در بخش اول ۱۱ روش برای گفتن “نه” به یک مشتری مورد بررسی قرار گرفت. حال سایر موارد را بررسی می کنیم :

۱۲- مشتری به چیزی اعتقاد دارد که شما با آن موافق نیستید.

گاهی این مشکل پیش می آید. مراقب باشید که در برابر نژاد، مذهب، یا منشاء ملی مشتریان خود تعصب نداشته باشید.

۱۳ – مشتری از شما می خواهد که به دفتر او بروید و در آنجا کار کنید.

من با موارد بسیاری روبرو شدم که بعضی از مشاغل فنی نیاز به کار در محل داشتند. من ترجیح می دادم که در خانه کار کنم، بنابراین با آنان مذاکره می کردم و می گفتم من فقط گاهی اوقات به آنجا می آیم و یا در بعضی ساعت های خاص کاری می توانم در دسترس باشم. من چیزی شبیه به این می گفتم: “من متوجه شدم زمانی که در خانه هستم، کارهای بیشتری می توانم انجام دهم، اما می توانم در روزهای یکشنبه برای حضور در جلسه هفتگی به دفتر شما بیایم”.

۱۴ – شما شک دارید که مشتری به شما دروغ می گوید.

این یکی دیگر از وضعیت های مشکل است. شما نمی توانید مشتری خود را بدون مدرک، متهم به دروغگویی کنید. هنگامی که شک دارید، بهتر است به حس خود اعتماد کنید و پروژه ای را قبول نکنید. می توانید چیزی مشابه این بگویید : “من از انجام این پروژه احساس راحتی نمی کنم،” و یا ” فکر می کنم این پروژه برای من مناسب نیست”.

۱۵ – شما هیچ اطلاعاتی در مورد مشتری خود پیدا نمی کنید.

فقدان اطلاعات می تواند به معنای این باشد که مشتری کلاهبردار است، و یا می تواند به معنای این باشد که او به تازگی وارد حوزه کسب و کار شده است. در این وضعیت شما می توانید سوالاتی این چنین بپرسید : “چه مدت در کسب و کار بوده اید؟” و یا ” با چه شرکت های کار می کنید؟”.

۱۶ – مشتری از شما می خواهد کاری غیر قانونی و یا غیر اخلاقی برای او انجام دهید.

به عنوان یک فریلنسر، هرگز با موارد غیر قانونی درگیر نشوید. اگر از شما خواسته شد که کاری غیر قانونی انجام دهید، درخواست آنان را رد کنید و در موردش توضیح دهید. بر روی حرف خود بمانید. شما می توانید چیزی مشابه این بگویید : “نه، شما نمی توانید بدون اجازه، از این تصویر کپی رایت در وب سایت خود استفاده کنید. این خلاف قانون است.”

۱۷ – مشتری از شما چیزی می خواهد که انجام آن امکان پذیر نیست.

مشتریانی وجود دارند که از فریلنسرها کارهایی می خواهند که انجام آن امکان پذیر نیست. به عنوان مثال، مشتری را در نظر بگیرید که می گوید : “من می خواهم مخاطبین من در حالی که در خانه نشسته اند، قادر به استشمام بوی عطری باشند که وب سایت من به فروش می رساند.” بهتر است با مشتری خود رو راست باشید. چیزی مشابه این بگویید : “فن آوری که شما نیاز دارید، هنوز به وجود نیامده است. در عوض، من پیشنهاد می کنم که به آنها یک اشانتیون بدهید”.

۱۸ – مشتری می خواهد به ازای خدمات شما، چیزی غیر از پول به شما بدهد.

برای برخی از فریلنسرها مبادله خدمات مهم نیست. با این حال، بسیاری از فریلنسرها ترجیح می دهند تا به صورت نقدی پول خود را دریافت کنند. سعی کنید به آنها بگویید : “سیاست من این است که تنها پول نقد قبول می کنم”.

۱۹ – مشتری می خواهد در عوض خدمات شما، بخشی از سود خود را به شما پرداخت کند.

از آنجا که پروژه مشتری ممکن است سودآور نباشد، این می تواند خبر بدی برای یک فریلنسر باشد. یکبار دیگر بر روی حرف خود بمانید. بگویید : “سیاست من این است که هزینه خدمات خود را زمانی که کار کامل شد، دریافت می کنم”.

۲۰ – مشتری یک دوست یا یکی از اعضای خانواده است.

کار کردن برای یک دوست و یا یکی از اعضای خانواده می تواند استرس زا باشد. بسیاری از فریلنسرها دوست ندارند برای آشنایان خود کاری انجام دهند، اما “نه” گفتن به آنان می تواند سخت باشد. سعی کنید بگویید : “من ارزش روابطمان را به خوبی می دانم و دوست ندارم که آن را با کار قاطی کنم” و یا شما به سادگی می توانید بگویید : “من فکر می کنم (فریلنسر دیگری) کار بهتری برای شما انجام می دهد”.

۲۱ – یک موسسه خیریه از شما می خواهد که برای آنان داوطلبانه کار انجام دهید.

اگر عاشق موسسات خیریه هستید و می خواهید داوطلبانه کار انجام دهید، مشکلی نیست. اما اگر شما به موسسات خیریه متعهد نیستید، بهتر است بگویید : “من در حال حاضر نمی توانم کارهای خیریه انجام دهم”.