حواسپرتی شما یا افرادی که با آنها بصورت تلفنی یا از طریق کامپیوتر صحبت میکنید، نشود. برخی افراد موسیقی کلاسیک و آرامشبخش را هنگام کار ترجیح میدهند. استفاده از یک بلندگوی بیسیم این کار را آسان می کند. میتوانید آهنگهای موردعلاقه خود را پخش کنید و محیطی مناسب برای خود ایجاد کنید.
اطمینان حاصل کنید که فضای کار شما در وضعیت آب و هوایی مساعدی قرار دارد.
مکانهای بسیار سرد یا بسیار گرم را بعنوان دفتر کار انتخاب نکنید. اگر گزینه دیگری ندارید، با استفاده از یک بخاری و یا یک کولر دما را بطور مناسبی کنترل کنید.
محل کار خود را مطابق با سلیقهتان طراحی کنید.
این فضا باید احساس خوبی را در شما ایجاد کند. سلیقهی طراحی شما هر چه که باشد، آن را در فضای کار خود اعمال کنید. اگر شما مجبور باشید که هشت ساعت از روز را در دفتر کار خود بگذرانید، آیا این فضا نباید در شما حس آرامش ایجاد کند؟ اگر از سبک و سلیقه خود مطمئن نیستید میتوانید با جستجو در اینترنت، از دفاتر کار دیگران الهام بگیرید.
فضای کار شما باید رایحه خوبی داشته باشد.
گاهی اوقات، در ساختمانهای اداری بوهای نامطلوبی استشمام میشود. بوهای عجیب و غریب از دریچههای کولر یا ادکلن تند همکار شما میتواند بسیار آزاردهنده باشند. زمانی که دفتر کار شما در خانه قرار داشته باشد، کنترل بویی که به مشام شما میرسد نیز دست شماست. بطور مثال برخی افراد از روشن کردن یک شمع معطر در فضای کار لذت میبرند. عطر لیمو آرامبخش است و توانایی تفکر را افزایش میدهد. عطر اسطوخودوس استرس را کاهش میدهد. عطر نعناع به طوفان مغزی کمک میکند و انرژی را افزایش میدهد. در نظر داشته باشید که بویایی یک حس قدرتمند است.
برچسب های مهم
امروزه، اکثر افراد تصور می کنند که ترجمه تنها جابجایی زبانهاست پس هرکسی که یک زبان خارجی بلد باشد میتواند کار ترجمه نیز انجام دهد. این دیدگاه کاملا غلط است، داشتن دانشِ صرف درمورد یک زبان، منجر به ارائهی یک ترجمهی بینقص نمیشود. به بیان سادهتر، ترجمه نیازمند مهارت تجزیه و تحلیل درست و مناسب زبان هدف است. علاوه بر این، مترجم باید از هویت و احساس زبان مقابل مطلع بوده و با قوانین آن، همچنین قواعد املایی آن زبان آشنایی داشته باشد.
یک مترجم ماهر چیزی فراتر از دانش در اختیار دارد و آن استعداد است. مترجم باید فضایی ایجاد کند که خواننده و نویسندهی متن براحتی بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، همچنین باید از نکات ظریف و دقیق متنِ مبدا بیشترین استفاده را ببرد تا ترجمهای مفید و موثر حاصل شود.
خدمتی که مترجمان به منظور ارتقای فرهنگ و ترویج زبان ارائه میکنند در طول تاریخ قابلتوجه بوده است. آنها پیام زبانهای مختلف را با حفظ ارزشهای فرهنگی آن زبان، به زبانی دیگر منتقل میکنند. سوالاتی که در اینباره مطرح میشود سوالاتی است همچون: چه تخصصی برای بهبود توانایی ترجمه لازم است؟ چطور میتوان مترجمی خبره شد؟
اگر میخواهید مترجم موفقی شوید باید معیارهای زیر را رعایت کنید:
۱- اولین و مهمترین قدم، خواندن ترجمههای مختلف از متون مختلف است. یک ترجمهی موفق نیاز به دانش درجه یک دارد، پس قبل از ترجمه باید مهارتهای موردنیاز کسب شود. یک مترجم حرفهای از هردو متن مبدا و مقصد آگاهی کامل دارد، پس خوانندهی متن ارتباط کلامی بین هر دو زبان را درک میکند.
۲- دومین قدم، توانایی نگارش است. مهمترین اثر مترجم، نوشتهی اوست. پس میبایست از سبکهای مختلف نوشتن و ویرایش در هر دو زبان آگاهی داشته باشد. عواملی همچون ویرایش و نشانه گذاری مناسب، بدون شک ارزش ترجمه را بالا میبرند.
۳- سومین عامل، توانایی شنیدن و درک عبارات، اصطلاحات و لغات مختلف، همچنین کاربرد آنهاست. این استعداد به آسانی پرورش نمییابد و به تمرین مکرر نیاز دارد. درک زبان برای تمام کسانی که میخواهند مترجمانی ماهر شوند، الزامی است.
۴- یک مترجم میبایست از سبکهای گفتاری و طبقهبندیهای اجتماعی هر دو زبان آگاه باشد. اینگونه آگاهیهای فرهنگی- اجتماعی تا حد زیادی در بهبود کیفیت ترجمه کمک میکند. اینکه ترجمه در این چارچوب انجام گیرد، اهمیت بسزایی دارد. در نتیجه ارزیابی ترجمه با دیدگاه اجتماعی امری حیاتی است.
۵- به منظور بهبود کارایی ترجمه، باید از ابزارهای مختلفی همچون دیکشنریهای دوزبانه و دایره المعارفها بهره برده و از نحوهی استفاده از آنها مطلع باشید. استفاده از دیکشنری به مهارت خاصی نیاز دارد چرا که کلمات در شرایط مختلف معانی متفاوتی دارند.
۶- علاوه بر این موارد، ساختار جملات در نقلقولهای غیرمستقیم همچنین نقش کلمات در زبان مبدا (مثلا مبالغه و کنایه) از عوامل مهم و تاثیرگذار در ترجمه متون هستند.
نهایتا اینکه باید بدانید ترجمهی خوب تنها به این موارد خلاصه نمیشود. مترجمان موفق یک شبه به اینجا نرسیدهاند. برای هریک از این افراد تبدیل همزمان زبانهای مختلف، بخشی از زندگیشان محسوب میشود. در نتیجه تمرین سیستماتیک و مکرر، شما را به سوی موفقیت در این مسیر سوق خواهد داد.
منبع : پونیشا
برچسب های مهم
اغلب میشنویم که مردم تغییر را دوست ندارند. از یک سو همه ما داستانهایی مبنی بر مقاومت در برابر تغییر و حفظ وضع موجود را شنیدهایم، از طرف دیگر انسانها نژادی هستند که خود را با محیط وفق میدهند. اگر اینطور نبود نسل انسان هم منقرض شده بود. پس پشت قضیهی ” مقاومت در برابر تغییر” چیست؟
انگیزه
“مردم مانع تغییر نمیشوند بلکه در برابر اینکه دیگران آنها را تغییر دهند، مقاومت میکنند.” (پیتر سنج)
اولین بُعدی که باید مورد توجه قرار دهیم، منبع تغییر است. بین تغییری که ناشی از انگیزهی درونی فرد بوده و تغییری که صرفا در نتیجه یک عکس العمل ایجاد شود، فرسنگها فاصله است. گاهی این تغییرات آنقدر عظیماند که مقاومت در برابر آنها غیرممکن است. هنوز هم افراد زیادی وجود دارند که چنین تغییرات بزرگی را در زندگیشان اعمال میکنند.
در مورد تغییرات زندگی یک حقیقت محض وجود دارد: هیچکس مجبور نیست زندگیش را توسط یک نیروی خارجی دستخوش تغییر کند. معمولا تغییرات، تصمیمگیری شدهاند و سپس به دیگران اعلام (و یا تحمیل) میشود. و این یعنی آنها دلیل تغییر و هدف از آن را نمیدانند و فقط به تغییرات ناگهانی عادت کرده اند، در نتیجه: مقاومت میکنند.
منحنی J
منحنی J، مدل مشهوری است که توسط ویرجینیا ساتیر (Virginia Satir) مطرح شده است. طبق این منحنی، اتفاقاتی که رخ میدهند به شکل J هستند، یعنی به محض اینکه در وضعیت موجود تغییری اعمال شود، عملکرد کاهش مییابد. با گذشت زمان و یکپارچه شدن تغییر، عملکرد به حالت قبل باز میگردد، حتی گاهی اوقات بیشتر از پیش میشود.
بعد از اعمال تغییر در کار، تلاش میکنیم به مسئولیتهای شغلی جدیدمان عادت کنیم. حتی اگر این تغییرات به پیشرفت و بهبود کار منجر شود، حس بی تجربگی اول کار احساس بدی است. به همین خاطر افراد مقاومت کرده و با اینکه این حس موقتی است، از آن سرباز میزنند.
اندازه
بُعد دیگر مقاومت در برابر تغییر، اندازه ی آن است. بار دیگر به سراغ منحنی J میرویم. با اینکه شکل منحنی در تغییرات بزرگ و کوچک یکسان است، اما تغییرات بزرگ تاثیر بیشتری بر بهرهوری دارند.
این موضوع بدین معنی که مرحلهای که بهرهوری در آنجا کمتر است، دوام بیشتری خواهد داشت. بنابراین زمانی که حتی در حال عادت به تغییر هستیم، ناگهان صبرمان لبریز شده و تلاش می کنیم تا راه جدید را کنار بگذاریم.
جالب اینجاست که بیشتر تغییرات در شرکت ها، تغییرات بزرگ هستند.
سابقه
هرگاه که در مقابل یک تغییر شکست میخوریم، آنرا به سوابق تلاشهای ناموفق گذشته اضافه می کنیم. شاید همین باعث شود که دفعات بعدی برای اعمال تغییر تلاشی نکنیم.
البته این واکنش، جهانی نیست. همه ی ما آستانهی تغییر متفاوتی داریم. پاسخ به تغییر به میزان ریسکپذیری هر فرد بستگی دارد. وقتی از تغییرات سازمانی سخن میگوییم طبیعی است که بسیاری از کارمندان ریسکگریز باشند و مقاومت کنند.
عدم اطمینان
دنیل کانمان (Daniel Kahneman) در کتاب “تفکر، تند و آهسته” میگوید که بیشتر افراد ترجیح میدهند اشتباه کنند تا اینکه اطمینان نداشته باشند. در حقیقت، ترتیب اولویت ما اینگونه است:
۱- درست گفتن
۲- اشتباه کردن
۳- مطمئن نبودن
و این یعنی انسانها کمدقتی را به بیدقتی ترجیح میدهند.
این موضوع چگونه به تغییر مرتبط است؟
پیامد هر تغییری نامشخص است. وقتی یک منحنی J رسم میکنیم، در عملکردمان بهبود میبینیم. اما در عمل اینطور نیست. برخی تغییرات مفیدند، برخی نیستند (حتی اگر با موفقیت همراه باشند). برخی تغییرات هم دوام زیادی ندارند تا بتوانیم مفید بودنشان را بسنجیم. پس با عدم اطمینان زیادی روبرو هستیم.
نتیجه: مردم عدم قطعیت را دوست ندارند.
راه حل: از تغییرات کوچک شروع کنید.
هیچ یک از این مقاومت ها دلیل خوبی برای ممانعت از این فرآیند و بهبود سازمان نیست. البته دانستن دلیل مقاومت کارکنان و پیش بینی آن خوب هست.
اولین قدم این است که از تغییرات کوچک شروع کنید. و دو دلیل دارد: اولین دلیل تجربهی یک تغییر موفق است و دلیل دوم این است که در صورت شکست، اثرات منفی آن کوتاه بوده و به زودی رفع میشود.
تاکتیک دیگر این است که محیطی ایجاد کنید که در آنجا تغییرات به صورت پویا رخ میدهند. این امر به درونیسازی و بهبود فرهنگ سازمان -که در هر محیط تجاری ضروری است- کمک میکند. سرعت تغییر دنیای تجارت رو به افزایش است و به همین دلیل افراد، گروهها و سازمانها باید خود را با این شرایط سازگار کنند.
به نظر شما، تغییرات تا چه حد در زندگی افراد ضرورت دارند؟!
برچسب های مهم
کار کردن در خانه حواس بسیاری از افراد را پرت کرده و بعد از دو یا سه ساعت کار فشرده، تمرکز آنها را بهم میریزد. اینجاست که وسوسهی کار با رسانههای اجتماعی و صحبت با دوستان، از زمان باارزش کاری میکاهد. جز این، عوامل بسیار دیگری وجود دارند که موجب حواسپرتی شده و باید از جانب شما کنترل شوند.
برای مقابله با این تمایلات، برنامهها و ابزارهایی وجود دارد که به شما در بهبود ساعات کاری و دستیابی به بهرهوری بالا کمک میکند. بطور کلی راه حل خاصی برای این مشکل وجود ندارد چرا که هر فرد از نظر بهرهوری با فرد دیگر متفاوت است، اما موارد زیر ممکن است به شما کمک کنند.
RescueTime یک برنامهی هوشمند و رایگان است که به شما در ممانعت از اتلاف وقت کمک میکند. این برنامه در کامپیوتر یا تلفن همراه شما نصب شده و زمانی را که صرف جستجو در وبسایت یا استفاده از اپلیکیشنهای مختلف میکنید، محاسبه میکند. سپس میتوانید اهداف مورد نظر خود را در آن تنظیم کنید تا پیشرفت کاری خود را محاسبه کنید.
اگر علاقه مند به سنجش زمان دقیقی باشید که صرف کارهای آنلاین مختلف میکنید، این نرمافزار میتواند به شما کمک کند. بدینصورت شما میتوانید زمانی را که بیش از حد به کارهای متفرقه می پردازید، کاهش دهید. اگر بخواهید میتوانید اطلاعات دقیق در مورد فعالیتهای آنلاین خود را از طریق ایمیلهای روزانه دریافت کرده یا با دسترسی به داشبورد خود از آن مطلع شوید.
Harvest نرمافزار کاربردی برای زمانسنجی بوده و استفاده از آن بسیار آسان است. با وجود این برنامه، کمتر به محاسبهی زمان و بیشتر به کار میپردازید. این نرمافزار مدیریت ساعات کاری و تقسیم موثر این ساعات بین کارمندان را بسیار راحت کرده است. و به شما در اندازهگیری دقیق هزینهها کمک میکند. کاربرد دیگر آن فرستادن صورتحساب توسط یک سیستم گزارشدهی همزمان است تا به پروژههای امروز و همچنین برنامهریزی برای پروژه های فردا رسیدگی کنید.
Youmail همچون دستیاری است که تماسهای شما را مدیریت میکند. چرا که بخش عمدهای از زمان ما در پاسخگویی به تماسهای نامربوط هدر میرود. این برنامه برای تلفن همراه و همچنین تلفن ثابت کاربرد دارد و در کنار صرفهجویی در زمان، از مزاحمت بازاریابان تلفنی و پیغامهای آنان ممانعت کرده و پیامهای صوتی را ضبط میکند.
Idonethis این ابزار در بهبود روابط کارکنان، هنگامیکه هریک از اعضا در موقعیتهای مکانی مختلف قرار دارند، بسیار خوب عمل می کند. بسیار ساده است: در پایان روز هریک از اعضا پیشرفت خود را گزارش کرده و صبح روز بعد، ایمیلی حاوی اطلاعات بروزشده در مورد کار یکدیگر دریافت میکنند. با اینکار در افراد انگیزهی کاری بیشتری بوجود آمده و نهایتا اعضا این حس را با یکدیگر تقسیم میکنند. در نتیجه فرهنگ پذیرش و قدردانی بدون صرف هزینه رواج مییابد.
Basecamp نرم افزار دیگری است که در مدیریت پروژه بین اعضای جدا از هم کاربرد دارد و به اعضا امکان برقراری ارتباط، پرسش و پاسخ و تبادلنظر میدهد.
Scan-Biz Cards در فضا و زمان صرفه جویی میکند. اگرچه امروزه بسیاری از اطلاعات کسبوکار بصورت دیجیتال عرضه میشود، اما کارتهای ویزیت هنوز هم کاربرد دارند. این برنامه مختص تلفن همراه است و اطلاعات موجود در کارت ویزیت را اسکن کرده و جزییات این اطلاعات را در فهرست مخاطبین گوشی شما ذخیره میکند. هنگامیکه در خانه کار میکنید فضا اهمیت زیادی دارد بنابراین اگر از این ابزار به درستی استفاده شود، بسیار باارزش خواهد بود.
برچسب های مهم
کارآفرینان قدرت خلاقیت زیادی دارند اما همواره در حل مبارزه با مدیریت زمان هستند. خلاقیت ذاتی است و نمیتوان آن را آموزش داد اما مدیریت زمان اینگونه نیست. کارآفرینان با اندکی سازماندهی و تمرکز، میتوانند به حفظ سبک زندگی و کسبوکار سالم کمک کنند.
برنامههای زمانی، چارچوبهای ویژهای هستند که افراد در آن به انجام فعالیتهایشان میپردازند: قرارملاقات، ورزش، دیدارهای خانوادگی… این برنامهها به کار و فعالیتهایی که در زندگی فرد اتفاق میافتد بستگی دارند. سازماندهی فعالیتها بر حسب این برنامهها این اطمینان را به شما میدهد که زمانی کافی را به مسئولیتهایتان اختصاص دادهاید.
در ادامه فهرستی از برنامههای زمانی به ترتیب اولویت آمده است:
۱- استراحت
در راس تمام برنامهها، خواب و استراحت قرار دارد که در همهی جنبههای زندگی ضروری است. این برنامه اولویت بالایی دارد چرا که بدون آن، بهرهوری در دیگر حوزهها امکانپذیر نخواهد بود.
دانشمندان به منظور داشتن زندگی سالمتر، روزانه بین ۸ تا ۱۰ ساعت خواب را توصیه میکنند. خواب نیمروزی را نیز فراموش نکنید. مطالعات نشان میدهند که خواب نیمروز یا همان چرتزدن، خستگی را کاهش داده و هوشیاری را زیاد میکند.
زمانیکه بچهها خواب کافی ندارند واضح است که چقدر خسته و کسلند. شما چطور؟ آیا هر روز یا در طول هفته از خواب و استراحت کافی برخوردارید؟
۲- مراقبت از خود و بازسازی
این مورد، فراموششدهترین برنامهی زمانی است. چه به فکر کردن اختصاص داده شود، چه به نشستن در وان، شنا، پیادهروی، و یا گوش دادن به موسیقی. معمولا این بخش نادیده گرفته میشود. این فعالیتها برای انگیزه، تمرکز و آرامش هر فردی ضروری است.
هر هفته چه میزان از زمان خود را صرف مراقبت از خود میکنید؟
۳- مرخصی و تعطیلات
شاید به نظر غیرمنطقی باشد اما مرخصی و تعطیلات سومین برنامه مهم برای صاحبان کسبوکار بوده و عاملی فوق العاده در سازمان است. وقتیکه به مرخصی میروید، باید کسبوکارتان را بخوبی سازماندهی کنید تا زمانیکه حضور ندارید هم بدرستی اجرا شود.
من سالی ۴ تا ۶ هفته مرخصی را توصیه میکنم. شما چقدر به تعطیلاتتان بها میدهید؟ اگر پاسختان “هیچ” یا “خیلی کم” است، پس تقویمتان را بردارید و یک هفته را تعیین کرده تا به دور از کار بگذرانید.
تمرکز سه اولویت مذکور، بر خودِ شماست. بنابراین باید خودتان را در الویت قرار دهید زیرا اگر پریشان، نگران و یا خسته باشید، ارزشتان را بین همکاران و خانوادهتان از دست خواهید داد.
۴- خانواده، دوستان و روابط اجتماعی
اگر شما هم مثل دیگر مشتریان من باشید، از اینکه خانواده و دوستان را بر کار ارجح میدانم متعجب میشوید. حقیقت این است که بیشتر صاحبان کسبوکار می خواهند این مورد را به هر زمانیکه پیش آمد واگذار کنند. این مشکل بزرگی است که به بیشتر انسانها سرایت کرده است.
اغلب سعی میکنم به افرادی که همسر، فرزندان و یا دوستانشان از آنها گله و شکایت دارند کمک کنم. گاهی باید نگاهی به خود و اهدافتان بیندازید و بیاندیشید که چرا تا این حد سرگرم کار شدهاید! خوشبختانه دلیلش این است که میخواهید از یک زندگی شاد کنار کسانیکه دوستشان دارید لذت ببرید. درغیراینصورت از شما میخواهم اولویتهایتان را دوباره بررسی و ارزیابی کنید. ما بدون این افراد هیچ نیستیم.
شما چقدر زمان برای خانواده، دوستان و زندگی اجتماعیتان کنار گذاشته اید؟
۵- استراتژی
استراتژی برای هر کسبوکاری که نیاز به رشد دارد و باید با محیطِ در حال تغییر بازار سازگار باشد، ضروری است. کار کردن با وجود یک استراتژی معقول، از همه مهمتر است اما باور کنید یا نه، این برنامه در بیشتر موارد نادیده گرفته میشود.
بررسی جامع و منظم کسبوکار بهترین راه برای ممانعت از اتلاف هزینه و زمان و دور شدن از هدف اصلی است. بیشتر مردم نمیدانند عادت به تنظیم استراتژی آنقدرها هم زمان نمیبرد.
پیشنهاد من به شما این است که برای موفقیت در اجرای استراتژی خود، زمانبندی داشته باشید و یک یا دو ساعت در هفته را به آن اختصاص دهید. اگر هر هفته زمان کمی را به تنظیم استراتژی اختصاص دهید، از پیشرفت کارتان لذت خواهید برد. یک استراتژی ساده شامل سوالاتی است همچون چه کاری در حال اجراست و چه کاری نیست؟ چه کاری برای این فعالیتها باید انجام داد؟ نیازهای سازمان کدامند؟ و …
۶- توسعهی کسبوکار
داستان مردی را که سقف خانهاش چکه میکرد شنیدهاید؟ وقتی کسی دلیل تعمیر نکردن سقفش را میپرسید جواب میداد: “وقتی باران میآید که نمیتوانم، وقتی که باران نمیبارد هم که چکه نمیکند.”
این چرخهی بسیاری از مدیران در شروع یک کسبوکار جدید است. بجای اینکه برای توسعهی مداوم کسبوکارشان زمان بگذارند، بعد از ابراز نارضایتی مشتری به آن پی میبرند. این موضوع منجر به ایجاد شکاف در جریان هزینه شده و تنها پریشانیشان را زیاد میکند.
زمانبندی روزانه و یا هفتگی برای برقراری ارتباط با مشتریان بالقوه و توسعهی استراتژیهای بازاریابی که شما را به سمت کسبوکارهای جدید سوق میدهد بسیار حیاتی است. توسعهی کسبوکار، بر امنیت آینده و طول عمر کسبوکار تمرکز دارد. اولویت این برنامه از فعالیت مشتریهای واقعی بیشتر است چرا که برای یک کسبوکار حکم محرک را دارد.
بهتر است صاحبان کسبوکار هفتهای دو تا پنج ساعت را به این فاکتور اختصاص دهند. شما این کار را میکنید؟
۷- مدیریت کسبوکار
بیشتر مواقع، زمانیکه به مشکل برمیخوریم تازه متوجه آن میشویم. شاید بخاطر مشکلات مادی و یا وجود نقص در منابع انسانی است.
وقتی زمان کافی به این بازه اختصاص دهید، آرامش ذهنی خود را فراهم کردهاید. اجتناب از انجام وظایف و مسئولیتها منجر به بروز بحران شده و زمان زیادی میبرد. با تخصیص زمان کافی به مدیریت مناسب کسبوکار خود، از چنین شرایطی دوری کنید.
برای کسبوکارهای کوچک بین ۲ تا ۱۰ نفر، سه تا شش ساعت کافی است. آیا زمانی که شما به این کار اختصاص میدهید به این زمانبندی نزدیک است؟
۸- خدمات مشتری
این برنامه بیشترین زمانتان را صرف خود میکند. خدمات به مشتری بدنهی اصلی کسبوکارتان است اما نباید اجازه دهید دیگر برنامهها را تحتالشعاع قرار دهد. در اکثر موارد، ما بیشتر زمان خود را به این گزینه اختصاص میدهیم که ممکن است تجارتمان را با مشکل مواجه سازد.
برای مثال، اگر بیشتر وقتتان را صرف خدمت به مشتری کنید از توسعهی کسبوکارتان غافل خواهید شد و این یعنی یا باید این دو برنامه را به گونهای به تعادل برسانید و یا برای اطمینان از پایداری تجارتتان هزینهها را زیاد کنید. البته راضی نگه داشتن مشتری بسیار حائز اهمیت است چرا که بدون آنها کسبوکارتان بیمعنی است.
بیشتر کارآفرینان ۲۵ تا ۳۵ ساعت در هفته وقت صرف میکنند، شما برای این برنامه چقدر وقت صرف می کنید؟
غفلت از این برنامهها منجر به اختلال عملکرد و استرس میشود و تهدیدی برای کسبوکار شماست. برای سازماندهی دقیق هر یک از برنامهها وقت بگذارید. حتی اگر شکست خوردید اهمیت ندهید، مجددا ارزیابی کنید تا بسوی کسب و کار موفق و زندگی شاد گام بردارید.
برگرفته از: www.entrepreneur.com
برچسب های مهم