هیچ فریلنسری کامل نیست: نه من! نه شما! حتی بهترین ما از این قاعده مستثنی نیست! همه­ ما، همه وقت، در حال اشتباه و خطاییم و اگر زرنگ باشیم، از این خطاها درس می­گیریم.

هر چند بعضی اشتباه­ها در مقایسه با سایر خطاها مهلک­تر و مهم­تر هستند، ولی اگر بتوانیم آن­ها را انجام ندهیم یا اصلاحشان کنیم، از شرّشان خلاص شده­ ایم. ما هم­چنان اشتباه می­کنیم ولی این اشتباه­ها به اندازه­ خطاهای قبلی به ما آسیب نمی رسانند.

بیایید به بعضی از اشتباه­ های ذاتی که اغلب گریبان فریلنسرها (چه قدیمی و چه جدید) را می گیرند، نگاهی بیندازیم و ببینیم چگونه باید از آن­ها دوری کنیم:

۱- بی توجهی به موعد تحویل

تمام دارایی و سرمایه­ یک فریلنسر خوش­نامی و اعتبار اوست و آن­چه شما را به عنوان یک فریلنسر خوش­نام می­سازد: ارائه کار با کیفیت و به موقع است. اگر بی­ توجهی به موعد تحویل و ضرب­ الاجل­ ها تبدیل به عادت شما بشود؛ به زودی خواهید دید که مشتریانتان، شما را رها کرده، سراغ دیگری می­روند.

چه باید کرد؟ در کنار اهتمام به ارائه کار عالی و بی­ نقص، زمانِ تحویل را به عنوان یکی از دو اولویت کاری خود قرار دهید: در تخمینِ زمانی پروژه، حداکثر زمان را درنظر بگیرید. هم‌چنین پروژه را به فازها و گام­های کوچک­تر تقسیم کنید و حساب و کتابِ هر گام را داشته باشید.

۲- درخواست دستمزد کم

فریلنسرهای تازه ­کار ارزش کارِ خود را کمتر از آن­چه هست، تخمین می­زنند و حق­ الزحمه­ ای پایین­تر از آن­چه که باید، درخواست می­کنند. اگر فاقد سابقه­ کاری هستید و هنوز اعتباری کسب نکرده ­اید تا به آن استناد کنید و فقط می­خواهید سدِّ بازار کار را بشکنید و کار را بگیرید، پیشنهاد دستمزد کم اشکالی ندارد. امّا همین­که اوّلین ستاره­ های افتخار به روی سینه­ شما نصب شد؛ از بیان واقعیِ قیمت کاری که انجام می­دهید، نترسید. در غیر اینصورت شأن کاریتان را پایین آورده ­اید و آن­چه بدست می آورید در حدّ رفع هزینه­ هاست و سودی برایتان دربرنخواهد داشت!

چه باید کرد؟ برای آن­که به مشتریتان نشان دهید نسبت به کار اشراف دارید: متوسط دستمزد بازار را به دست آورده و فقط کمی بیشتر از آن پیشنهاد دهید. یا از مقدار آن­چه می­خواهید به دست بیاورید و آن­ مقدار زمان که واقعاً می­خواهید صرف پروژه کنید، معادله­ای بسازید و بر اساس این ارقام پیشنهاد دستمزد خود را ارائه کنید.

۳- عدم تحقیق مقدماتی

زمان این تحقیق نه تنها پیش از شروع و اتمام کار که پیش از انجام هر قدمی است! اغلب فریلنسرها بدون شناخت واقعی مشتری، نیازهای او و حتی اهمیت و ارزش افزوده ­ای که پروژه برای مشتری دربردارد، با او وارد مذاکره می­شوند. این رویکرد کسب و کار شما را حقیر و کوچک می­کند.

چه باید کرد؟ پیش از برقراری ارتباط با مشتری، در خصوص وی تحقیق کنید! که البته اینترنت این کار را برای شما آسان کرده است. از کسب و کار مشتریتان، از بازار و هدف­های او به طور کلی آگاه شوید و دریابید که چگونه می­توانید مشتریتان را در دستیابی به این اهداف یاری دهید! سپس پیشنهاد را برآمده از این موارد تنظیم و گام­های خود را بر این اساس بردارید.

۴- انتخاب اشتباه مشتری:

رابطه­ فریلسنر و مشتری یکی از مهم­ترین ارتباطات فریلنسینگ است. در این میان مواردی از قبیل بازاری که مشتریان شما در آن فعالیت می­کنند، شیوه­ کسب و کار ایشان، نحوه­ برقراری ارتباطشان، میزان کاری که نیاز دارند، نحوه­ پرداخت آن­ها به شما، توانایی آن­ها در پرداخت به موقع و بدون درگیری و چالش و … مشتریتان را به یک مشتری درست یا نادرست تبدیل می­کنند و اگر شما در انتخاب مشتری صحیح دچار اشکال شوید، آن­وقت: بیشتر کار کرده، کمتر دریافت می­کنید و خشنود نخواهید بود.

چه باید کرد؟ مشتری را به دقت انتخاب کنید! مجدداً تکرار می­کنم: درباره آن­ها تحقیق کنید. از فریلنسرهایی که پیش از این با آن­ها کار کرده­ اند، پرس و جو کنید. در هنگام عقد قرارداد به یک مصاحبه­ دو طرفه بیندیشید: همان­طور که آنان شما را برای صلاحیت انجام کار می­ سنجند، شما هم صلاحیت ایشان را ارزیابی کنید. یک یا سه قرارداد خود را بر پایه­ آزمایش انجام دهید و در خلال این مدت مشتریان خود را مورد ارزیابی قرار دهید: آیا ارزش درگیری و کشمکش را دارند؟

۵- خودمانی شدن:

بسیار خوب است که رابطه­ صمیمی با مشتری داشته باشید، اما آن را از سطح حرفه­ ای تنزل ندهید. قرار نیست شما بهترین دوستان و رفیق گرمابه و گلستان هم باشید، از طرفی قرار هم نیست بسیار خشک و جدی باشید! اگر رابطه­ خودمانی با مشتری خود داشته باشید، دو اتفاق خواهد افتاد:

الف. در صورت بروز یک مشکل کاری، یکی از شما دو نفر از دیگری رنجیده خاطر یا عصبانی خواهد شد.

ب. ممکن است مشتری گمان کند، شما خبره و حرفه ­ای نیستید.

هر کدام از این ۲ مورد که اتفاق بیفتد، نتایج خوشایندی نخواهد داشت.

چه باید کرد؟ هر مکاتبه ­ای را به صورت رسمی آغاز کنید و بسته به نحوه­ برقراری مشتری، رفته رفته ارتباط دوستانه برقرار کنید. از رابطه­ دوستانه نهراسید و از طرف دیگر پا را فراتر از روابط کاری قرار ندهید تا غیرحرفه ­ای به نظر نرسید.