یادآوری: در مقاله‌ی پیشین به ۵ اشتباه (بی توجهی به موعد تحویل، درخواست دستمزد کم، عدم تحقیق مقدماتی، انتخاب اشتباه مشتری و خودمانی شدن با او) که اغلب فریلنسرها آن را مرتکب می‌شوند، اشاره کردم و تلاش شد با ارائه راهکار برای هر مورد، راه‌های دوری و احتراز از ابتلا به پیامد این اشتباه‌ها را بشناسیم. امروز در ادامه مطالب یاد شده به بررسی ۵ اشتباه دیگر می‌پردازم. خوشحال می‌شوم اگر تجربه، خاطره یا مطلب مفیدی در خصوص این موارد مشاهده می‌کنید، دوستان پونیشایی خود را نیز در آن شریک کنید! و اما ادامه‌ی مطلب:

۶- بروز خشم و هیجان!

برخی از فریلسنرها در صورتی که با یکی از مشتریان مشکلی داشته باشند، تمایل به خالی کردن سرخوردگی خود بر روی مشتری دارند. برای مثال، اگر : سردبیر تصمیم به عدم انتشار مقاله­ من بگیرد، من سرخوردگی و نارضایتی ام را به شیوه ی بسیار عصبانی به نمایش می­گذارم. این روش، بسیار بد است، اعتبار حرفه­ای شما را در نظر این مشتری و سایر مشتریانی که در آینده خواهید داشت، خدشه دار می­کند. و چنانچه به این سبک و سیاق ادامه دهید، در طولانی مدت کسب و کار شما دچار کاهش می­شود.

چه باید کرد؟ اگر مشکلی با مشتری دارید، عصبانی یا سرخورده شده­ اید، در همان لحظه با او ارتباط برقرار نکنید! هر طور که می­توانید خشم خود را به روش­های دیگری بیرون بریزید: با یک دوست صحبت کنید، ورزش کنید یا یک کارتن بستنی بخورید اما هرگز با مشتری یا هرکس دیگری در فضای کاری و حرفه­ای خود درگیر نشوید. اندکی زبان به دندان بگیرید، سپس وقتی آرام گرفتید، در یک فضای غیرهیجانی، بلکه حرفه­ای و ترجیحاً در فضایی مثبت اما واضح و آشکار اعلام موضع کنید تا از مشکلات آینده احتراز کنید.

۷- عدم پیگیری ایده­های پیشنهادی

اغلب یک فریلنسر پس از ارائه یک پیشنهاد کاری سراغ مشتری دیگری و پیشنهاد دیگری می رود. شاید فریلنسر ما خیال می کند، پیشنهادی که ارائه کرده خارق العاده و اعجاب برانگیز است و مطمئناً صبح فردا مشتری برای عقد قرارداد زنگ درب خانه­ او را خواهد نواخت! اما متأسفانه معمولاً چنین انفاقی نمی­افتد. اگر شما پایه­ های ادامه ­ی کسب و کار در آینده را پی­ ریزی نکنید، ممکن است که هرگز به آن دست نیابید.

چه باید کرد؟ وقتی پیشنهادی ارائه می­کنید برای کارهای آینده، پیگیری طرح ریزی کنید. اگر پاسخی از مشتری نشنیدید، دوباره پیگیری کنید.

۸- اتکا به یک آب باریکه

بدترین کاری که می­توانید بکنید: اتکاء به یک یا دو مشتری است! اوج بیچارگی و درماندگی یک فریلنسر خواهد بود: اگر مشتری اصلی قرارداد را فسخ کند، میزان بودجه ­ای که برای فریلنسینگ در نظر گرفته کاهش دهد یا کلاً بازار کسب و کار را ترک کند. آن­وقت شما به­ عنوان یک فریلسنر حتی از عهده ­ی پرداخت همان هزینه­ هایتان هم بر نمی­آیید!

چه باید کرد؟ همیشه مجاری مختلفی برای درآمدهای خود داشته باشید. همه ما در آغاز کارمان را با یک مشتری شروع می­کنیم، اما تا زمانی­که مشتری­های جدیدی پیدا نکرده­اید به آن، به عنوان منبع اصلی درآمد خود نگاه نکنید و اگر می­توانید در کنار فریلنسینگ، به دنبال راه­های کسب درآمد باشید، مثلاً یک شغل تمام وقت یا پاره وقت پیدا کنید، کسب و کار جدیدی راه بیندازید، تبلیغات یک وبلاگ را بر عهده بگیرید، فروشندگی کنید یا از درآمد همسرتان استفاده کنید!!

این کارها را انجام دهید تا درآمدی پایدار و قابل اتکاء داشته باشید.

۹- سستی و تنبلی

مطمئن هستم، می­دانید می­خواهم از چه چیزی صحبت کنم! بعضی روزها حال و حوصله­ ی کار ندارید. خوب، اگر برنامه­ ی منعطفی داشته باشید و آن را برای روزهای آینده درنظر بگیرید، مشکلی نیست. اما اگر امروز مثل دیروز و فردا مثل امروز، روز به روز کارتان را به فردا موکول کنید، پروژه را در موعد مقرر به انجام نمی­رسانید و به زودی دیگر درآمدی نخواهید داشت.

چه باید کرد؟ انعطاف­پذیری در برنامه­ ها بسیار خوب است. اما اگر زمان مقرری باید پروژه را تحویل دهید، به خود تنبلی راه ندهید. خود را مجبور و متعهد به انجام کار کنید و هیچ چیز مثل انجام کار، مشوق انگیزه نیست! پس: رهِ امروز مسپار فردا!

۱۰- ناهمگونی کار و شخصیت

اغلب ما به خاطر نیازی که به درآمد داریم، کار را به عهده می­گیریم. اما کاری که مسئولیت آن را به عهده گرفته ­ایم با شخصیتمان سازگاری ندارد، ابتدا نارضایتی به سراغمان می­آید و سپس رفته رفته از خودمان بیزار می­شویم و تا آن­جا پیش می­ رویم که تمایلی به انجام کار نداریم.

چه باید کرد؟ از اول این نکته را مورد ارزیابی قرار دهید که آیا این کار با ارزش­ها و شخصیتِ من سازکار است؟ یا موجب میشود من نقش بازی کنم و دیگر با خودم و دیگران روراست نباشم و من را به ناکجاآباد می­برد. در تعامل با دیگران صداق باشید و از “نه” گفتن به مشتریانی که با شما سنخیتی ندارند، نترسید. همیشه به دنبال کاری باشید که دوست دارید!